مصیبت برای رسیدن به مقامات
مقدمه
جلسه قبل بحثی داشتیم در مورد عوامل غیراختیاری که در زندگی ما پیش میآید اما اینکه درواقع سرنوشت ما و سرگذشت ما محصول انتخاب خود ما است و اینکه قبلاز اینکه ارواح به این عالم بیایند سرنوشتشان، کلیات سرنوشتشان تعیینشده است و اینکه خودشان میتوانند با انتخاب خودشان جزئیات را تغییر دهند یا حتی کلیات را هم تغییر دهند.مصیبت برای رسیدن به مقامات
اینها بحثهای عقیدتی و بحث جبر و اختیار و بحث کتاب اجل معلق و اجل مسمی، این بحثها را که ما در این جلسات زیاد مطرح نمیکنیم چون بحثهای پیچیده و عقلی است که باید در جلسات مخصوص به خودش باشد.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
سرنوشتمان را خودمان انتخاب میکنیم
اما مختصراً و اجمالاً این است که انتخاب خود ما خیلی مؤثر است در سرنوشت ما و این انتخاب حالا چگونه بودهاست عرض کردم یک مقدار پیچیده است، اما ما خودمان انتخاب میکنیم و هیچ اتفاقی برایمان نمیافتد؛ چه اتفاق خوب چه اتفاق بد، مگر اینکه ما خودمان باعثش شدهایم و خودمان انتخاب کردهایم، یا میدانیم یا نمیدانیم. من فقط برای اینکه در ذهن شما مقداری جا بیفتد با یک مثالی که بارها عرض کردهام برای شما عرض میکنم که این انتخاب ما به این معنا نبوده است که مانند: قبلاز اینکه به این دنیا بیایید به ما بگویند که آقا شما میخواهید چکاره شوید؟ ما بگوییم میخواهیم این کار را انجام دهیم! بعد بگویند خب حالا بیایید بروید کاری که میخواهید را انجام دهید! نه اینچنین نبوده، یک مقدار پیچیده است. مثالش را برای شما میگویم که متوجه شوید، مثلاً ما در عالم خواب، در عالم رؤیا… میدانیم که هرچه خواب ببینیم بستگی به اعمال روزمان دارد. اگر ما در طول روز آدمی باشیم که خدای نکرده دروغ بگوییم یا خداینکرده تظاهر کنیم یا بخواهیم کارهایمان را کتمان کنیم یا به قول معروف آبزیرکاه باشیم… شب خواب بد میبینیم، خواب وحشتناک میبینیم. انسانهای دروغگو خوابهای پریشان میبینند چون دروغ میگویند، در خواب هم به آنها دروغ تحویل داده میشود. خواب ما رفتار ما در روز و نتیجه ملکات روزانه ما است.
خب الان شما این را متوجه شدید وقتی در عالم خواب هستید اگر یک گرگی به شما حمله میکند، یک درندهای به شما حمله میکند یا مثلاً خواب میبینید که وسط آتش ماندهاید و نمیتوانید خودتان را نجات دهید دادوفریاد میکنید و یا اینکه نمیتوانید داد بزنید، آن موقع در عالم خواب شما فکر نمیکنید که خودتان عامل این آتش هستید. یا اگر خواب میبینید که یک حیوان درنده ای به شما حمله کرده و وحشت کردهاید در آن زمان فکر نمیکنید که این حیوان درنده نتیجه اعمالتان در آن روز است. روزیکه دروغ می گویید، روزیکه کلک میزنید، روزی که حقهبازی میکنید، روزیکه کینه می ورزید نسبتبه دوستان، برادران، اطرافیان و همکاران خشم و غضب دارید، اینها در خواب اینچنین ظاهر میشوند. اما آن وقتیکه ظاهر میشود که شما خیال نمیکنید که این نتیجه آن است، خیال میکنید که یک گرگی به شما حمله کرده و شما هم بیگناه هستید و کمک میخواهید. الان هم ما همینطور هستیم نمیدانیم که انتخاب خودمان ما را به اینجا کشیده است و رفتارهای خود ما است که این حوادث بد و مصیبتها برایمان اتفاق میافتد گاهی موقع اینچنین است.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
مصیبت برای رسیدن به مقامات
گاهی موقعها هم حوادث بد، نتایج انتخاب ما است، انتخاب چی؟ انتخاب مقامات. ما از خداوند درخواست میکنیم که خدایا من را به یک مقامی برسان و از خداوند صمیمانه میخواهیم.
