۱۹/۱۰/۱۴۰۲
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهالرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین سیما بقیهالله فی السموات و الارضین
پاسخ به شبهات
بعضی از افکار و عقاید هست، که بسیار خطرناک است در زمان ما خصوصاً، و شما باید مسلح شوید و با این افکار مبارزه کنید و هرجا اثری از این تفکرها و شعارها دیدید وظیفه شرعی است که با آن مبارزه کنید. یک مبارزهی فکری، یک مبارزه علمی لازمه آن این است که این شبهات را بدانید و جوابهایش را هم بدانید.
اخلاق به دین نیازی ندارد
بعضی از آنها را در جلسات مطرح کردهایم؛ مثلاً بعضی از آن شبهات همین بود که میگفتند بدون دین و ایمان میشود اخلاق داشت! یکی از این شعارها این است که میگویند متأسفانه بعضی از مذهبیها این را میگویند، بعضی از کسانی که بهظاهر مؤمن هستند و بهظاهر ایمان دارند میگویند! و این خطرناک است خیلی حرف خطرناک و احمقانهای است. میگویند که هر پرچمی قبلاز قیام امام زمان علیهالسلام برافراشته شود طاغوت است، هر حکومتی بیاید حکومت ظلم است. بنابراین از اینجا میخواهند نتیجه گیری کنند که جمهوری اسلامی… برای مبارزه با جمهوری اسلامی این حرف غلط و حرف کثیف شیطانی را بگویند. درحالیکه اینطور نیست…
معنی حرف اینها این است که؛ کسی بگوید قبلاز امام زمان نباید حکومت تشکیل داد! میدانید معنی آن چی هست؟ معنی آن این است که باید در مقابل حکومت عدل، ما از حکومت ظلم حمایت کنیم و این حرف بسیار غلطی است. اگر قرار نیست قبلاز حکومت امام زمان مسلمانان و مؤمنین تشکیل حکومت دهند، معنیاش این است که به هر حکومت ظلمی تن بدهند! معنیاش این میشود که رها کنید و بگذارید هر ظالم و ستمکاری به شما حکومت کند و بگذارد هر طاغوتی بر شما حکومت کند و چقدر این حرف، حرف غلطی است و حرف منحرفی است. اگر شما صد آیه هم بیاورید و صد روایت هم بیاورید خلاف صریح عقل است. وقتی خلاف صریح عقل است اینها را نباید پذیرفت اگر کسی به این معنا معتقد شود یعنی اینکه باید کشور و مردم مسلمان را رها کنند و صبر کنند تا امام زمان بیاید، دیگر امربهمعروف چه میشود، تعطیل؟! نهیازمنکر چه میشود، تعطیل؟! خیرخواهی ها چه میشود، خدمات، نفقات، خیرات، مبرات، جهاد… اینها تعطیل میشود! معنی آن این است که مسلمان باید دست روی دست بگذارد و هیچ کاری نکند و هر کس هم که ظلم کرد و هر کاری که انجام دهد… اصلاً خلاف صد درصد عقل است. متأسفانه بعضی از افراد مذهبی جامعه نادان حتی معمم این حرف را میزنند. بدون اینکه این حرف را بفهمند، بعد استناد به یک روایت میکنند که این روایت اصلاً معنیاش این نیست معنی آن روایت این است، چند معنا دارد و چند روایت است، یک روایت که اگر حدیث آن درست باشد؛ به این معنا است که به دستور غیر امام نباید جهاد ابتدایی یعنی قتال کرد، یعنی جنگ ابتدایی کرد. معنی آن این است؛ نه اینکه در مقابل ظلم ساکت باشید یا اگر دشمن به شما حمله کرد دست روی دست بگذارید و در مقابل ظلم سکوت کنید! معنی آن این است که جهاد ابتدایی یعنی بدون هیچ دلیلی ما لشکر کشی کنیم و بخواهیم یک کشور کفار را بگیریم. آن به این معنا است اگر تازه آن حدیث درست باشد معنیاش این میشود.
و حتی اگر مسلمات عقل، مسلمات قرآن، مسلمات روایات همه را بگذاری زیر پا این از آن حرفهای خطرناک است. هر وقت دیدید هر کس از این حرفها میزند بدانید که شیطان از دهان او دارد سخن میگوید پس حتماً ادله را بخوانید روایت را بخوانید قرآن را بخوانید و ادله عقلی را یاد بگیرید و هدایتشان کنید، اگر قابل هدایت است و اگر قابل هدایت نیست برخورد کنید و محکم بایستید جلوی آنها تا دهان آنها بسته شود و از این کفریات و از این شعارهای شیطانی دست بردارند.
