اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهالرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین سیما بقیهالله فی السموات و الارضین
نشانهها و خصوصیات عالم ربانی
اهم موضوعاتی که در این مطلب به آن پرداخته شده است، عبارتند از:
- دستهبندی انسانها بر اساس سوره حمد و نهجالبلاغه
- اولین نشانه و خصوصیت عالم ربانی
- معانی کلمه ربانی
- دومین و سومین نشانه و خصوصیت عالم ربانی
- درجهبندی خصوصیات عالم ربانی
دستهبندی انسانها بر اساس سوره حمد و نهجالبلاغه
بحث جلسات گذشته ما درباره نشانهها و ویژگیهای علمای ربانی بود. علمای ربانی کسانی هستند که انسان را در مسیر سعادت ابدی راهنمایی میکنند و دست انسان را میگیرند و به جایگاههای بسیار متعالی میرسانند. در قرآن شریف و در سوره حمد، سه گروه را مشاهده میکنیم، یک گروه انعمتعلیهم هستند که اینها محمود، پسندیده و مرضی الهی بوده و مورد اِنعام خداوند قرار گرفتهاند و دو گروه که مذموم و ناپسند و گمراه هستند، یکی مغضوبعلیهم و دیگری ضالین. در این سوره گروههای خوب را یک گروه معرفی میکند و گروههای گمراه و منحرف را دو گروه، یکی مغضوبعلیهم و دیگری ضالین.
اما امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام در روایتی که میفرماید: “الناسالثلاثه” مردم سه گروه هستند: ۱- عالِمٌ ربّانیٌّ، ۲- مُتَعَلِّمٌ على سَبیلِ نَجاهٍ و ۳- هَمَجٌ رَعاعٌ، انسانها را به دو گروه مثبت یعنی علمای ربانی و متعلمینعلیسبیلالنجاه و یک گروه منفی، مذموم، ناپسند و گمراه یعنی همجالرعا تقسیم میکند؛ متعلمینعلیسبیلالنجاه کسانی هستند که زیر نظر علمای ربانی تعلم میکنند و تربیت میشوند. اگر ما این روایت را با این آیه ترکیب کرده و تکمیل کنیم در مییابیم که انسانها چهار گروه بوده که دو گروه در مسیر حق و دو گروه در مسیر باطل هستند، دو گروهی که در مسیر حق هستند، علمای ربانی و شاگردانشان (متعلمینعلیسبیلالنجاه) هستند و آن دو گروهی که اهل باطل هستند مغضوب علیهم و ضالین میباشند. ما باید سعی کنیم در دو گروه اول باشیم یعنی با وصل شدن به علمای ربانی، متعلمینعلیسبیلالنجاه بشویم و به مرور خودمان هم جزء علمای ربانی شویم. ” اللهم صل علی محمدٍ و ال محمد وَ صَلِّ عَلی جَمیعِ الأَنبیاءِ الْمُرْسَلین وَ الْمَلائِکَهِ الْمُقَرَّبین و علمای ربانیین وجعلنی منهم” خداوندا مرا جزء آنان قرار بده و با آنها محشور کن.
همانطور که در جلسات قبل گفتیم، هدف ما این است که علمای ربانی را شناخته، پیدا کرده و به آنها رجوع کنیم زیرا اعتقاد داریم که تنها راه نجات و بهترین راه رسیدن به سعادت، وصل شدن به اولیای خدا است و از تمام راههای دیگر همچون تقوا، ریاضت، علم، تهذیب نفس و عبادات سنگین، راحتتر است، به این منظور به ذکر خصوصیات عالم ربانی پرداختیم و عرض کردیم تمام خصوصیات علمای ربانی از همین کلمه عالم ربانی، قابل استخراج است.