خب بهشت را که رایگان نمیدهند، برای بهشت باید بها دهی، باید امتحان شوی، باید تجربه کنی و باید ساخت شوی و خداوند میخواهد شما را بسازد.
بنابراین وقتیکه شما آرزو میکنید ممکن است دچار مصیبتهایی شوید که در آن مصیبتها ساخته شوید. ازجمله مصیبتهایی که بر سر اهلبیت آمد اولیای خدا اکثر مصیبتهایی که بر سرشان آمد بهخاطر گناه نیست؛ چون آنها معصوم هستند، آنها گناه نمیکنند و این مصیبتها کفاره گناهانشان نیست بلکه آرزوهای بزرگ دارند و میخواهند به لقاءالله برسند و از خداوند میخواهند که به مقامهای بالا برسیم، در عرش در درجات آسمانها به مقامات بالا برسیم. خب باید اینجا امتحان پس بدهند، اینجا باید به مصیبت مبتلا شوند و در این مصائب عشق الهی بر وجودشان حاکم باشد و گناه نکنند، خطا نکند چون در مصیبتها است که انسان خطا میکند یا وقتیکه فشار به شما میآید در مشکلات برای نجات از این فشار و مشکلات انسان مجبور به دروغ، دزدی و رشوه میشود که اینها برای این موقعها است. حال اگر شخصی دچار مشکلات شد؛ فقر به سراغش آمد ولی بهخاطر فقر دروغ نگفت، بهخاطر پولدار شدن مال مردم را نخورد، کلک نزد، غشّ در معاملات نکرد… اگر این کارها را نکرد، خب در مصیبت و مشکلات موفق بیرون آمدهاست و مقامات بالا نصیب او میشود.
بنابراین اینکه خداوند در قرآن میفرماید: هر مصیبتی میآید ناشی از خودتان است، نگویید که حتماً ما گناه کردهایم که باید گرفتارمصیبت شویم! نه گاهی اوقات گناه نیست، گاهی اوقات همین است که شماها میخواهید به مقامات بالا برسید و خداوند دارد شما را تربیت میکند. حالا اینجا دیگه به شکلهای مختلف است؛ یکی معلول به دنیا میآید، یکی ناقص به دنیا میآید، یکی یتیم به دنیا میآید، یکی والدینش را از دست میدهد، یکی در جنگ عزیزانش را از دست میدهد… اینها همه برای این است که ما ساخته شویم. یک مثال برایتان میزنم: یک کوزهگر یا یک آهنگر وقتیکه بخواهد یک فلزی را بسازد یک وسیلهای را بسازد نگاه میکند میبیند کج است و با چکش آن قسمت را صاف میکند و باز میبیند یک قسمت دیگر کج است و مجدد چکش میزند آنقدر چکش میزند تا آنطوری که دلش میخواهد این ساخته شود. این دنیا هم برای همین است خدا دارد ما را چکشکاری میکند با مریضی، با مصیبت، با فقر، با گرفتاری ها چکشکاری میکند تا ساخته شویم و این را بدانید که همه به این مصیبت دچار میشوند، امروز نشوند فردا دچار میشوند. خیال نکنید یک نفر وضعش خیلیخوب است بگویید آقا این کافر است و چرا آنقدر غرق در نعمت است! نه نوبت به او هم میرسد، یک روز دیگر خدا او را میسازد. خداوند تمام عالم را دارد میسازد خیال نکنید که بعضیها در دنیا اصلاً مصیبت نمیبینند، نه اینجا مصیبت نمیبینند، جاهای دیگر مصیبت میبینند همه باید ساخته شوند؛ روحها، ارواح هم باید ساخته شوند هیچ روحی در این عالم نیامده که ساخته نشود، هر روحی که در عالم آمده “وَ اِلَی اللهُ المَصیر” یعنی همه داریم میرویم بهطرف خداوند. حالا بعضیها در این دنیا ساخته میشوند، بعضیها در برزخ ساخته میشوند، بعضیها در جهنم ساخته میشوند… خلاصه همه باید ساخته شوند. بعضیها که خیلی کجوکوله شدهاند خیلی چکش به آنها میزنند و بعد میبینند که این اصلاً با چکش درست نمیشود باید برود در یک کورهی آهنگری داغ شود، سرخ شود آنوقت که نرم شد با چکش میشود درستش کرد.