یک بحث دیگر که می.گویند این است که؛ اخلاق کافی است، لازم نیست که ما ایمان داشته باشیم و دین داشته باشیم! انسان بتواند بیدین باشد و انسان خوبی باشد این از آن حرفهای مزخرف است که نه عقل این را میپذیرد و نه آیات قرآن و روایات و نه تجربه، تجربه نشان داده است که انسانهایی که ظاهراً خوش اخلاق هستند و دین ندارد اینها مارهای خوشخط و خالی هستند ظاهرشان قشنگ است ولی باطنشان خطرناک است و یکی دیگر از ادلههایی که شما بخواهید قضیه را متوجه شوید این است که دشمنان دین، اینها را پخش میکنند. یعنی همین بهائیها این بهائیهایی که در کشور آزاد هستند و در کشور آزاد دارند میگردند این مطالب را پخش میکنند بین مردم و بین جوانان و جوانان را گمراه میکنند. اینطور نیست شما اگر آیات قرآن را نگاه کنید و ببینید که کسی که مؤمن نیست و ایمان به خداوند ندارد چگونه سقوط میکند و چه درجاتی از سقوط و نابودی را دارد.
حالا یکی از همین دوستان ما اشکال میگرفت و میگفت که چرا مثلاً شما میگویید که افراد کافر و افراد بیایمان حیوان هستند این اهانت است که شما به افراد بیایمان بگویید حیوان! عرض کردم ما که نمیگوییم، قرآن میگوید گفت خب او هم به شما میگوید حیوان، گفتم خب ما به او میگوییم حیوان و او به ما میگوید حیوان… ولی باید رفت سراغ اینکه ببینیم چه کسی درست میگوید، ملاک حیوانیت در کدام است، ببینیم ملاک حیوانیت در ما است که مؤمن هستیم یا آن شخص کافر؟! ببینیم خداوند چه کسی را حیوان میداند؟...
قرآن اهانت نمیکند، قرآن زبان ادب است، قرآن آیاتش آیات ادب است. شما ببینید در قرآن ادبیات موج میزند آنجاییکه میخواهد بگوید مثلاً شخصی رفته است به دستشویی میگوید؛ رفت در پنهان، یعنی کلمه مستراح یا خلاء که ما میگوییم را نمیگویند. میگوید که رفت در پنهانی یعنی هم دستور اخلاقی میدهد و هم ادب را رعایت میکند. یعنی میگوید که این مسئله مسئله شخصی است و نباید معلوم باشد”انَ جاءَکم القائط” قائط یعنی پنهانی کنایه از دستشویی رفتن است، یا مسئلهی آمیزش را اصلاً آمیزش بهکار نمیبرد میگوید لمس، اگر لمس کردی این لمس بهمنظور آمیزش کردن است. خیلی مؤدبانه و با احترام با کنایه صحبت میکند. قرآن کتاب ادب است کتاب اخلاق است و از مکارم اخلاق به عظمت یاد می کند در این جاییکه صحبت میکند و میفرماید که” وإذ تأذن ربکم” موقعی که خداوند اعلام کرد ” لئن شکرتم” اگر شکرگزاری کنید “لَأَزِیدَنَّکُمْ” شما را زیاد میکنم معنی خیلی قشنگی دارد و میگوید «ولئن کفرتم إن عذابی لشدید»[۱] کنایه به ادب صحبت کردن همین است. میگوید: اگر شما خدا را شکر کنید، خداوند شما را زیاد میکند. نمیگوید اگر شما شکر کنید خداوند نعمتش را بر شما زیاد میکند میگوید اگر شکر کنید خدا خودتان را زیاد میکند، یعنی روحتان را بزرگ میکند نمیگوید شکر نعمت نعمتت افزون کند میگوید شکر نعمت کنید خودت زیاد میشوی نه اینکه نعمت زیاد شود، یعنی شخصیتت رشد میکند، روحت رشد میکند، ذاتت متجلی میشود و” وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ” و اگر کافر بشی… ببینید ادب این است نمیگوید اگر کافر شوید عذابتان میکنم! میگوید: اگر کافر شوید عذاب من شدید است. نمیگوید عذابتان میکنم، یعنی احترام میگذارد. میخواهد که تو خودت را جزء کفار ندانی، این میشود ادب! “وَ لَئِنْ شکرتم لَأَزِیدَنَّکُمْ” باید بگوید “وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ یعذبکم” مثلاً شمار را عذاب میکنم! ولی خداوند میگوید اگر شکر کنید، شما را زیاد میکنم ولی اگر کافر شوید بدانید که “إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ”عذاب من شدید است، احترام میگذارد و بیاحترامی نمیکند که بگوید تورا عذاب میکنم با اینکه میگوید اگر گناه کنید و آنجاییکه میگوید صحبت میکند نمیگوید شما که کافر هستید از چهارپا بدتر هستید! میگوید آنهایی که کافر هستند… باز دوباره این احترام را میگذارد. قرآن کتاب ادب است، قرآن کتاب احترام است “لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ”[۲] ما بنیآدم را احترام گذاشتیم، بزرگ داشتیم ولی همین کتاب ادب وقتیکه دارد وصف میکند، میگوید؛«أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ»[۳] گاهی موقع ها میگوید ” فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْحِمَارِ” مسئلهشان مانند مسئله الاغ است. یکجا میگوید ” فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ ” مثالش مثل سگ میماند، تحقیر نمیکند دارد میگوید این رفتاری که میکنند این رفتارشان مانند رفتار سگ است. این اولین قدم است، اولین قدم است برای اینکه بگوید کسانی که مؤمن نیستند چگونه در سراشیبی سقوط قرار میگیرند، که از مقام انسانیت و از مکان انسانیت و درجه انسانیت سقوط میکنند! این تحقیق است نه تحقیر. تحقیر نیست بلکه تحقیق است. دارد میگوید شما اگر مثلاً به یک خر بگویید خر اهانت است؟! نه اگر به خر بگوییم آدم اهانت است. اگر به مثل اینکه شما به یک پاسبان بگویید جناب سرهنگ به او برمیخورد میگوید مرا مسخره کردهای! همانطور که اگر به یک سرهنگ بگویید پاسبان اهانت است.
آن داستانی که حضرت امام از قول آیتالله کاشانی ظاهراً میفرمود: آن سرهنگ که به او گفته بود در سیاست دخالت نکنید، فکر کرده بود که مثلاً دارد نصیحت میکند گفت شما آخوندها را به سیاست چهکار؟! سیاست را رها کنید، سیاست کلک است، سیاست حقهبازی است، دروغ است، شما بروید نمازتان را بخوانید، روزهتان را بگیرید، مسئله بگویید… بعد ایشان برگشت گفت خیلی خری! او خیال کرده بود که من الان دارم به این نصیحت میکنم، خیرخواهی او را میگویم که الان با سیاست کار نداشته باشید و شما را آزاد کنیم که بروید. این برگشت گفت خیلی خری! یعنی نمیفهمی اصلاً هیچی نفهمیدی که دین یعنی چی! نفهمیدی که اسلام یعنی چی! اسلام یعنی در مقابل ظلم ظالم ساکت نماندن، اسلام یعنی در مقابل گرسنگی فقیر و محروم ساکت نمانده که امیرالمؤمنین میفرماید: “أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّهِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ . [۴] خداوند عهد گرفته از علمای اسلام که بر گرسنگی مظلوم و شکمپری ظالم سکوت نکنند و ساکت نباشند. مگر میتواند عالمی، عالم باشد و کاری نداشته باشد هر اتفاقی افتاد، هر ظلمی شد ساکت باشد! این لسان، لسان تحقیق است یعنی میخواهد بگوید حیوان اینطوری است. یا جناب سعدی که تمام تعالیم خود را از قرآن گرفته از روایات گرفته اکثر اشعار سعدی اشعار اخلاقی او ترجمه روایتها است. میگوید:
بنیآدم اعضای یک دیگرند
این دقیقاً ترجمه یک روایت از پیامبر اسلام است.
بنیآدم اعضای یک دیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بهدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار [5]
این ترجمه روایت پیغمبر است، که فرمود: مردم مانند یک پیکر هستند، اشعار سعدی همه همینطور هستند. او چه میگوید؟ میگوید:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت [6]
اگر انسان همین ظاهر است که یک چشمی داشته باشد یک گوشی داشته باشد خب مجسمه انسان هم همین را دارد، چه فرقی بین اینها است؟
خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت حَیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیت [7]
حیوان کسی است که همین چیزها است، کسی که بخورد و بخوابد و گرسنه که بشود عَرعَر بکند و شهوت که به او دست بدهد خود را ارضا کند همین میشود چه؟ این میشود حیوان، این میشود یک حیوان. مقام انسانیت بالاتر از اینها است
طَیَران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت به در آی تا ببینی طَیَران آدمیت [8]
اینها همه روایت است، فرق انسان و حیوان را در این اشعار خیلی زیبا بیان کرده است. خداوند اول میگوید: مَثَل آنها «کَمَثَلِ الکَلب». [۹] ولی وقتی از این سقوطتر میکنند انسان بیایمان در سراشیبی بیایمانی همینطوری میرود جلو، به کجا میرسد؟ بعد میگوید: اُولَئِکَ کَالاَنعَام اول میگفت مَثَل آنها مَثَل سگ و الاغ است، بعد میگوید نه اصلاً اینها مثل چهارپا هستند نه که مَثَل آنها اینطور باشد، خود آنها مثل چهارپا هستند. “اُولَئِکَ کَالاَنعَام.[۱۰] باز دوباره سقوط میکند انسان بیایمان، تا که میگوید: “کَالاَنعَامِ بَل هُم اَضَلُّ” بلکه بدتر هستند از چهارپا بدتر هستند، انسان بیایمان از چهارپا هم بدتر میشود بعد میآید پایین، میآید پایین حتی پایینتر از چهارپا و از آن هم میآید پایینتر میفرماید: «اِنَّ شَرَّالدَّوَابِّ عِندَاللَّهِ.»[۱۱]بدترین جنبندهها، شما ببینید جنبده یعنی چه؟ میگوید اینجا کرم، یک کرم خاکی یک مگس یک سوسک یک حشره اینها جنبنده هستند دیگر حتی پایینتر از این، این موجودات تک سلولی اینها هم جنبنده هستند آن چیزی که میجنبد روی زمین “اِنَّ شَرَّالدَّوابِّ” بدترین جنبنده چه کسانی هستند؟ “اَلَّذینَ کَفَرُوا فَهُم لَایُومِنُون” کسانی که ایمان نمیآورند، یعنی میآید پایینتر سقوط سقوط سقوط همینطوری خداوند میفرماید: این سقوط همینطوری دارد میآید پایین تا میرسد به جایی که اصلاً لیاقت اینها جز آتش نخواهد بود.
بسوزند چوب درختان بیبر سزا خود همین است مَر بیبری را [۱۲]
سوختن و سوزاندن کار اینها است برای اینها است، به غیر از اینها کسی دیگری نمیتواند باشد.
“شَرَّالدَّوابِّ عِندَالله” بدترین جنبندهها کسانی هستند که ایمان ندارند اینها دیگر اهانت نیست، اینها را خداوند متعال، خداوند کریم خداوندی که از ما خواسته مودب باشیم او دارد با لسان تحقیق یعنی میخواهد بفهماند این واقعیت است نه اینکه من بخواهم اینها را اهانت کنم، خورد کنم آنها را، تحقیر کنم آنها را، فحش به آنها بدهم. خدایی که در قرآن میفرماید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدعُونَ مِن دُونِاللهِ» [۱۳] فحش ندهید، بد و بیراه نگویید او دارد اینجا میگوید این بد و بیراه نیست، دارد نشان میدهد، معرفی میکند، تعریف میکند، میشناساند، بشناسید اینها را، جنس اینها همین است. انسان بیایمان اینطوری است حالا او هم به ما بگوید حیوان، خب باشد ما به تو میگوییم حیوان، آدم بیایمان تو هم به ما بگو حیوان. اما مهم نیست مهم این است که چه کسی درست میگوید، مهم این است که چه کسی با استدلال و با ملاک صحبت میکند. قضییه فحش دادن نیست که حالا من فحش بدهم تو هم به من لج کنی و فحش بدهی من لج کنم به تو فحش بدهم. این لجبازی و زباندرازی و همزبانی و اینها نیست، اینجا بحث بر سر این است که واقعیت است حقیقت است، انسان بیایمان سقوط میکند این سقوط او درجه دارد، میآید پایینتر میآید پایینتر تا به شرالدواب، بدترین جنبندهها میرسد یعنی سوسک، یعنی یک کرم، یک کرم خاکی از این شرف او بیشتر است انسانی که بیایمان است حتی از این بالاتر از این پستتر میشود، میرود پایینتر از این.