اولین نشانه و خصوصیت عالم ربانی
اولین خصوصیت این بود که اولیای الهی، عالم هستند، درباره نوع علم آنها و چگونگی رابطه آنها با علم و حکمت، مختصرا صحبت کردیم و اگر بخواهیم مبسوط توضیح دهیم، به قول معروف، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود، انواع علوم شامل علوم مذموم، ممدوح، خوب، نافع، غیر نافع و … است که تشریح هر یک، بسیار زمانبر است، به همین دلیل، در همین حد بسنده میکنیم که عالم ربانی کسی است که بهدنبال حکمت، فهم، درک جهان و پیدا کردن بصیرت و جهانبینی صحیح بوده و گمگشتهی او حکمت است (الحکمه ضاله) که تمام شدنی نیست، امام زمان سلاماللهعلیه با آنهمه عظمت، در طول این هزار و اندی سال که در پرده غیبت هستند بهدنبال حکمت است و این نشان میدهد که دریای بیکران حکمت تمام شدنی نیست و هرروز پردهای از اسرار الهی از جلوی چشمان مبارک ایشان کنار میرود و هر روز به علمی آگاه میشوند و حقایقی از حقایق بینهایت عالم هستی را کشف و درک میکنند. در روایت میفرماید کسانی که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند هر صبح جامهایی از شراب حکمت را نوش جان میکنند.
معانی کلمه ربانی
برخی دیگر از خصوصیات عالم ربانی را از کلمه ربانی استخراج کرده و گفتیم که کلمه ربانی از دو ریشه قریبالاشتقاق گرفته شده است، این کلمه یا از ریشه ربّ گرفته شده (رببَ که مضاعف است) یا از ریشه ربوَ که ناقص واوی است. این دو ریشه معانی مختلفی دارند ولی در هر کدام بهرهای از دیگری وجود دارد.
ربّ یعنی کسی که مالک و صاحب است و بر مملوک خودش قدرت تصرف، تسلط و تغییر دارد.
اگر ریشه ربوَ را در نظر بگیریم یعنی کسی (مربی) که کارش تربیت و شکوفا کردن استعدادهای نهفته موضوع مورد تربیت خودش (مُربّا) است. جمع این دو ریشه هم نه تنها اشکالی ندارد بلکه پسندیده است یعنی وقتی میگوییم عالم ربانی، برای عالم ربانی دو مقام قائل هستیم.
دومین و سومین نشانه و خصوصیت عالم ربانی
مقام ربانی در یک معنا یعنی کسی که با ربّ خودش ارتباط دارد و شدیدالربط، شدیدالاعتماد و شدید الاستناد به پروردگار خودش است و در معنای دیگر یعنی عالمی که کارش تربیت است و هرکجا برود منشأ شکوفا شدن استعدادها و منشأ تربیت انسان و حتی غیرانسان میشود.
علمای ربانی فقط انسان تربیت نمیکنند، گاهی مواقعها حیوانات را تربیت میکنند، سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد، هدهد حضرت سلیمان تحت تربیت حضرت سلیمان مانند یک انسان عاقل فیلسوف فکر میکند. اگر به آیاتی که در قرآن درباره هدهد است، رجوع کنید ملاحظه میکتید که هدهد میگوید چرا اینها خورشید را میپرستند و کسی که خلقت زمین و آسمان در ید اوست نمیپرستند! این نشان میدهد این هدهد فیلسوفانه و حکیمانه فکر میکن زیرا زیر دست ولی خدا است و با او ارتباط دارد، ولی خدا حتی استعدادهای گیاهان، نباتات و حتی جمادات را شکوفا میکند. عصا تبدیل به مار میشود، کوه تبدیل به شتر میشود و …
نبیمکرم میفرمود: قبل از بعثت من و در زمان جاهلیت، سنگی بود که وقتی از کنار آن رد میشدم به من سلام میداد و میگفت السلام علیک یا رسولالله و اگر الان هم آن سنگ را ببینم میشناسم.حضرت خضر نبی را خضر میگویند زیرا هرکجا قدم گذاشت آنجا سرسبز شد، سبزه و لاله دمید، درختان روییدند و میوه دادند. بنابراین یکی از معانی ربانی تربیت کردن است و این ویژگی ولی خدا است که استعدادها را در عالم خلقت شکوفا میکند.