ما هم بههمین شکل هستیم خداوند همه را میخواهد بسازد اگر کسی در مقابل حوادث خداوند مثل آن آهن نرم باشد کمتر چکش میخورد، اگر بخواهد مقاومت کند میاندازنش در آتش که این ذوب شود، نرم شود و بعد با دو تا چکش او را درست کنند. هیچوقت کسی فکر نکند که نه من دچار مصیبت نمیشوم و فقط فلانی داغ فرزند دیده است! نه تو داغ فرزند نمیبینی، اما تو هم یک مصیبت دیگری خواهی دید. او در زلزله والدینش را از دست داد، عزیزانش را از دست داد… چند وقت پیش که رفته بودیم رودبار با یک همسایهای آشنا شدیم که گفت در زلزله رودبار سه فرزند من جلو چشمانم در زلزله از بین رفتند؛ یکی هشت ساله، یکی دهساله و دیگری دوازدهساله جلوی چشمانم از بین رفتند، گفتم چگونه تحمل کردی و گفت دیگر تحمل کردیم…
حالا همه به این شکل نمیشوند، بعضیها به شکل دیگری مصیبت میبینند ولی روح باید ساخته شود. بعضیها با زلزله، بعضیها با بیماری، بعضیها با سرطان، بعضیها با تصادف، بعضیها با جنگ… همه باید ساخت شوند.
خوش به حال آن روحی که خودش را نرم در اختیار اوستای آهنگر قرارداد که با دوتا چکش کوچک ساخته میشود. ائمه ما اینچنین بودند، اولیای بزرگ خداوند اینچنین بودند وقتیکه میگویند: “الهی رِضاً بِرِِضِاکَ” ما راضی به رضای تو هستیم با کوچکترین مصیبت در این دنیا، یا سم به او دادند و کشتند و یا شمشیر زدند در فرقشان بلافاصله شهید شدند و رفتند… این را میخواهم بگویم؛ عزیزان من با خدا رابطهتان را نرم کنید، ما آن فلزی هستیم که دست اوستای آهنگر است، هرچقدر در دست او نرم باشیم زودتر ما را شکل میدهد و زودتر ما را میسازد و هرچقدر مقاومت کنیم او مجبور است ضربه سنگینتری بزنند، مصیبهای بیشتری بدهد. بدانید آن کفار خیلی خیلی طول میکشد گاهی اوقات میلیاردها میلیاردها میلیاردها سال در جهنم میمانند تا یواشیواش نرم شوند، بالاخره باید نرم شوند اگر بخواهند نرم نشوند جهنم ابدی است، هیچوقت جهنم از بین نمیرود و تا ابد بخواهی نرم نشوی اشکال ندارد در همان جهنم تا ابد خواهی ماند، این داستان خلقت است.
