تعارض علم و دین از چال های اساسی فراروی عالمان دینی از گذشته تا کنون بوده و هست. آنان همواره در پی تبیین سازش میان این دو مقوله بوده اند. ازجمله امام محمد غزالی تلاش های فراوانی در این زمینه انجام داده و از تأویل درجهت حل تعارض علم و دین بهره برده است. در مقاله حاضر نخست به راهکارهای عمده در مسأله تعارض علم و دین اشاره شده و پس از آن دیدگاه غزالی در این خصوص تبیین گردیده و در ادامه به نگرش نوینی که برگرفته از رأی غزالی است اشاره می شود.