درجهبندی خصوصیات عالم ربانی
خصوصیات و نشانههای یاد شده، درجهبندی دارند. یعنی مثلا وقتی میگوییم یکی از معانی ربانی، شدیدُالربط و شدیدُالارتباط بودن با پروردگار است، این شدیدُالارتباط بودن یعنی زیاد بودن ارتباط او با خدا درجه بندی دارد، از درجه وابستگی تا درجه پیوستگی و از این درجه که با خدا ارتباط برقرار میکند، نماز میخواند، ذکر میگوید و یاد خدا را دارد شروع میشود تا درجهای که به فنا و لقاء خدا میرسد و در اسماءالله، صفاتالله و تجلیات الهی فنا میشود (درجه پیوسته). بنابراین علامت عالم ربانی این است که علاقه زیادی به یاد، ذکر و نام خدا و عبادت او دارد که یکی از مصادیق عبادت همین نماز واجب، نماز شب، اذکار و نماز نافله است و یکی دیگر از معانی و مصادیق آن، خدمت است که در مباحث آتی، به آن خواهیم پرداخت.
معنای شدیدالربط بودن به خداوند
عالم ربانی با خدا ارتباط خیلی خوبی دارد و هر جا میرسد دوست دارد در مورد خدا صحبت بشود و از جلسات لغو و جلسات عوامالناس بیزار است، البته عوامالناسی که «اولئک کالاَنعام. سوره اعراف»[۱]
چه بسا چند روحانی در مجلسی باشند ولی مجلس آنها مجلس عوامانه باشد و چه بسا مجلسی که چند کارگر در آن باشند ولی مجلس آنها عالمانه باشد. نشانه مجالس لغو، بیهوده و عوامانه این است که در آن حرفهای دروغ میزنند و چندین ساعت درباره مطالب گوناگونی صحبت میکنند که یا جوک و شوخی و خنده است یا هیچ محتوای خاصی ندارد، این مجلس، مجلس عوامانه است حتی اگر کسانی که در آن مجلس هستند عبا و عمامه داشته باشند یا تحصیل کرده و دانشگاهی باشند. اما وقتی در مجلسی، موضوع مفیدی را مطرح میکنند، هدفمند روی آن بحث و صحبت میکنند و جمعبندی میکنند و در آخر همه افراد حاضر در جلسه، چیزی یاد میگیرند و به یک راهکار، روشی و طرح پیشنهادی میرسند، این مجلس، مجلس عالمانه خواهد بود.
عالمربانی از مجالس لغو فرار میکند و دوست دارد همه جا در مورد خداوند صحبت شود. لذت او این است که با خدا صحبت کند و او را عبادت کند.
شبِ مردان خدا روز جهانافروز است روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
شب برای مرد خدا بهترین ساعات است که با خدا خلوت کرده و با او صحبت کند، رازونیاز کند و اشک بریزد و از این مناجات، لذت ببرد.
