علم اصول در دامن علم فقه رشد کرده است. فقها برای استنباط علوم دینی، یک سری قواعد و مقررات وآیین نامه هایی دارند که با توجه به آنها، علم اصول درست شده است. یعنی فهم زبان دین، علم اصول فقه است.
خصوصات زبان دین:
ما از آن طریق می توانیم مافی الضمیر دین را بشناسیم و حقایق و مشاهدات طبیعت را از آن طریق بدست بیاوریم.
در زبان، استعاره و کنایه و مجاز و غلو و مصلحت اندیشی برای نگفتن حقایق، زیاد است ولی آیا در زبان دین هم این مسایل وجود دارد یا خیر؟
بله در زبان دین هم قرینه های لفظی و حالی و مقالی و مقامی و قرینه معنوی و غیره وجود دارد که با فرا گرفتن زبان دین که اصول فقه است می توان تا حدودی به آن مطالب دست یافت. و باز هم نمی توان گفت صد در صد زیرا گستردگی آن زیاد است و به علت اینکه علمی است که از جانب خداوند و ائمه معصومین آمده است نمی توان صد درصد و بطور قطع آنرا بیان کرد.