جهاد مالی و عبادت مالی
مطلبی که امروز میخواهم خدمتتان عرض کنم مطلب مهمی است؛ درواقع یک کار عملی برای شما عزیزان است و آن بحث جهاد مالی و عبادت مالی است.
میدانید که ما در اسلام انواع عبادت داریم؛ یک نوع عبادتها مالی است و یک نوع عبادتها به قول معروف بدنی است. عبادت بدنی مانند نماز، روزه، جهاد، عبادت زبانی امربهمعروف و نهیازمنکر اینها عبادت است و در همه اینها انسان باید قصد قربت کند و انجام دهد.
عبادت مالی هم داریم که عبارت است از صدقه و خمس و زکات و… اینها عبادت مالی یا جهاد مالی است. برنامه و هدف ما در این مؤسسه و این جلسات این است که بگردیم و راه رسیدن به مرحله علمالیقین و راه قرار گرفتن در مسیر صراط مستقیم را پیدا کنیم و سعی کنیم که در این مسیر قرار بگیریم تا انشاءالله به مراحل بالای یقین برسیم.
ازجمله کارهایی که یک سالک باید انجام دهد این است که باید یک عبادت مالی برای خودش قرار دهد چون “الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ”(سوره توبه آیه ۲۰) اول هم اموال را گفته است، جهاد مالی. جهاد مالی شاید ازاینجهت مقدم است که به قول معروف از جان گذشتن آسانتر از این است که از مال بگذرند! بعضیهای چنین هستند، و این جهاد در راه خدا باموالهم و انفسهم مسئله مهمی است.
جهاد مالی و عبادت مالی
چگونگی انجام جهاد مالی
یک جهاد مالی داریم که آن واجب است که عبارت است از خمس و زکات که واجب است.
فرق عرفان با شریعت این است که عرفان قله شریعت است، عرفان مغز و باطن شریعت است و چون کسی که بخواهد به آن قله برسد باید از ظاهر یعنی از شریعت بگذرد و به آن باطن دین برسد و لازمه آن این است که در سیروسلوک و عرفان انسان مؤمن از واجبات میگذرد و به نافله و مستحبات میرسد. بارها گفتهایم اگر کسی واجباتش را انجام دهد و محرمات را ترک کند این اهل بهشت است و شکی در آن نیست، دیگر لازم نیست برود بهدنبال عرفان و سیروسلوک و… این شخص اهل بهشت است و نجات پیدا میکند از جهنم و وارد بهشت میشود، منتها اگر بخواهد درجات بهشت را طی کند اینجا دیگر بحث واجبات و محرمات نیست، اینجا بالاتر از واجبات و محرمات باید انجام دهد؛ یعنی مکروهات را هم باید ترک کند و مستحبات را هم انجام دهند و این یعنی سیر و سلوک کردن در درجات بالای بهشت. ورود به درجات بالای بهشت با نوافل است که حدیث قرب نوافل از احادیث معروف بین همهی اهل دین؛ بین شیعیان و سنیها و تمام علما این حدیث قرب نوافل نقلشده است که مؤمن بعد از واجبات با نوافل هست که درجات و پلههای ترقی و درجات بهشت را طی میکند و میرود بالا طبقه اول دوم تا به عرش، عرش بالاترین درجه بهشت است که افراد با سیر در نوافل میتوانند به آنجا برسند.
خب ما چگونه نافلهها را انجام دهیم به غیر از واجبات که خمس و زکات و… است. سه مورد است که انسان اگر بتواند در این زمینهها صدقهای بدهد و انفاقی بکند این ثوابش از آن خمس و زکات بالاتر است یعنی همیشه ثواب مستحبات از واجبات بیشتر است به شرط اینکه انسان واجباتش را ا انجام دهد بعد ثواب مستحبات از واجبات بیشتر است. چون واجبات ما را از جهنم نجات میدهد اما مستحبات ما را به بهشت وارد میکند و ما را در درجات بهشت بالا میبرد حالا اگر کسی بخواهد مستحبات انجام دهد ولی واجبات انجام ندهد میشود؟! خیر نمیشود. چون تو در جهنم هستی و جهنم را فقط باید به واسطه واجبها و ترک محرمات بگذرانید.
بنابراین وقتیکه انسان واجبات را انجام داد وارد مستحبات میشود. واجبات بدنی عبارت است از؛ نماز، روزه و… و واجبات مالی هم خمس و زکات و...
