شنبه , اردیبهشت ۱ ۱۴۰۳
معماری
خانه / استاد علوی / مصاحبه ها / سیر اجتهاد خردگرایانه؛ از شیخ مفید تا رهبر معظم انقلاب

سیر اجتهاد خردگرایانه؛ از شیخ مفید تا رهبر معظم انقلاب

تاریخ انتشار: ۰۲ شهریور ۱۳۹۴ – ۱۱:۳۷
در گفتگو با آیت‌الله علوی مطرح شد………….

در فتوای امام خامنه ای در باره ی حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت نکته ی بسیار جالب و مهمی دیدم که نشان از بینش عقلانی و اجتهاد مبتنی بر خرد ایشان است. خیلی محکم و خیلی راهگشا در راستای وحدت مسلمین چنین حکمی را صادر کردند در حالی که روایات زیادی در خصوص لعن موجود است

چهارم شهریور مصادف با ولادت یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان و عالمان جهان تشیع است. محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید که در علوم دینی جامعیت خاص و در بین اندیشمندان و عالمان مذاهب مختلف مقبولیت بالایی داشت. از همه مهم‌تر اینکه مورد عنایت ویژه امام عصر‌(عج) نیز واقع شد و حضرت در توقیعات مختلف از او به نیکی یاد می‌کنند. شیخ مفید را مبدع روش اجتهاد خردگرایانه می‌دانند. روشی که امروز بیش از هر زمان دیگری در برخورد با مسائل روز جامعه نسبت‌به آن احساس نیاز می‌شود. به همین منظور گفتگوی کوتاهی را با آیت‌الله محمد‌علی علوی از اساتید برجسته فقه و اصول و عرفان در تهران و از شاگردان درس خارج فقه رهبر انقلاب انجام دادیم.

روش فکری شیخ مفید چه ویژگی‌ دارد که آن را از سایرین متمایز می‌کند؟

مشرب فکری و کلامی شیخ مفید مبتنی‌بر عقل، تدبر و تعمق عقلی است. او در برخورد با روایات این‌گونه نیست که هر روایتی را بدون دقت سندی و تدبر در مفهوم و مدلول آن بپذیرد. شیخ البته توجه ویژه‌ای به کلام ائمه دارد؛ اما بینشی دارد که شرایط زمان و مکان و دقت‌های عقلی را نیز مورد توجه قرار می‌دهد. لذا او را مجتهد خردگرا در علم کلام و حتی فقه می‌دانند. به همین علت است که می‌توانیم بگوییم شیخ مفید مصداق العالم بالزمانه بود و شاید همین ویژگی‌ها او را محبوب امام زمان(عج) قرار داد.

این نوع نگرش چقدر برای جامعه امروز موثر و مهم است؟

قطعا با توجه به پیچیدگی‌های مسائل محدثه امروزی نیازمند چنین روشی هستیم. امروز باید در برخورد با موضوعات گوناگون به شرایط خاص زمانی و مکانی توجه ویژه داشت و ابعاد مختلف مسائل را با شیوه‌ای که هم به نقل و هم به عقل نگاه خاص دارد، سنجید. اگر بینش و زمان‌شناسی نباشد نمی‌توان در برخورد با مشکلات چند لایه و چندوجهی امروز جوامع به توفیقی دست یافت. البته الحق و الانصاف این نحوه نگرش همراه با بینش عقلانی را به حق در مسلک فکری مقام معظم رهبری می‌توان به وضوح مشاهده کرد.

یعنی نوع نگاه اجتهادی رهبری نیز مبتنی‌بر اجتهاد خردگرایانه است؟

اجازه بدهید با ذکر یک نمونه اصولی و فقهی سخنم را بیان کنم. درخصوص باب تزاحم یک بحثی است که اگر دو عمل واجب با هم تداخل کردند و مزاحم یکدیگر بودند (یعنی امکان انجام هر دو وجود نداشته باشد) مثلا یکی عینی بود و دیگری بالذات یا یکی مضیق بود و دیگری موسع حالا تکلیف چیست؟ کدام را باید اول انجام داد و کدام مقدم است؟ اینجا بحث انواع مرجحات باب تزاحم مطرح می‌شود. در فتوای امام مقصودم از امام، امام خامنه‌ای است- درباره حرمت اهانت به مقدسات اهل‌سنت نکته جالب و بسیار مهمی دیدم که نشان از بینش عقلایی و اجتهاد مبتنی‌بر خرد ایشان است. امام خیلی محکم و خیلی راهگشا و در راستای وحدت مسلمین چنین حکمی را صادر کردند در حالی که روایات زیادی درخصوص لعن موجود است.

