ارتباط هر انسانی باید تعریف شده باشد و دو گروه عمده نقش مهمی در زندگی ما دارند، ولی و مافوق ما و مولی علیه و مادون ما که این ارتباط را سلسله طولی میگویند و گروه سومی هستند که رفیق راه و هم طریق هستند که سلسله عرضی نامیده میشود.
ادامه نوشته »سخنرانی استاد علوی مدظله العالی مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۳۰
یکی از موانع ایمان آوردن بندگان خدا این بودهاست که توقعات غیرقابلقبولی از اولیای خدا داشتهاند و در قرآن این آیه اشاره شدهاست "وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ یُؤْمِنُوا" هیچچیزی مانع ایمان مردم نشد الا "إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى إِلَّا أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَراً رَسُولًا" (سوره اسراء آیه ۹۴) یعنی یکی از موانعی که افراد ایمان بیاورند این بود که میگفتند "ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشِی فِی الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیراً " (سوره فرقان آیه ۷) این چه پیامبری است که مثل ما غذا میخورد، مثل ما مریض میشود و برای مایحتاج خودش باید برود پیش پزشک این چه پیامبری است! این که او یک انسان معمولی است که نیاز دارد به این چیزها باعث میشد که آنها ایمان نیاورند!
ادامه نوشته »سخنرانی استاد علوی مدظله العالی مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۲۳
اهم موضوعات مطح شده در این جلسه به شرح ذیل است: منظور از انسان در سوره ی انسان چیست؟ چرا باید از عالم ربانی اطاعت کرد؟ آیا ائمه علم غیب دارند؟ آیا پیامبر و ائمه به ظاهر قانون حکم میکنند یا از علم غیبشان استفاده می کنند؟ اگر عالمی تشخیصی داد و بعدا معلوم شد تشخیص ایشان درست نبوده است، تکلیف چیست؟ آیا اگر پیامبر (ص) یا اولیای الهی کسی را در زمانی تائید کردند به معنای این است که آن شخص تا اخر عمر مورد تائید است؟ چرا باید در مورد هر چیزی به متخصص رجوع کرد؟
ادامه نوشته »سخنرانی استاد علوی مدظله العالی مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۱۶
خداوند در قرآن مغضوب علیهم را به سه گروه تقسیم می کند؛ یک کسانی که دنبال زور دنبال زر و دنبال فریب مردم هستند و باید شما با ملاک درست سراغ شناخت این گونه افراد بروید (اصحاب زور و زر و تزویر). مصداق آن در قرآن فرعون، قارون، هامان است. فرعون مظهر زور و فریب، قارون مظهر پول و ثروت و هامان مظهر تزویر؛ اولی استکبار دومی استثمار سومی استحمار یعنی فریب دادن مردم، خوش سخن بودن خوش بیان بودن و با این امور دنیایی مردم را فریب میدادند و الان هم در تمام دنیا زیاد هستند. اصلاً دنیا محل شیطنت و حکومت شیطان است و شیطان در این سه چهره خود را نشان میدهد : زور و زر و تزویر قدرت و ثروت و فریب فرعون و قارون و هامان استکبار و استثمار و استحمار تیغ و تسبیح و طلا هر سه بخش مغضوب علیهم هستند که با این سه قدرت مردم را فریب میدهند و حکومت میکنند و در حکومتها نفوذ میکنند و مردم را برده ی خود میکنند مردم را وسیله عیاشی و دنیاطلبی خود قرار میدهند. اینها در قبال انعمت علیهم هستند و در قبال منعم علیهم هستند حالا هر گاه مردم جامعهای رو به مغضوب علیهم آوردند این مردم به سمت جهنم میروند هر گاه اینها به سوی انعمت علیهم آمدند این مردم به سمت سعادت و خوشبختی میروند. متاسفانه اکثریت مردم یا تحت تاثیر ولایت شیطان (مغضوب علیهم) هستند؛ مردم اگر تحت تاثیر شیطان باشند، ضالین میشوند و اگر تحت تاثیر اولیای الهی( انعمت علیهم) قرار گرفتند میشوند جزو اولیاءالله می شوند.در همین راستا انسان باید نسبت به مدیران جامعه و کسانی که در راس کار می آیند بسیار حساس باشد تا ان شا الله با سر کارآمدن اولیای الهی ما هم با تبعیت کردن از آن ها، ان شا الله ما هم عاقبت بخیر شویم. در مقابل شیاطین که اصحاب زر و زور و تزویرند، علمای ربانی، را برای خود نمیخواهند بلکه شما را برای خدا میخواهند؛ هر چقدر شما برای خدا، به دین خدا و به تحقق اراده الهی خدمت کنید انها به شما بیشتر علاقمند می شوند و شما را بیشتر دوست دارند و به شما بیشتر توجه میکنند نه اینکه شما را بخواهند برای خود استعمار کند.
ادامه نوشته »سخنرانی استاد علوی مدظله العالی مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۰۹
یک شبهه ای که این روزها مطرح است این است که مباحث عرفانی، مباحث معنوی با مسائل سیاسی نباید قاطی شود و اصولاً افرادی که وارد عالم سیاست میشوند از عرفان و معرفت دور هستند و بین این دو یک درهای عمیق فاصله است؛ یعنی یک دنیای عظیمی فاصله است! در عرفان قرآن و عرفان اسلام چنین چیزی نیست؛ ما میدانیم که" وَکَأَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ" (سوره آل عمران آیه ۱۴۶) میدانیم که بسیاری از پیامبران در طول تاریخ اهل جنگ و مبارزه و سیاست بودهاند. اگر ما یک عرفان واقعی بخواهیم، اگر یک شناخت حقیقی بخواهیم اگر ما میخواهیم چشممان بروی عالم باز شود و حقایق را ببینیم و به ظواهر اکتفا نکنیم و معلومات ما، نگاه ما به حقایق عالم باشد که عرفان یعنی همین، یعنی شناخت حقایق عالم. به قول خود عرفاً میگویند باید دنیای حقیقی را بشناسیم و چشم ما فقط به این دنیای ظاهری نباشد عرفان معنیاش این است.
ادامه نوشته »