و اما مستحبات بدنی؛ همین نمازهای مستحبی، همین چلچلههایی که میگیرید، ذکرهای اضافی که میگویید، ذکرهایی که واجب نیست ولی مستحب است و شما انجام میدهید، روزه های مستحبی، نمازهای مستحبی که اینها معمولاً دو برابر واجبات است. ما هفده رکعت نماز واجب داریم دو برابر آن میشود سی و چهار رکعت و سی و چهار رکعت نماز مستحبی داریم، یک ماه روزه واجب داریم و دو ماه روزه مستحبی داریم در ماه رجب و شعبان که بسیار مستحب است.
در اموال هم بههمین شکل است در اموال و نفقه مالی هم مستحبات بسیار آثار خوبی دارد شما اگر خمس میدهید واجب است، اگر زکات میدهید واجب است اما اگر آمدید بالاتر از اینها یک انفاق مالی کردید آثار آن خیلی زیاد است؛ یکی از آنها صدقه است؛ صدقه یعنی شما خمس دادهاید، زکات هم دادهاید ولی به فقرا و مساکین و درماندهها، به ابن سبیل، بر امور خیر کمک کنید به افرادی که نیازمند هستند به غیر از آن خمس و زکات. این صدقه یکی از راههای رشد و نجات و ترقی در درجات بهشت است و از صدقه بالاتر این است که چون صدقه که شما میدهید بهاصطلاح به فقیر کمک میکنید به کسی که پول نیاز دارد پول بدهید خوب است اما اگر یک کاری کنید که آن شخص نیازش برطرف شود و بینیاز شود و کاری کنید که دیگر به شخص دیگری احتیاج نداشته باشد، مثلاً چکار کنید؟! بتوانید برای او شغلی درست کنید. شنیدهاید که میگویند به فقیر ماهی نده بلکه اگر میخواهی به او کمک کنی تور ماهیگیری بده که خودش برود صید کند چون اگر به او ماهی دهی ماهی را میخورد فردا دوباره گرسنه میشود دوباره باید به او ماهی بدهی. شما میتوانید به یک فقیر هر روز یک ماهی بدهید ولی اگر به او تور ماهیگیری بدهید یا ماهیگیری را به او یاد بدهید این ثواب آن بسیار بیشتر از این است که به او ماهی بدهید یعنی کاری کنید که اصلاً بینیاز بشود چون وقتی شما ماهی به او میدهید امروز نیاز او برطرف میشود ولی فردا دوباره گرسنه میشود اگر کاری کنید که خود او برود نیاز خود را برطرف کند برای همیشه یعنی سرمایهگذاری کنید که خود او در کارهای خیر بتواند وارد بشود این ثواب آن از صدقه دادن قطعا بیشتر است.
جهاد مالی و عبادت مالی
حکمت قرضالحسنه
بنابراین بالاتر از صدقه این است که انسان به کسی سرمایه بدهد و یکی از چیزهایی که از صدقه بالاتر است قرضالحسنه است گفتند قرضالحسنه ثواب آن از صدقه بیشتر است با اینکه شما وقتی صدقه میدهید پول را میدهید شخص میرود و دیگر به شما برنمیگردد از نظر مادی به شما برنمیگردد بله از نظر معنوی ثواب دارد ولی میگویند قرضالحسنه بدهید ثواب آن از صدقه بیشتر است با اینکه قرضالحسنه شما میدهید بعدا از او پس میگیرید ولی چرا ثواب این بیشتر است؟ میگوید چون وقتی شما به یک شخصی قرضالحسنه میدهید این برای اینکه این قرضالحسنه را برگرداند مجبور میشود برود کار کند و شما در واقع با قرضالحسنه دادن یک نفر را وادار به کار تولیدی میکنید یک نفر را در جامعه مولد میکنید یک نفر را از مصرفکنندگی به تولیدکنندگی وادار میکنید و رشد میشود و جامعه رشد میکند. شاید برای همین است گفتند که در بالای بام جنت نوشته شده که صدقه یک حسنه و قرض الحسنه هجده حسنه دارد یا بیشتر مثلاً. خب این به خاطر چی است؟ به خاطر این است که وقتی شما قرضالحسنه میدهید شخص برای اینکه قرضالحسنه شما را برگرداند میرود کار میکند کار تولیدی میکند مولد میشود در جامعه. پس سه تا مسئله در انفاق مالی که خیلی ثواب دارد عبارت است از صدقه دادن قرضالحسنه دادن و سرمایهگذاری، برای اینکه دیگران بتوانند کار تولیدی کنند خب این سه تا کار ثواب آن از خمس و زکات واجب شما بسیار بیشتر است.