با وجود آن همه روایات درباره لعن چطور می‌توان فتوای به حرمت صادر کرد؟

آن بینش ژرف و عمیق که بیان شد به همین موضوع مرتبط است. به اعتقاد بنده امام خامنه‌ای به زیبایی از بحث مرجحات حکمی مصلحت را تشخیص داده و این استنباط مهم را استدلال کردند. ایشان به‌خوبی تشخیص دادند که اینجا موضوع تزاحم بین وحدت مسلمان‌ها و لعن وارده در بعضی از احادیث است. لذا قطعا وحدت مسلمین مرجح است؛ زیرا مصلحت وحدت بسیار با اهمیت‌تر از استحباب لعن است. برای تبیین اهمیت موضوع توضیح مختصری درباره همین بحث تزاحم بدهم. در باب تزاحم باید در نهایت الاهم فی الاهم کرد؛ یعنی ببینیم با درنظر‌گرفتن شرایط کدام موضوع مهم‌تر است. مثلا آن موضوعی که ملاکش قطعی یا قوی‌تر است اهم (مهم‌تر) بر دیگری که ملاکش احتمالی است، مقدم می‌گردد. اما در برخی موارد این مرجحات در خود افعال نیست؛ بلکه در آثار و نتایج آنهاست. اینجاست که شناخت بالا از آثار و محصول افعال تعیین می‌کند که کدام عمل بر دیگری مقدم شود. چنین استنتاجی نیازمند قدرت تحلیل و برآورد آثار و نتایج یک فعل است که کار هرکسی نیست و تنها از مجتهدی با بینش و نگرش عمیق و عالم بزمانه با قدرت علمی و تحلیلی بالاست که بر می‌آید. البته ناگفته نماند این نوع نگرش ایشان حتی به قبل از دوران مرجعیت و رهبری باز می‌گردد.

یعنی قبل از مرجعیت هم چنین بینشی داشتند؟

کلیپی از نماز جمعه امام خامنه‌ای دیدم که درخصوص برخورد صحیح با فساد بحثی را مطرح کردند و از نوع برخورد یکی از خلفای سه‌گانه با خطای فرزندش تمجید نمودند که بله پسر فلان خلیفه چنین خطایی کرد و او به حق با او برخورد قاطع نمود. ذکر این مثال با وجود اینکه ما نمونه‌های متعدد از برخورد ائمه داریم، ناشی از همین بینش صحیح است. حتی ظاهرا امام راحل‌(ره) در یک جایی معاویه را لعن کرده بودند. حضرت آقا به امام راحل گفتند بنده در ایرانشهر که بودم اهل‌سنت یک شهری خیلی برای معاویه احترام قائل بودند. او را خال المومنین می‌دانستند. لذا امام راحل هم فرمودند اگر این‌طور است به معاویه هم نباید لعن شود. درواقع تذکر معظم له به این بود که اگر معاویه قداست داشته باشد، اینجا هم باز موضوع تزاحم بین وحدت مسلمان‌ها و لعن معاویه پیش می‌آید و مصلحت وحدت ترجیح دارد. این قدرت تشخیص مسائل برای مجتهد بسیار مهم و خصوصا در روزگار کنونی از اوجب واجبات است.

قدرت تشخیص موضوعات برخی احکام که در این زمان ماهیت‌شان عوض شده هم به همین بینش خردگرایانه فقهی باز می‌گردد؟

البته آن هم مهم است. مثلا خون چون عین نجاست است و مالیت نداشت معامله آن جایز نبود. الان موضوع در زمان ما عوض شده و خون مالیت پیدا کرده و منفعت عقلایی دارد. پس حکم هم باید عوض شود؛ اما درباره اهانت، مسئله مهم‌تر است چون موضوع عوض نشده و تشخیص این مسئله خیلی سخت‌تر است. موضوع لعن همان است و تغییری نکرده بلکه مزاحمی در اجرا پیدا کرده است. شرایط زمانی در موضوع فوق یک مصلحتی را ایجاد کرده که بسیار با اهمیت است. مانند شرایط زمان امیرالمومنین‌(ع) که موجودیت اسلام به خطر افتاده بود و حفظ آن از اهم مصالح بود.

امروز هم این خطر برای موجودیت اسلام احساس می‌شود؟

بله، امروز هم اسلام در خطر است و این تشخیص نیازمند بینشی فرامرزی است. نیازمند آگاهی از شرایط جهان است که بداند این حرکت یا عمل در آینده چه آثار و نتایجی دارد. باید بینش فرامرزی و حتی فرامکانی را در کنار عقل و آگاهی به آثار و لوازم این عمل در آینده داشته باشد. این موضوع جدای از اطلاعات سیاسی صرف است. ممکن است کسی دکترای علوم‌سیاسی داشته باشد؛ ولی بینش ژرف نداشته باشد. امروز این بینش عمیق و خردگرایانه را در نحوه اجتهاد فقهی و رفتار سیاسی رهبر معظم انقلاب مشاهده می‌کنیم. بارها پیش‌ آمده که ایشان موضوعی را مطرح کرده‌اند و برخی مخالفت داشتند؛ ولی بعد از چند سال همان طور که فرموده بودند می‌شد؛ یعنی معظم له آثار و لوازم آن کار را در آینده ملاحظه کرده بودند. در همین مسائل روز سیاسی ملاحظه کنید که چقدر زیبا ایشان آثار و نتایج افعال دشمن را از مدت‌ها قبل تشخیص و تذکر دادند. ممکن است دیگرانی که چنین قدرت تحلیل اجتهادی نداشته باشند، توجه نکنند؛ ولی ایشان با دقت به خروجی و اثر کار اشاره نمودند که این مذاکره و این نحوه تعامل آنها برای نفوذ و سلطه است و فرمودند که به همین علت جلوی نفوذ دشمن را گرفتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *