پنج شنبه , فروردین ۹ ۱۴۰۳
معماری
خانه / استاد علوی / سخنرانی ها / دشمن شناسی (سخنرانی ۲۳ فروردین)

دشمن شناسی (سخنرانی ۲۳ فروردین)

دشمن شناسی

به نام خدا

سخنرانی استاد علوی

لازم است سالکین محترم پس از مشاهده ویدیو ها، پاسخ سوالات مطروحه را به مسئولین مشخص شده ارائه نمایند. همچنین در بخش نظرات این صفحه می توانید شبهات و سوالات پیش آمده را مطرح نمایید تا از طرف اعضا و استاد پاسخ مناسب ارائه گردد.

خواهشمند است باتوجه به محتوای تدریس شده در کلیپ به سؤالات ذیل پاسخ داده و حداکثر تا ۲۴ ساعت به مسئولین اجرایی کانون تحویل دهید.
۱- بنظر شما مهم‌ترین موضوعاتی که در سخنرانی استاد(دامت‌توفیقاته) مطرح گردید چه بود؟
۲- کدام جمله یا مطلب ازنظر شما در سخنرانی قابل‌توجه بود؟
۳- بنظر شما کدام مطلب در سخنرانی و موضوعات مبهم و نارسا بود؟
۴- اگر سؤال یا پیشنهادی در مورد مطالب سخنرانی دارید بیان کنید.
در روزهای آتی متن سخنرانی در همین صفحه اضافه خواهد شد.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین سیما بقیه‏الله فی السموات و الارضین

فضایل حضرت خدیجه(س)

بِسْمِ اللَّه‏ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

امروز به مناسبت رحلت بزرگ بانوی جهان اسلام و اول بانوی مسلمان جا داشت که بحث مفصلی در این رابطه مطرح شود و ارزش وجودی این خانم مقدس که در تاریخ اسلام مغفول مانده یا شاید هم‌ دست‌هایی در کار بوده است که این اتفاق افتاده، بیشتر مورد بحث قرار گیرد. همانطور که اسلام برای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) به‌عنوان اولین مرد مسلمان فضیلت و افتخاری قائل است که هیچ‌ کس در عالم به این مقام نمی‌رسد، اگر قرار است کسی این مقام را دوشادوش امیرالمؤمنین(ع) داشته باشد حضرت خدیجه کبرا(س) است. این بانوی فداکار، مؤمن و صالح که آن‌قدر در راه اسلام زحمت کشید، فداکاری کرد و مشکلات را به جان خرید که هرگاه ولی مکرم یاد ایشان می‌افتاد حالش منقلب می‏شد و با حسرت از فقدان ایشان یاد می‌کرد. ایشان شخصیت بسیار بزرگی بودند و نقش بسیار بزرگی داشتند هرچند بعضی افراد برای این که نقش دیگر زن‌ها را بزرگ کنند روی این مسأله کار می‏کردند و حتی بعضی‌ها از پیامبر انتقاد می¬کردند که چرا این‌قدر از ایشان یاد می‌کنید و مثل‌ این که نوعی حساسیت در مقابل آن عشق و علاقه‌ای که پیامبر اسلام نسبت به ایشان داشتند، وجود داشته است. ایشان فداکاری‌ها و جان‌فشانی‌های بسیاری کردند از جمله اینکه همه‌ی امکانات زیادی را که در اختیار داشتند فدا کرده، کنار گذاشته و کنار شخصی قرار گرفتند که در جامعه مطرود و مورد غضب واقع‌ شده بود. این کار خیلی گذشت و فداکاری می‌خواهد و تا زمانی که فرد نتواند آن صحنه‌های سال‌های اولیه بعثت، ظهور اسلام، زجر و شکنجه‌هایی را که پیامبر و یاران اندکشان می‌کشیدند تجسم کند، نمی¬تواند حقیقت این موضوع را درک کند. در کنار چنین شخصیت‌هایی، یک بانوی فداکار از همه امکانات، محبوبیت‌ و شرافتی که در جامعه داشت دست برداشت و در کنار چنین مردی که به او لقب مجنون، ساحر یا شاعر می‌دادند ماند. از هر راهی که می‌توانستند نبی مکرم اسلام را مورد حمله قرار می‌دادند. در مقابل چنین جامعه‌ و چنین مردمی، بانویی که شرافت داشته، در جامعه مطرح و مورداحترام بوده است، همه چیزهایی را که داشته رها می‌کند و در کنار کسی که متهم به جنون، سحر و کذب است می‌ایستد و فداکاری می‌کند. مقام و ارزش وجود ایشان زمانی مشخص می¬شود که بعد‌تر آشکار می¬شود محمد(ص) نه تنها پیامبر بلکه افضل انبیا است. فضیلت دیگر اینکه ایشان اولین کسی است که ایمان آورد و این اول بودن خودش بحث بسیار مهمی است و اهمیت ویژه¬ای دارد. باید دید این اول بودن، اول نسبی یا اول مطلق است. اول بودن در اسلام از موضوعات بحث‌برانگیز است. فضیلت دیگر این است که مادر سیده نساء است که جا دارد در مورد هرکدام از اینها فکر شود. در دعای زیارت فاطمیه آمده است « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَه وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها »، با خواندن این دعا به اهمیت این مسأله بیشتر توجه می‌کنیم. اما زیباترین شکل آن از نظر عرفان مقربین این است که گفته شود «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَه الزهراء وَ اُمِّها و اَبیها»، زیرا در بین مردم رسم است که اُمّ را نمی‌گویند درحالی‌که اگر نام مادر هر کس را بیاورید آن فرد بلافاصله متواضع می‌شود. آنگاه که فردی می‌خواهد فاطمه زهرا(س) را قسم دهد و یا می‌خواهد خدا را به مقام فاطمه(س) قسم دهد، برای این که دعای او بیشتر به اجابت نزدیک شود بهتر است نام مبارک مادرش را بیاورد که خود فاطمه زهرا(س) شدیدا به مادرشان وابسته بودند. ایشان قبل از تولد در شکم مادر با مادر صحبت می‌کرد، این مسأله به غیر از این که یک معجزه است، نشان‏ دهنده این است که این خانم آن‌قدر تنها بوده است که خداوند برای رفع تنهایی‌ ایشان مونس ایشان را همان فرزندشان قرار می‌دهد که با ایشان صحبت می‌کند و به ایشان آرامش می‌دهد و این نشان دهنده توجه خداوند به خانم خدیجه کبرا سلام‌الله علیها است. بنابراین وقتی این خانم چنین مقامی دارد و تا این حد نزد پیامبر(ص)، فاطمه زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) عزیز است، باید به این مسأله پرداخته شود. ایشان برای امیرالمؤمنین(ع) هم نقش مادری داشته¬اند زیرا امیرالمؤمنین(ع) در دوران طفولیت در خانه پیامبر بزرگ شده است. این نقش‌ها همه بر جلالت، عظمت و فضیلت این خانم می‌افزاید. لذا باید روی حوادث و اتفاق‌های جزئی بحث شود. به عنوان مثال این که ایشان چگونه با امیرالمؤمنین(ع) رفتار می‏کرده است، امیرالمؤمنین(ع) در کودکی چگونه با این خانم رفتار می‌کرده است و چه تأثیری داشته است. در چله فاطمیه همواره تاکید می¬شد ذکر مربوط به حضرت فاطمه(س) اینگونه خوانده شود « الهی بفاطِمَه الزهراء وَ اُمِّها و اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها و سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها والاَئمه‏ المعصومینَ مِن وُلدِها اللهم صل علیهم بعَدَدِ ما اَحاطَ به عِلمُک و رزُقنا شفاعتَهُم وَ حشَرنا فی زُمرَتَهم » دو بعد دشمن شناسی؛ دشمن خارجی و دشمن داخلی در مباحث گذشته به مسأله دشمن‏شناسی پرداخته شد. اشاره‏ای شد به اینکه دشمن‌شناسی باید در دو بُعد دشمن خارجی و دشمن داخلی انجام گیرد. جنگ با دشمن داخلی از جنگ با دشمن خارجی بسیار مهم‌تر است زیرا دشمن داخلی بزرگ‌ترین و مهم‌ترین وسیله و قدرت برای دشمن خارجی است یعنی دشمن خارجی همیشه از طریق دشمن داخلی ضربه و لطمه‌ی خودش را وارد می‌کند. امروز هم در ایران ۹۰ درصد مشکلات از دشمنان، منافقان و نفوذی‏های داخلی است. بزرگان و اقتصاددانان و اکثر کسانی که کارشناس اقتصادی هستند معتقدند تحریم‏ها حداقل ۲۰ یا ۲۵ درصد مشکلات اقتصادی را ایجاد کرده است، مابقی به علت مدیریت غلط یا موانعی که در داخل است ایجاد می‌شود. لذا مشکلات امروز ایران بیشتر از داخل است و از داخل باید ترسید، منافقان یا انقلابی‌نماهای جاهل و دروغین که واقعا انقلابی و مؤمن نیستند بلکه به ‌ظاهر مؤمن هستند و در ارگان‌ها، مقام‌ها و پست‌های مختلف نفوذ می‌کنند و آگاهانه یا ناآگاهانه کارشکنی می‌کنند. بعضی افراد آگاهانه عمل می-کنند؛ آنها مزدور دشمن هستند و حقوق می‏گیرند، بعضی‌ها از این هم بدتر، ناآگاهانه عمل می¬کنند؛ افراد بی‌تقوایی که به عشق قدرت، سِمت و پُست، برای جمع‌کردن حطام دنیا و تأمین دنیای خودشان حاضر هستند هر کاری انجام دهند، دروغ بگویند و بی‏تقوایی کنند. این افراد خطرشان خیلی بیشتر است و تعدادشان هم خیلی زیاد است، در همه جا هستند، هر چه که پُست مهم‏تر و حساس‌تر باشد این افراد بیشتر خودشان را مذهبی، متدین و انقلابی جا می‌زنند ولی وقتی به زندگی‌شان از نزدیک دقت شود، روشن می‌شود که بیشتر به دنبال جذب منافع دنیایی هستند. گاهی مواقع می‌روند حوزه درس می‌خوانند، حتی لباس روحانیت می‏پوشند، دخترانشان را محجبه می‌کنند، به حوزه علمیه می‌فرستند و برای اینکه به دنیا برسند همه این کارها را انجام می¬دهند. این افراد بسیار خطرناک هستند. این‌ها کسانی هستند که برای دنیا به‌ طرف دین می¬روند و دین را وسیله کسب دنیای خود قرار می‌دهند. اینها همان دشمنان داخلی هستند که خطر و امتحان بزرگی برای یک جامعه مذهبی است. این یک واقعیت است و ممکن است کسانی از این واقعیت برای کوبیدن و لطمه زدن به جامعه و افراد مذهبی استفاده کنند لذا افرادی که دلسوز، مؤمن و انقلابی هستند باید توجه داشته باشند که اگر می‌خواهند به نظام اسلامی خود خدمت کنند، باید خود را اصلاح کنند زیرا اگر خود را اصلاح نکنند، فقط ظاهر دین را داشته باشند ولی در باطن واقعا روی خود کار نکنند، دشمن از این مسأله سواستفاده می‌کند و این افراد را با نفوذی‌ها و کسانی که دین را وسیله دنیای خود قرار دادند، یکی می‌کنند و در چشم