ایشان در مورد اینکه یک جامعه به فساد کشیده میشود دو عامل را میگوید ؛ ۱- منافقین و افراد دنیا طلبی که علم دارند و خوش بیان هستند و خوش زبان و سخنگو هستند ولی منافق هستند و دنیا را برای خودشان میخواهند، علم را برای منافع شخصیِ خود میخواهند، همان جامعه روشنفکرنمای منحرف، همین جامعه علمای غیر ربانی که شامل اساتید دانشگاه و روشنفکرها و علمای حوزهای که فقط به دنیای خودشان میاندیشند. علمای غیر ربانی یک دسته از این افراد هستند که حالا کم و زیاد نفاقی دارند، دنیای خودشان برایشان از همه چیز مهمتر است و اینها جذب دستگاههای ظلم و طاغوت میشوند. ۲- جهالتِ مردم. شهید مطهری می فرماید این دو مسئله جامعه را فاسد میکنند؛ یکی جهالت و ناآگاهی مردم، یکی افرادی که علم و اندیشه دستشان است ولی علم و اندیشه را وسیله دنیای خودشان قرار دادند. بعد می فرماید راه درمان این، این است که به مردم بصیرت داده شود، راه درمان را بصیرت گفتند.
ادامه نوشته »بایگانی ماهانه: شهریور 1401
گسترش فرهنگ شایسته سالاری ۱۱ ۵ ۱۴۰۱
تمام همّ و غم معصومین این بود که بشریت را به حکومت صالحان و شایستگان برسانند. از همان اول که پیامبری از آسمان مبعوث شد، از حضرت آدم علیهالسلام تا پیامبر خاتم، تمام پیامبران الهی هدفشان همین بوده است که بر روی زمین شایستگان و اولیای خدا حاکم باشند. اگر فرهنگ شایستهسالاری یا حکومت صالحان هم از لحاظ کمی در میان بشریت گسترش پیدا کند و هم به لحاظ کیفی تعمیق پیدا کند، انسان میتواند ادعا کند که در مسیر انبیا و پیامبران و صالحین و شهدا و صدیقین قرار گرفته است و میتواند بگوید که ادامه دهنده راه اباعبداللهالحسین علیهالسلام هست. لذا افراد باید به این مسئله توجه داشته باشند که در تکتک فعالیتهایشان، دغدغهشان این باشد که آیا در کمک به فرهنگ شایستهسالاری و حکومت صالحان چقدر نقش دارد و چقدر فعالیتهای او در این مسئله تأثیر دارند. درحقیقت معنای سنخیت روحی با اولیای خداوند همین است و البته منظور از اولیای خداوند؛ در درجه اول امام زمان سلاماللهعلیها و ائمه علیهمالسلام است و بعد علما و اولیای بزرگ خداوند. هر کس وارد مجموعه کانون علم و دین و مؤسسات تابع آن شود، اولین و مهمترین هدفش باید این باشد که به فرهنگ شایستهسالاری و به گسترش و توسعه و تعمیق و نفوذ فرهنگ شایستهسالاری کمک کند.
ادامه نوشته »