بنابراین مصیبتهایی که بر سرمان میآید اینکه میگوییم خودمان انتخاب میکنیم به این معنا است خیال میکنیم خودمان انتخاب نمیکنیم مثل آن کسی که در خواب است نمیداند که بابا این گرگی که الان به او حمله کرده میخواهد او را پاره پاره کند یا این آتشی که الان دارد در آن میسوزد یک موقعها خیلی شدید میشود یعنی بودند کسانی که شب خواب دیدند که در آتش دارند میسوزند وقتی بیدار شده بودند بدن آنها تاول زده است! اینطوری بوده است گاهی موقعها یعنی خیلی شدید بوده اینها، واقعیت دارد. یک کسی در عالم خواب دید که شیری به او حمله کرده وقتی حمله کرده صبح که بیدار شده بود دیده بود اثر پنجه شیر روی بدن او باقی مانده بود خون بیرون بود گاهی موقعها خوابها خیلی شدید میشود آثار خود را در بدن میگذارد اینها همه واقعیت است اینها علم است تجربه است اینها تخیلات نیست که آن احمق بگوید این را آخوندها ساختهاند نه اینها همه علم است تجربه است دیده شده است در اسلام هم نیست در جاهای دیگر هم دیده شده است در غرب در شرق در جاهای دیگر دیده شده است از این چیزها اینها واقعیت است.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
نرمش در برابر خداوند
بنابراین ما باید نرم باشیم در مقابل خداوند، راضی به رضای او باشیم از مصیبتها نترسیم از مشکلات نترسیم با مشکلات کنار بیاییم یک روز ممکن است عزیز من جلوی چشم من پرپر بشود باید صبور باشم ممکن است اتفاقی برای من بیفتد خیال نکنیم که ما باید اینجا رفاه داشته باشیم و چرا امام حسین چرا خداوند مشکلات من را حل نمیکند پس من خدا را دیگر عبادت نمیکنم! باشد نکن بفرمایید جهنم، خدا تو را نرم میکند، اینقدر مصیبت بر تو میآید تا بفهمی که باید راضی بشوی.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
شاهد بر خلق
ما باید از این جهنم از این عالم پایین باید برویم بالا، آمدهایم اینجا که برویم بالا، همه ما هم با اختیار آمدیم منتهی بگویم این اختیار را الان ما نمیفهمیم. شما هر وقت خوابهایی که میبینید، چون همه هر شب خواب میبینند هیچ کس نیست که در عالم شب خواب نبیند ولی ما بیدار میشویم از یاد ما میرود، هر وقت کسی توانست خوابهایی را که میبیند همه را یاد بیاورد بیاید من یک کاری کنم عالم ذر هم یاد او بیاید که آنجا چه اتفاقی افتاده است! آن هم یاد او میآید، میشود آن عالم یاد ما بیاید کمااینکه میفرماید که “مَا أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ. سوره کهف، آیه۵۱” ما آنها را به شهادت نگرفتیم خلق کردن را، یک عدهای خلق خود را شاهد بودند داشتند خلق میشدند را شاهد بودند، اینها این مسائلی است که حالا به هر صورت جای آن اینجا نیست و اما این قضیهای که الان اتفاق افتاد خداوند میفرماید که در جهاد در جنگ همانطور که آنها کشته میدهند شما هم کشته میدهید، همانطور که آنها مشکلات برای آنها میشود شما هم مشکل میشود، گاهی موقعها پیروزی برای شما است گاهی موقعها پیروزی برای آنها است خیال نکنید که حالا مثلاً فرض کنید که اگر زدند یک نفر را کشتند ده نفر را کشتند دویست و اندی هزار جمعیت از بهترین جوانهای ما کشته شدند خیال نکنید که مثلاً شکست خوردید نه “وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ. سوره آلعمران، آیه۱۴۰” این دنیا اینطوری دارد اداره میشود و ما میخواهیم که ببینیم یعنی دنیا میخواهد مومن را از غیر مومن جدا کند “لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ. سوره انفال، آیه ۳۷”