بیگاه شد بیگاه شد، خورشید اندر چاه شد خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
روزیست اندر شب نهان، ترکی میان هندوان هین ترک تازگی بکن کان ترک در خرگاه شد
نبی مکرم صلواتالله و سلامه علیه فرمودند: «اَفضَلُالنّاس مَن عَشِقَ العِبادَه».[۲] یالاترین و بهترین انسانها کسی است که عاشق عبادت است، “فَعانَقَها” و عبادت را در آغوش میگیرد “وَ باشَرَها بِجَسَدِه وَ تَفَرَّغَ لَها” و وقت خود را برای عبادت و راز و نیاز با خدا خالی میکند. مرحوم امام رضوانالله تعالیعلیه در اوج جنگ و در اوج رهبری جهان اسلام، در ماه مبارک رمضان، درها را میبستند و میفرمودند فقط اگر از جبهه خبری آوردند و کاری دارند بیایند و فقط با رزمندگان ارتباط داشتند، میگفتند ماه مبارک، ماه من و خدا است و من و خدا باید تنها باشیم و با خدا جلسه خصوصی دارم. این عبادت و رازونیاز و مناجات با خدا برای مردان خدا خیلی ارزشمند است “وَ تَفَرَّغَ لَها فَهُوَ لایُبالی عَلی مَا اَصبَحَ مِنَ الدُّنیا علی عُسرام عَلی یُسرِ” انسانی که اینگونه شود دنیا برای او هیچ اهمیتی ندارد و غصه سختی و آسانی دنیا را نمیخورد. آنقدر این ارتباط ارزشمند است که دنیا برای او بیارزش و هیچ میشود، کسی که این عشق به عبادت و عشق به خداوند را بچشد، لذتها و غمهای دنیایی برای او هیچ است، اصلاً غمهای دنیا برای او غم نیست و لذتهای دنیایی برای او لذت نیست. بنابراین یکی از نشانههای عالم ربانی، ربانی بودن یعنی شدیدالربط بودن به خداوند است و این درجاتی دارد که از ارتباط زبانی شروع شده و به ارتباط قلبی، فکری، روحی و بدنی میرسد، همه این موارد از اقسام ذکر است، ذکر جلی و خفی، ذکر زبانی، ذکر قلبی، ، ذکر بدنی، ذکر وجودی که همان خدمت است. به عبارتی عالم ربانی در شروع به درجه وابستگی میرسد و این وابستگی را آنقدر ادامه میدهد که به خدا وابسته میشود و بالا میرود تا به لقاءالله میرسد و عضو پیوسته درگاه و عرش الهی میشود.
از مقامات تبتل تا فنا پلهپله تا ملاقات خدا
رسیدن به این مقام، خصوصیات دیگری را نیز در عالم ربانی ایجاد میکند که این خصوصیات را انشاءالله در جلسات بعد بیان میکنیم.
عالم ربانی، انسانی محقق است که در خلقت زمین و آسمان فکر میکند، «اِنَّ فِی خَلقِالسَّمَواتِ وَ الاَرض وَ اختِلافِ اللَّیل وَالنَّهار وَ آیاتِ لِاولِی الاَلباب.سوره »[۳]– یَتَفَکَّرونَ فی خَلقِالسَّمَواتِ وَ الاَرض.[۴] او میداند که عالم هستی، باطل خلق نشده و هدفی دارد «رَبَّنا مَا خَلَقتَ هَذَا بَاطِلاً.» [۵] و به همین دلیل دنبال حکمت است، روایت اولیالالباب را چند جلسه قبل خدمت شما عرض کردم، اولیالالباب کسانی هستند که با تفکر در خلقت به مقام صدیقین و شهدا میرسند.
یک روز بنده با پیر خود در باغی راه میرفتیم برگی روی زمین افتاده بود، ایشان برگ را برداشت و مدتی به آن خیره شد، پرسیدم استاد چه شده؟ گفتند: میدانی چرا این برگ پنج پر است یا چرا نوک آن تیز است؟ یا یک بار خیار میخوردیم، خیار را نصف کردند و مدتی به آن نگاه میکردند و گفتند دانههای این خیار را ببین که چقدر قشنگ و منظم هستند. یعنی در خلقت هرچیزی حتی برگ و یک خیار هم تفکر میکردند.
انشالله در جلسات آینده سایر صفات عالم ربانی را میگوئیم تا اگر فردی دارای این صفات بود با او ارتباط بگیرید، در مجلس او حضور پیدا کنید و با او دوست شوید و بدانید که نفَس او و دعاهای نیمه شب او بر زندگی شما و بر شما اثر دارد. همت طلب از باده پیران سحرخیز
[۱] . آیه۱۷۹
[۲] . کافی ج۲ ص۸۳
[۳] . آل عمران، آیه ۱۹۰
[۴] . سوره آلعمران، آیه ۱۹۱
[۵] . سوره آل عمران،آیه ۱۹۱