جهاد مالی و عبادت مالی
واجبات ضامن قبولی مستحبات
عرض کردم البته یک کسی نمیتواند بگوید من این کار را میکنم ثواب آن بیشتر است دیگر خمس و زکات نمیدهم چون مستحبات بدون واجبات هیچ اثری ندارد. شما الان خمس خود را ندادی میروی به فقیر کمک میکنی هیچ فایدهای ندارد اصلاً چه بسا حرام هم باشد! چون این پولی که خمس نمیدهی پول برای شما نیست این پول سهم امام زمان است شما سهم امام زمان را برمیداری از طرف خود میروی به فقیر میدهی، مگر ما میتوانیم از پول یک نفر برداریم بدهیم به فقیر؟ مثل آن دزد گفت که آقا من دزدی میکنم یک گناه میکنم این پول دزدی خود را میآیم میدهم به فقیرها خدا هم در قرآن گفته هر کسی یک کار ثوابی بکند ده برابر حسنه میبرد، من یک دزدی میکنم یک گناه میکنم یک سیّئه، میروم این را میدهم به فقرا ده برابر، یکی از آن بیرون میرود نُه برابر من سود بردم! نه وقتی تو محرمات را انجام میدهی واجبات را انجام نمیدهید دیگر مستحبات هیچ اثری ندارد این برای دیگران است این آتش است که داری برای خودت مهیا میکنی. پس بنابراین بعد از اینکه انسان واجبات خود را انجام داد مستحبات آثار آن خیلی بیشتر است. عرض کردم واجبات شما را از جهنم میآورد بیرون اما در بهشت میخواهی بروی بالا اینجا دیگر باید با مستحبات بروی، مستحبات بدنی مستحبات عبادی مستحبات مالی و این سری کارها.
جهاد مالی و عبادت مالی
سیروسلوک و خدمات مالی
حالا من به شما عرض میکنم شما حتماً اگر میخواهید سیر و سلوک کنید این سه قسمت را داشته باشید در اموال خود یک قسمت را بگذارید برای قرضالحسنه یک قسمت را بگذارید برای صدقه به فقرا به نیازمندان یک قسمت را هم بگذارید برای سرمایهگذاری برای فقرا سرمایهگذاری بشود کار تولیدی بشود و سود آن بیاید برای اینها. این سه کار را اگر انجام بدهید خیلی ثواب میبرید و باید انجام بدهید اگر میخواهید در سیر و سلوک باشید سیر و سلوک فقط چله گرفتن نیست فقط ذکر و اینها نیست، سیر و سلوک هم در عبادات بدنی هست هم در عبادات زبانی هست و هم در عبادات مالی هست پس بنابراین شما باید این کار را انجام بدهید منتهی ما نمیآییم بگوییم که شما حالا مثلاً فرض بفرمایید زیاد بدهید هر چقدر میتوانید شروع کنید از الان خود را عادت بدهید و از وقتی که شروع کردید خداوند به مال شما برکت میدهد برکت که داد آن موقع شما هر چه بیشتر پولدار شدید بیشتر بدهید اگر ماهی مثلاً هزار تومان درآمد دارید من دیگر مثال پایین آن را میزنم دیگر برای این بچههای کوچکتر جوانترها نوجوانها اینها اگر بخواهند این کار را بکنند حالا مثلاً از پول توی جیبی که پدر به آنها میدهد هر چقدر میتوانند شما هم همینطور از درآمد خود هر چقدر میتوانید اگر هزار تومان دارید مثلاً صد تومان آن را بگذارید برای صدقه صد تومان آن را بگذارید برای قرضالحسنه صد تومان آن را بگذارید برای سرمایهگذاری ما به این میگوییم سه قسمتی یعنی یک پولی را هر چقدر که میتوانید به شما فشار نیاید فرض کنید مثلاً آن پول اصلاً نباشد هیچ اثری در زندگی شما ندارد یک پول کم عادت کنید فقط از الان عادت کنید یک مبلغی را حالا باز هم تاکید میکنم که به شما فشار نیاید اگر ده میلیون تومان در ماه حقوق دارید صد هزار تومان آن را بگذارید، دیگر