مصیبت برای رسیدن به مقامات
معرفت موسی
این گفت که خدایا چرا انسان ها میمیرند زنده میشوند؟ اصلا این دنیا را برای چه خلق کردی؟ انسانها به دنیا میآیند میمیرند زنده میشوند! گفت که پایان فصل کاشت بیا جواب خود را بگیر، پایان فصل کاشت آمد گفت که ای موسی تو چرا این گندمها را درو کردی؟ گفت خب باید درو میکردم دیگر، رسیده بود باید درو میکردم. گفت خب چرا درو کردی؟ حالا درو نمیکردی! گفت اگر درو نکنم سال دیگر نمیتوانم دوباره گندم بکارم، گفت مانند همین است شما میآیید میکارید رشد میکنند میچینید میبرید برای مرحله بالاتر، ما هم همین کار را میکنیم.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
میوه سالم و گندیده
دنیا همین است ما گندمهایی هستیم که به دنیا میآییم سروقت آن هم ما را میچینند، میوهای هستیم که چیده میشویم میرویم، حالا یک میوهایی گندیده چیده میشود مثل صدام یک میوه رسیده چیده میشود مثل امام، اینها دوتا با هم بودند دیگر، اینها هر دو آنها هم از نظر طالع یکی بودند، هر دو سال پلنگ بودند، هر دو به آن شرایط بودند منتهی آن سال پلنگ آتشی بود این سال پلنگ آبی بود، او هر جا میرفت آتش ایجاد میکرد این هر جا میرفت نعمت ایجاد میکرد، امام اینطوری بود. هر دو نفر آنها با هم درگیر شدند هر دو هم رفتند اما یکی شد میوه رسیده یکی شد میوه گندیده و رفت، ما هم همینطوری هستیم. نتانیاهو هم یک میوه گندیده است که خیال میکند این هم میرود اجداد او مردند سید حسن نصرالله باید شهید میشد افتخار بزرگی بود اینجا می فرماید این جنگها و اینها هست.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
تفسیر شهدا
“وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ. سوره آلعمران، آیه۱۴۰” خدا میخواهد از شما شهدا بگیرد، بعضی از مفسرین اکثر مفسرین من ندیدم مفسری بیشک شهدای اینجا را به معنی شهید گرفته باشد ولی ما میدانیم اینجا نه منظور از شهدا شهید است خداوند میخواهد شهید بگیرد، شهید یعنی چی؟ یعنی کسی که در جریان نبرد حق و باطل حاضر باشد این باید با مرگ طبیعی نرود این باید به قتل برود باید شهید باشد تا بتواند شاهد ماجرای پیروزی حق و باطل باشد و هر کس عاشق این باشد که ماجرای حق و باطل را پیگیری کند این شهید میشود و میرود در یک عالمی که غیر از برزخ است. خیال نکنید مثلاً شهدا هم مثل ارواح مثل دیگران در عالم برزخ هستند، بعضی میگویند شهیدان زنده هستند یعنی اینکه در عالم برزخ و مثلاً اینطوری در آن عالم زنده هستند در آن عالم که شمر هم زنده است یزید هم زنده است، آنها هم دارند مجازات میشوند زنده هستند نه این یک عالم دیگری است این یک زندگی است که مثل من و شما غذا میخورد مثل من و شما “عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. سوره آلعمران، آیه۱۶۹” یعنی عالم برزخ نیست یک عالم دیگر است در آنجا اینها شاهد هستند و ناظر هستند “وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ. سوره آلعمران، آیه۱۷۰” منتظر هستند که دوستان دیگر آنها هم بیایند که بیایند که از آن عالم شاهد پیروزی حق بر باطل باشند شاهد پیشرفت حق.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
جنگ بدر
