حجیت برای مجتهد چیست؟
علم اصول برای رفع شک و ظن است .
شیخ انصاری می فرمایند که حجیت قطع ذاتی است و نمی توان حجیت قطع را گرفت و عقل هم حجیتش ذاتی است. هر چیزی که قابل اثبات باشد قابل شک نیست.
بنابراین علم اصول از قطعیات صحبت نمی کند و برای از بین بردن شک و ظن است که شارع چه تکلیفی خواسته است و با علم اصول به نظر شارع و مولا نزدیکتر می توان شد.
و تکالیف و اصول عملیه را برحسب آن که به قطع نزدیکتر باشد انجام داد.
هر جا عقل باشد حجیت آن ذاتی است. امیرالمومنین می فرمایند عقل بزرگرین حجت است. البته این را هم باید خاطر نشان کرد که عقل سلیم نه آن عقلی که دست پرورده افکار ماست. آن حجیت ذاتی دارد مانند اینکه زوجیت عدد ۴ غیر قابل انفکاک است. و یا ۲ضربدر ۲ می شود ۴ و غیر قابل انفکاک هست و یا ماهیت انسان جزء ذات انسان است. کلما حکم به الشرع، حکم به العقل. حکم عقل و شرع در یک راست و با هم همسو و هم جهت است و مخالف یکدیگر نیستند.
حجیت با قطع و یقین حاصل می شود.
اگر مجتهد به دلیل قطعی نرسد و از کتاب و سنت نتواند به قطع و یقین برسد باید به سنت که فعل و قول و تقریر و قرینه های لفظی و معنوی است مراجعه کند تا به قطع و یقین برسد.
مجتهد دنبال حکم خداست همانطور که در روایت از معصوم آمده است که خداوند برای هر چیزی حکمی قرار داده است پس مجتهد آنجا که به حکم قطعی نرسیده فقط اعمال را انجام می دهد که خداوند عذر او را بپذیرد. در اصول عملیه، اعمالی که مکلف انجام می دهد ممکن است عملش درست باشد که منجز است و به او اجر داده می شود و اگر در واقع درست نباشد ولی او تلاش خود را کرده و به نتیجه نرسیده معذر است و در پیشگاه الهی عذری دارد که پذیرفتنی است و به این علت مجتهد به اصول عملیه مراجعه می نماید که قاعده استحصاب و یا احتیاط و یا برائت و یا تخییر را اجرا می کند.
وقتی مکلف با یک فعلی روبه رو می شود و حکم آنرا نمی داند که:
اگر فرد عامی است که باید به به مجتهد رجوع کند و اگر مجتهد است که دو حالت دارد یا دقیقا چیزی را میداند و به قطع و یقین رسیده و علم تفصیلی دارد که تکلیف مشخص است مراجعه می کند به نص صریح قرآن و یا سیره و سنت امام معصوم.
ولی اگر یک مقداری علم دارد و مقداری هم شک و یا ظن دارد که به آن علم اجمالی گفته می شود که عمده کار و مهمترین و سخت ترین جای کار مجتهد اینجاست که باید تحقیق کند و از کتاب و سنت و عقل آن حکم را پیدا نماید و در غیر این صورت باید به اصول عملیه که اباحه و تخییر و احتیاط و استصحاب هست مراجعه نماید.
که مجتهد حکم احتیاط واجب و احتیاط مستحب و یا جایز را صادر می نماید.
و این جایی است که مجتهد به همه علم های مرتبط با بدست آوردن حکم مراجعه کرده ولی نتواسته است به قطع و یقین برسد، قاعده احتیاط را اجرا می نماید.
📚📚📝📝🌅🌠