عوام‌الناس، متدینین را بدنام می‌کنند. همانطور که امام صادق(ع) فرمودند «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً » شما شیعیان باعث زینت ما باشید باعث ننگ ما نشوید، اعمال شما باعث می‌شود که شما را به ما منتسب کنند. لذا فرمود کاری کنید و طوری رفتار و عمل کنید که باعث زینت ما باشید. باید روی این مسأله دقت شود چون بسیار مهم است به همین علت گفته شده جهاد نفس و مبارزه با دشمن داخلی در عرصه اجتماع از اهمیت بسیار برخوردار است. مسؤولین مملکت باید این افرادی را که در ارگان‌ها، وزارت اطلاعات، وزارتخانه‌های مختلف، ارگان‌های مذهبی و در حوزه‌های علمیه قم نفوذ کردند شناسایی کنند. این افراد در مراکز حساس نظام نفوذ و کارشکنی می‌کنند، مردم را اذیت می‌کنند، آنها را بدبین می‌کنند و این علت ریزشی است که امروز در اعتقاد به انقلاب اسلامی اتفاق افتاده است. انقلاب اسلامی که با نود و هشت درصد رأی مردم پیروز شد آیا امروز همان ‌قدر رأی می‌دهند؟ درست است هنوز اکثریت با انقلاب هستند ولی ریزش زیادی وجود داشته است. مردم را با برنامه ریزی بدبین کرده¬اند. امروز همین مسأله برای افغانستان هم دارد اتفاق می¬افتد. در گذشته ایران و افغانستان در واقع یک کشور بودند، مرز بین ایران و افغانستان را انگلیسی‌ها گذاشتند! ‌زمانی آنجا افغانی بودن و اینجا ایرانی بودن وجود نداشت، مثل ‌این که امروز اینجا فارس، ترک، گیلک، لر و اقوام دیگری وجود دارد، این مرز وجود نداشت، این مرز را درست کردند. این طالبان که امروز روی کار آمده است، به این نتیجه رسیده¬اند که با گردن‌کلفتی، اسلام خشک و با سربریدن نمی‌توانند حکومت کنند پس باید با همسایه‌های خود به خصوص با ایران رابطه¬ای مسالمت‌آمیز داشته باشند. یک عده آن‌ها واقعا علاقه‌مند هستند که با ایران ارتباط داشته باشند و اهل‌بیت را هم دوست دارند، این‌طوری نیست که با شیعیان بد باشند. آن قبلی می‌گفت باید نفت بدهید تا ما هیرمند را آزاد کنیم، آن ‌که فرار کرد، این‌ها می‌گویند حق آبِ ایران حقش است و ما باید بدهیم و می‌دهیم و می¬خواهند با ایران رابطه داشته باشند. اگر این روابط ایجاد شود، به رشد اقتصادی و فرهنگی افغانستان و ایران بسیار کمک می¬کند. این ارتباط دوستی بین ایران و افغانستان به نفع هر دو کشور است و دشمنان این خطر را دیدند و دارند دشمنی درست می‌کنند. بنابراین گمان نکنید که یک نفر همینطور عصبانی شده و کاردی برداشته و به حرم امام رضا(ع) رفته بلکه این کار با برنامه و نقشه بوده است. همین‌طوری کسی نمی‌تواند با چاقو وارد حرم شود و از آن گیت‌ها و دروازه‌ها عبور کند، این‌ها برنامه‌ریزی شده است. سوال این است که چه کسانی این کار را می‌کنند؟ دشمنان و نفوذی¬های داخلی. بنابراین دشمن داخلی را شناختن خیلی مهم است و حداقل هشتاد الی نود درصد مشکلات نظام اسلامی به خاطر بی‌تقوایی‌هایی است که افراد به ظاهر مؤمن، مقدس و انقلابی انجام می‌دهند یا نفوذی‌هایی که برنامه دارند مردم را ناراضی کنند. وقتی فردی برای انجام کاری به یک اداره دولتی می¬رود و کارمندی این انسان عامی و ساده‌دل را اذیت می‌کند، اگر عقل داشته باشد می‌فهمد این کسی که دارد این کار را می‌کند انقلابی نیست. اگر فردی یک روحانی‌نما را دید که فساد می¬کند باید بلافاصله بگوید این روحانی نیست، روحانی امکان ندارد این کار را بکند، باید بفهمد که او نفوذی است، ولی افراد ساده می‌گویند روحانی‌ها همه این‌طور هستند. این سادگیِ اکثریتِ افراد جامعه باعث می‌شود دشمن از طریق نفوذی‌ها و افراد بی‌تقوا ضربه‌ی خودش را بزند. پس در عرصه اجتماعی این بود که مسؤولین باید روی آن کار کنند و در عرصه‌ی شخصی نیز دو دشمن وجود دارد؛ یک دشمن بیرونی و یک دشمن داخلی. دشمن داخلیِ انسان آن دشمنی است که دشمن بیرونی از آن علیه فرد استفاده می‌کند. هوای نفس، عصبانیت، خشم و فحاشی کردن همه دشمن داخلی هستند، به طور کلی نفسی که تربیت ‌نشده دشمن داخلی است و دشمن خارجی از آن استفاده می‌کند. یک آقایی زده بود بینی یک نفر را شکسته بود و دیه سنگینی برایش بریده بودند. علت این کارش هم این بود که می‌گفت می‌خواستم ازدواج کنم قرار بود یک وامی برای ازدواج بدهند، در این بی‌پولی وام من یک مقدار تأخیر افتاد. من هم گفتم هفته آینده جشن عروسی من است، دو ماه دیگر می‌خواهید وام ازدواج را بدهید؟ ناراحت و عصبانی بودم و با آن فرد دعوایم شدم و زدم بینی او را شکستم و سه میلیون تومان برای بینی دیه تعیین کردند. ایشان بعد از تعیین دیه می‌گفت آقا بیا بزن بینی من را بشکن، سر من را بشکن، دست من را بشکن، دیه نگیر چون این دیه¬ای که تو می‌خواهی بگیری، سه سال دیگر ازدواج من عقب می‌افتد‌. گاهی مواقع اینگونه است یعنی آن که زده نبرده است، آن که زده باخته است. این خشم و عصبانیت دشمن داخلی انسان است که دشمن خارجی از آن سواستفاده می‌کند. امروز دشمن اصلی ایران آمریکا نیست، او در عرصه خارجی قرار دارد ولی در عرصه داخلی دشمن اصلی ایران منافقان و بی‌تقواهایی هستند که پست‌ها را گرفتند و کارشکنی می‌کنند. باید به این مسأله توجه کرد که دشمن داخلی از دشمن خارجی مهم‌تر است. وقتی‌ یاران پیامبر(ص) از جهاد برگشتند خوشحال بودند که پیروز شدیم، پیامبر(ص) فرمود: «مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِیَ الجِهادُ الأکْبَرُ بحار الانوار ج ۳۱ ص ۱۸۲» آفرین بر گروهى که جهاد کوچک‌تر را انجام دادند؛ و حال آن‌که جهاد بزرگ‌تر باقى مانده است. سوال کردند جهاد اکبر چیست؟ فرمود جهادُ النّفس؛ و چندین روایت در این مورد آمده است. انسان باید روی این مسأله کار کند و اولین مرحله سیروسلوک هم این است که کسی که می¬خواهد در این مسیر قرار گیرد باید وجود خود را از کینه، عصبانیت، خشم و منیت پاک کند. انسان باید نفس خود را در مقابل دیگران کنترل کند البته اینجا شیطان وارد می¬شود و می¬گوید پس عزت‌نفس چه می‌شود؟ در جواب باید گفت عزت‌نفس در تواضع، گذشت، همراهی کردن، مدارا کردن، مماشات کردن و خندیدن به روی شخص مؤمنی است که حالا یک مقدار رفتار غلطی داشته است، نفس انسان اینگونه عزیز می‌شود. لذا باید احتیاط کرد، هر جا مومن تشخیص نداد که این منیت است یا عزت‌نفس باید کَفِه را به نفع منیت ببرد و بعد با آن مبارزه کند. لزوم کنترل هوای نفس در عرفان مقربین رابطه‌ی ایران و افغانستان اگر انسان بتواند هوای نفس را در ماه مبارک رمضان کنترل کند و موارد آن را بشناسد و این منیت را تحت کنترل خود بگیرد، می‌تواند بگوید روزه و نماز من قبول است، دعاهای من مستجاب است و می‌تواند عضو عادی برای سیروسلوک در عرفان مقربین شود. هوای نفس بدترین دشمن انسان است، راه کنترل آن هم، همین روزه گرفتن، کنترل چشم، کنترل گوش و از همه مهم‌تر کنترل زبان است. «سَلامَهُ الإنسانِ فی حِفظِ اللِّسانِ بحارالأنوار ج ۴۲ ص ۲۸۶» اکثر گناه¬ها غیبت، تهمت، عصبانیت، شایعه‌پراکنی، مسخره کردن دیگران، تحقیر کردن دیگران، سرکوفت کردن به دیگران همه گناهانی است که از زبان بر¬می‌آید که اگر انسان بتواند آن را کنترل کند، رشد خوبی می¬کند. بنابراین در عرصه اجتماعی دشمن خارجی استکبار است و دشمن داخلی منافقین، مؤمن نماها و افراد دنیاطلب هستند. در بعد فردی دشمن داخلی هوای نفس و منیت انسان است. البته سنگرها مختلف است همان‌طور که در جهاد خارجی سنگر اقتصادی، فرهنگی و نظامی وجود دارد، در مبارزه با دشمن داخلی نیز سنگرهای مختلفی هست مثل سنگر ذکر خدا، روزه، خدمت و از این فبیل. اینها سنگرهایی است که انسان به وسیله آنها خود را در مقابل حمله¬های هوای نفس حفظ می‌کند.

همچنین ببینید

تشبه و ارتباط روحانی با اولیای الهی

تشبه و ارتباط روحانی با اولیای الهی

تشبه و ارتباط روحانی با اولیای الهی به نام خدا سخنرانی استاد علوی لازم است …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *