غزالی با استناد و نقض برخی از دیدگاه های حکما درباب صانع بودن خداوند اصل سنخیت میان خدای متعال و مخلوقات را نقض می کند، زیرا وی معتقد است بر اسسا این استدلال ها و تحلیلی که وی از علیت و ضرورت علی مطرح میکند عالم نمی تواند ساخته خدا باشد. وی این امتناع را از جهت فعل، فاعل و جهت مشترک بین فعل و فاعل مورد بررسی قرار می دهد. در دیدگاه ابن سینا نیز با توجه به این که استدلال وی بر قاعده الواحد مبتنی بر اصل سخنیت است می توان گفت که او این اصل را به عنوان قاعده عقلی در ضمن قاعده الواحد می پذیرد، اما با توجه به دیدگاه وی درباره تباین وجودات نمی توان وی را قائل به سنخیت میان خالق و مخلوق دانست.
همچنین ببینید
عرفان یعنی قبول دوئالیسم عقل کلی و عقل جزئی / دکتر سید حسین نصر
امروزه یکی از تأسفبارترین گرایشهای غالب در بعضی از مناطق خاص جهان اسلام، اقتباس بعضی مکاتب و اندیشههای احیاناً مُد شده در غرب، و چسباندن پسوند «اسلامی» به آنهاست. چنین است که ما شاهد اصلاحاتی همچون «دموکراسی اسلامی»، «سوسیالیسم اسلامی» یا «راسیونالیسم اسلامی» و غیره هستیم. این گرایشها سعی میکنند با مدرن نشان دادن و به روز کردن اسلام، آن را قابل پذیرش سازند و بدین طریق با تقلیل و فروکاستن اسلام از یک مجموعهی تام اصول و مبانی و از یک جهانبینی کامل، به صفتی که اسمی را توصیف میکند، آن را تحریف میکنند. به طوری که این کاربرد معنا و مفادی کاملاً متفاوت با آنچه در چارچوب فکری تمدن غربی زایندهی این اصطلاحات از آنها اراده میشود، پیدا میکند.