خداوند در قرآن وقتی انسانها را تقسیم میکند، شما اگر انسانها را تقسیم کنید به لحاظ ایمان، میگویید انسانها مثلاً دو گروه هستند یک افرادی که زنده هستند و یک افرادی که مرده است. بعد میگوید افراد زنده دو گروه هستند یک عده مؤمن هستند یک عده کافر. درست است؟ اینطوری است دیگر. انسانها دو گروه هستند یا زنده هستند یا مرده، بعد زندهها یا مؤمن هستند یا کافر، اما خداوند این طوری نمیگوید، خداوند در قرآن تقسیم میکند میگوید انسانها یا زنده هستند یا کافر یعنی کافر چی است؟ مرده است، از شَرَّالدَّوَاب بدتر، زندگی ندارد مرده است کافر مرده است. انسانها دو گروه هستند یا کافر هستند یا زنده، یا مرده هستند یا مؤمن، اینها یکی است. انسانها یا مرده هستند یا مؤمن هستند، یا کافر هستند یا زنده هستند یعنی انسان مؤمن زنده است، انسان کافر مرده است «لِیُنذِرَ مَن کَانَ حَیَّا وَ یَحِقَّ القَولُ عَلَی الکَافِرینَ»[۱۴] میفرماید: تو داری انزار میدهی چه کسانی را؟ “اِنَّمَا تُنذِرُ مَن ِاتَّبِعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَالرَّحمَنَ بِالغَیبِ.»[۱۵] ای پیغمبر! تو کسی را انذار میکنی که زنده باشد، از خداوند حساب ببرد و ذکر خدا را به لب داشته باشد، این انسان زنده است تو انسان زنده را انزار میکنی. “لِیُنذِرَ مَن کَانَ حَیَّا” تو کسی را انزار میکنی که زنده باشد “وَ یُحِقَّ القَولُ عَلَیالکَافِرین” یعنی کافرین مرده هستند، کافر مرده است، مؤمن زنده است این تقسیمبندیها است.
بعد امامسجاد(ع) در آن خطبه بسیار قراء اول صحیفه سجادیه را شما بخوانید وقتی شروع میکند امام سجاد سلاماللهعلیه در صحیفه سجادیه را در همان صفحات اول در خطبه خود حمد خدا را میکند، میفرماید که “وَاَلحَمدُلِلَّهِ الَّذی لَو حَبَسَ عَن عِبَادِهِ مَعرِفَه حَمدِهِ” یعنی معنی آن این است یعنی خدا را شکر میکند میگوید اگر خداوند توفیق حمد و ستایش خود را به بندگان خود نمیداد “وَلَو کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِن حُدُودِ الاِنسَانِیَه اِلَی حَدِّ البَهیمِیَه”
میفرماید: اگر خداوند توفیق حمد و ستایش خود را از بندهای بگیرد آن بنده دیگر انسان نیست، او حیوان است از حد انسانیت سقوط میکند میشود حیوان، یعنی در تعریف امام سجاد(ع) برعکس اینکه در لسان فلاسفه مثلاً میگویند انسان حیوان ناطق است، انسان موجودی است زنده ناطق، امام میفرماید: انسان موجودی است حامد. انسان، فرق او با حیوان این است که انسان حمد خدا را میکند، ستایش پروردگار خود را میکند و اگر کسی ستایش پروردگار خود را نکند حیوان است. خب آقا، پس با این حساب تمام این غربیها تمام این مردم دنیا که بسیاری از آنها هم خداپرست نیستند و کافر هستند، حیوان هستند؟ بله حیوان هستند، شرایط آن فراهم باشد معلوم میشود. الان شرایط آن فراهم است، شرایط آن فراهم است که معلوم بشود حیوان چه کسی است، انسان چه کسی است؟ بمبگذاری کردند در کرمان، صدها نفر زخمی شدند مجروح شدند، دهها نفر شهید شدند زن و بچه و اینها، فقط سیوپنج تا کشور محکوم کردند آن هم نه رئیسهای در حد بالا، یکی وزیر خارجه، یکی هم نخست وزیر، یکی هم مثلاً رئیس جمهور. این همه کشور هیچکس محکوم نکرد چرا؟ چون بشریت امروز از حد انسانیت خارج شده است و در جلوی چشم مردم جهان نود روز است دارند زن و بچهها کشته میشوند، بچههای بیگناه دارند کشته میشوند اصلاً این وجدان بشریت، حتی فکر نمیکند که اگر این بلا به سر بچه خود او بیاید، اصلاً این را نمیفهمد، بشریتی است که از حد انسانیت خارج شده است، بله، همینطور است ایمان وقتی نباشد این طوری است، اینها نتیجه بیایمانی است نتیجه بیدینی است بعد همینها میآیند در کشور ما جوان میگوید آقا! انسان لازم نیست دین داشته باشد خیلیها هستند خوش اخلاق هستند نماز هم نمیخوانند اعتقادی هم به خدا ندارند. که این را ما قبلا توضیح دادیم که چرا اینها اینطوری هستند، می خواهند بیدینی و بیایمانی را رواج بدهند در حالی که اگر دین نباشد اخلاق امکان ندارد بماند، امکان ندارد. هیچ انسان عاقلی اگر عقل داشته باشد بدون دین به ایمان نمیرسد، به اخلاق نمیرسد بدون دین، بدون ایمان به اخلاق نمیرسد. حالا یک مدتی ممکن است بگوید بله حالا منافعی اقتضا میکند با مردم خوش اخلاق باشیم مهربان باشیم ولی همیشه اینطوری نیست. گاهی مواقع منافع به خطر میافتد اخلاق را زیر پا میگذارد چون فقط اعتقاد به خدا و اعتقاد به قیامت است که میتواند جلوی انسان را بگیرد و الّا اگر این نباشد بله گاهی مواقع انسانها یک انسانیتی دارند وجدانی دارند که این هم بهخاطر جوامع دینی و ادیان هست که حفظ شده و الّا اگر ادیان نبودند اینها هم حفظ نمیشدند و از بین میرفتند.
علیایهاالحالا اینها را ما باید توجه داشته باشیم و انشاءالله از خداوند میخواهیم که به نسل ما به جوانان ما آگاهی و معرفت بدهد و ما باید روی این مسائل حساس باشیم. الان من دو تا مثال زدم در این جلسات گاهی موقعها این شبهات را جواب میدهیم، مطرح میکنیم جواب میدهیم شما باید مسلح باشید به این جوابها، باید این اشکالات و شبهات را بدانید و مسلح باشید به خاطر اینکه این افکار خیلی خطرناک است، عرض کردم یکی از آن هم همین است که آقا تا زمانی که امام زمان نیاید هر حکومتی طاغوت است، این از آن حرفهای بسیار کثیف و منحرف و شیطانی است. مسلمانها و مؤمنین مؤظف هستند تا قیام امام زمان(ع) با ظلم مبارزه کنند، سعی کنند حکومتهای اسلامی را تشکیل بدهند و حکومتهای اسلامی سعی کنند روزبهروز اسلامیتر بشوند، سعی کنند روزبهروز بهتر بشوند، کاملتر بشوند و الّا مشکلات هست، مصیبتها هست، مدیران نالایق هستند. گاهی مواقع بعضی گوشه و کنار اختلاسی پیدا میشود اختلاس میکنند، خیانت میکنند ولی باید ایستاد و حکومتهای مؤمنین، حکومتی که توسط مؤمنین سیاستها، مدیریتها و حاکمیت مؤمنین را باید روزبهروز در جوامع اسلامی بیشتر کنیم تا انشاءالله زمینه برای ظهور فراهم بشود. و از خداوند متعال درخواست میکنیم خدایا! پروردگارا!
“اَلَّلهُمَّ اجعَلَنی مِمَّن تَنتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ”
خدایا من را از آن کسانی قرار بده که دین تو را یاری میکنیم
“وَلَا تَستَبدِل بی غَیری”
خدایا این توفیق را از من نگیر و به کسی دیگر بده، این توفیق را به ما بده که در راه دین تو و در راه تعظیم شعائر دین تو جزء یاران و بندگان خوب تو باشیم، جزء انصار دین تو و انصار ولیّ تو باشیم انشاءالله. با صلواتی بر محمّد و آل محمّد.
[۱] . سوره ابراهیم آیه ۷
[۲] . سوره اسراء ایه ۷۰
[۳] .سوره اعراف آیه ۱۷۹
[۴] . نهجالبلاغه، خطبه۳
[۵] . سعدی
[۶] . سعدی
[۷] . سعدی
[۸] . سعدی
[۹] . سوره اعراف، آیه ۱۷۶
[۱۰]. سوره اعراف،آیه۱۷۹
[۱۱]. سوره انفال، آیه۵۵
[۱۲]. ناصرخسرو
[۱۳] . سوره انعام، آیه۱۰۸
[۱۴] . سوره یس،آیه۷۰
[۱۵] . سوره یس،آیه۱۱