این صد هزار تومان پول یک پفک نمکی است دیگر مثلا، ولی این کار را بکنید یک پولی را بگذارید سه قسمت کنید یک قسمت آن را صدقه یک قسمت آن را قرضالحسنه یک قسمت آن را سرمایه گذاری کنید. خب حالا شما میگویید آقا من چه کسی را پیدا کنم مثلاً صد تومان قرضالحسنه بخواهد الان صد تومان به گدا بدهید برمیگردد همان صد تومان را میزند به صورت تو، حالا بخواهی قرضالحسنه بدهی! ما راه آن را پیدا کردیم ما یک حسابی درست کردیم دوستان صد تومانها را واریز میکنند آنجا این صد تومنها مثلاً میشود ماهی یک میلیون تومان این یک میلیون تومان ماه دوم دو میلیون ماه سوم سه میلیون ما قرضالحسنه میدهیم به کسانی که نیاز داشته باشند. خود شما نمیتوانی اگر بخواهی یک قرضالحسنه داشته باشی بخواهی ماهی صد تومان هم بگذاری کنار چند سال طول میکشد تا این بشود مثلاً یک میلیون بخواهد اگر کسی آیا نیاز داشته باشد یا نه ولی به آن صندوق اگر کمک کنید آن صندوق همین الان هم هست دارد قرضالحسنه میدهد همین الان هم هست صدقه میدهد همین الان هم هست سرمایهگذاری میکند و برای خیریه و اینها. این کار را حتماً انجام بدهید منتهی آن شماره حساب را میگویم هفته آینده تکثیر کنند خدمت شما بدهند و شما این عبادت مالی را انشاءالله انجام بدهید عرض کردم هر چقدر که ممکن است به مقدار کم هم که شده باشد دیگر واریز می کنید به حساب، این را که میریزید به حساب سه قسمت را واریز میکنید آنجا اگر کسی خواست فقط صدقه بدهد آن را میدهد به خیریه، اگر کسی خواست فقط قرضالحسنه بدهد آن را میریزد به حساب قرضالحسنه اما شما میتوانید همین کار را بکنید مثلاً فرض بفرمایید ماهی هر چقدر که میخواهید این را به این حساب سه قسمتی بریزید اینکه زیاد شد ما این را سه قسمت میکنیم یک قسمت آن را میدهیم به قرضالحسنه یک قسمت آن را میدهیم به صدقه و یک قسمت دیگر آن را سرمایهگذاری میکنیم از طرف شما که انشاءالله در این کار خیر شما هم وارد بشوید و عرض کردم در سیر و سلوک باید بتوانید از مال بگذرید از جان بگذرید منتهی خب این به مرور اتفاق میافتد انشاءالله وقتی این کار را بکنید خدا به شما برکت میدهد برکت هم که داد مدام این بیشتر میشود و انشاءالله خدا از شما قبول میکند. پس این انشاءالله یاد شما باشد انجام بدهید هفته آینده من شماره حساب را میگویم که تکثیر کنند به همه شما بدهند و شما هم این کار را بکنید.
بعضیها زنگ میزنند به بنده یا پیامک میدهند به من من پیامک هم نمیبینم یک موقع میبینم یک ماه یا یک هفته گذشته نگاه میکنم میبینم میگویند که اینقدر واریز کردیم به حساب شما به عنوان مثلاً سه قسمتی، دیگر اینطوری نکنید به حساب من نریزید چون من نمیتوانم برای شما سه قسمت سه قسمت کنم، ده نفر بیست نفر واریز میکنند من بیکار نیستم که بنشینم تک تک بریزم! یک شماره حساب میدهم آنجا واریز کنید آنجا سه قسمت تقسیم میشود و انشاءالله اگر کسی نیاز داشت قرضالحسنه به او قرضالحسنه میدهیم اگر کسی نیاز داشت صدقه میدهیم اگر هم سرمایهگذاری لازم بود آنجا سرمایهگذاری میشود و شما در ثواب این کار انشاءالله شریک هستید. این هم عبادت مالی شما باشد خداوند انشاءالله از همه شما قبول کند با صلواتی بر محمد و آل محمد)ص).
جهاد مالی و عبادت مالی