خداوند می فرماید که شما دوست داشتید در جنگ بدر پیغمبر وعده داده بود که “اِمَّا العیر وَ اِمَّا النَّفیر” دوتا صنف با دوتا گروه برای جنگ میرویم اگر آنهایی که کاروان تجاری بود آنها را گرفتیم خب ثروت زیادی به دست میآوریم، ثروتهایی که از ما در مکه مصادره کردند و برداشتند به نام خود ما میرویم با اینها میجنگیم ثروت خود را پس میگیریم، اگر اینها هم نیامدند جنگجوهای آنها آمدند میجنگیم و آنها را شکست میدهیم، اینها که آمدند بین دوراهی قرار گرفتند اگر این طرف میرفتند به کاروان تجاری قریش میرسیدند ثروت نصیب آنها میشد این طرف میرفتند با سپاه قریش باید میجنگیدند. همه گفتند بابا ما که چیزی نداریم، بعضیهای آنها عرض میشود خدمت شما اسلحه هم نداشتند، بعضیهای آنها پابرهنه بودند بعضیهای آنها چوب داشتند بعضیهای آنها گفتند با سنگ میجنگیم، آن طرف شتر داشتند اسب داشتند شمشیر داشتند زره داشتند تعداد آنها چندین برابر اینها بود و تعداد کم. خب گفتند آقاجان برویم آن یکی که کاروان است بگیریم تقویت کنیم خود را و اینها، خداوند فرمود نه باید بروید با آنها بجنگید “وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ. سوره انفال، آیه۷” دل شما میخواست آن یکی که دردسر کمتر دارد آن را بگیرید “وَیُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ.سوره انفال، آیه ۷” به کلمات خدا میخواست که حق پیروز بشود، قرار شد که بروند بجنگند رفتند جنگیدند پیروز شدند بعد هم نتایج خیلی خوبی گرفتند، مادی و معنوی آن از آن یکی بیشتر بود بعدها معلوم شد اینطوری است.
مصیبت برای رسیدن به مقامات
مقام رضا
ما نمیفهمیم ما خیال میکنیم حالا آمد مثلاً زد حالا تهدید کرده الان مثلاً تهران را میزند رهبر را میزند بابا جریان را شما نگاه کنید دیگر، همین صد سال اخیر را نگاه کنید کدام پیروز شدند کدام جلو رفتند کدام دارد در دنیا گسترش پیدا میکند، کدام فکر؟ آن پیروز است. بنابراین ما باید از جنگ نترسیم باید از مصیبتها نترسیم راضی به رضای الهی باشیم وظیفه خود را انجام بدهیم و الّا بالاخره با این مصیبتها اگر ما ساخته نشویم آن استاد کارگر میگوید اینکه این با این دوتا چکش درست نمیشود باید محکمتر بزنم بر سر او، مصیبتهای بدتر قطعاً مصیبتهای بدتری کسانی که در راه خدا نیستند خواهند کشید، چرا؟ چون خدا همه را خلق کرده که همه را تربیت کند همه “یا ایها الانسان” همه انسانها نگفته “یا ایها المومنون” یا ایها الانسان آقای امیرالمومنین آقای سیدالشهدا آقای امام حسین آقای زینالعابدین آقای شمر آقای یزید همه شما باید بیایید به طرف من راحت میآیید بسم الله راحت نمیآید بروید اینقدر سر شما را به سنگ بخورد تا متوجه بشوید که باید بیایید. آنهایی که نروند جهنم باید سر آنها به سنگ بخورد تا برگردند راهی دیگر نیست غیر از راه الله، بهترین راه این است راه درست این است باید بروید در این راه انشاءالله. انشاءالله خداوند به همه شما توفیق بدهد انشاءالله به همه موفقیت بدهد و عرض میشود خدمت شما ما در این دوتا جلسه یک مقداری سِر را راز مشکلاتی که در زندگی برای ما پیش میآید را تقریباً گفتیم حالا شما هر وقت با مشکلی روبرو میشوید بدانید که این از کدام نوع است آنهایی هم که جلسه قبل گفتم آن هم راه آن همین است یعنی راه سیر و سلوک راه تزکیه نفس راه تزکیه مال تا انسان انشاءالله هر چه کمتر این مصیبتها را بکشد و هر چه بیشتر جلو برود هر چه بیشتر در راه خداوند نزدیکتر بشود با صلواتی بر محمد و آل محمد)ص).
مصیبت برای رسیدن به مقامات