بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند خونخواه حسین (علیه¬السلام)
حسین (علیه¬السلام) بیشتر از آب، تشنه لبیک بود … (دکتر علی شریعتی)
……………………………………………………………………………………………
و ای کاش که بیشتر از حسین (علیه¬السلام)، مردم، تشنه لبیک گفتن به او می بودند!!
شاید یکی از مفاهیم عبارت “هر روز عاشورا و هر مکان کربلاست” این باشد که این واقعه به قدری وسعت دارد که برای هر اقدامی در زندگی می توان از آن الهام گرفت و آن را الگو قرار دارد.
و شاید مفهوم دیگر آن، این باشد که این داغ، به قدری بزرگ است که هر زمان به آن فکر می کنیم گویی همین حالا این واقعه در حال رخ دادن است … این تنها داغی است که هیچ خاکی نمی تواند آن را سرد کند… همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: برای حسین، محبتی در دلهای شیعیان است که تا قیامت سرد نمی شود.
شاید نگاه خیلی از مردم به عبارت “هر روز عاشورا و هر مکان کربلاست” این باشد که وقتی زمان قیام امام ما رسید و واقعه ای عظیم تر!! اتفاق افتاد، ما مراقب جایگاه خود در آن زمان باشیم و حواسمان باشد که در کدام صف قرار داریم.
به نظر می آید علاوه بر اینکه همه این مطالب می تواند درست باشد، ولی مفهوم این عبارت این است که این صدای “هل من معین” مدت هاست که به گوش می رسد. از همان زمان که آن خون پاک به زمین ریخت ( و شاید خیلی قبل تر از آن!!) تا امروز، در هر لحظه توسط امام آن زمان، این صدا بلند شده و امام ما هم بیشتر از همه آن ها، این ندا را فریاد زده و البته تقریباً در همه زمان ها این فریاد، بی جواب مانده!!
عجیب تر اینکه همواره توسط کسانی بدون جواب مانده که عزادار حسین (علیه¬السلام) بودند و خوشحال از اینکه اهل کوفه نیستند!!
شاید نظر بسیاری از افراد، این باشد که خداوند، تاریخی را برای قیام امام زمان، تعیین کرده و وظیفه ما فقط این است که برای آن روز خود را آماده کنیم!!
شاید این مطلب را نتوان نفی کرد ولی به نظر می آید ما بیشتر از آن چیزی که فکر می کنیم در تعیین تاریخ آن روز!! مؤثریم.
شاید خیال ما از این بابت راحت باشد که امام ما با آن همه اقتداری که در زمان ظهور و قیامش دارد قرار نیست مظلوم، واقع شود.
شاید خوشحالیم از این که قرار نیست تشنه و تنها شهید شود. البته همه این ها قابل انکار نیست. چرا که همه آن ها وعده خداست.
و شاید از این بابت راحت باشیم که قرار نیست بلایی که بر سر مردم کوفه آمد!! به سر ما هم نازل شود، چرا که اصولاً قبل و بعد از آن ها حتی هیچ حیوانی هم با این قساوت، وارد دنیا نشده چه رسد به انسان؟!
بله درست است که اراده خداوند متعال بر این است که قرار نیست هیچ کس به زیبایی حسین (علیه¬السلام) کشته شود پس با این حساب هیچ وقت تکراری برای عاشورا وجود نخواهد داشت.
ولی شاید بسیاری از ما حواسمان نباشد که دلیل این که ظهور تا به حال، واقع نشده همین وعده الهی است!! وگرنه اگر قرار بود حضرت، همین حالا قیام کنند شاید حادثه ای به مراتب دردناک تر از آن مصیبت عظیم به وقوع می پیوست…
شاید این قیام، می توانست خیلی زودتر از اینها اتفاق بیفتد، اگر ما واقعاً می خواستیم.
امام حسین (علیه¬السلام) با تمام مظلومیت انکارناپذیرش حداقل یک قدم از بقیه امامان ما جلوتر بود چرا که آن قدر یار داشت که بتواند قیام کند!! پس مظلومیت و بی یاوری تک تک امام های دیگرمان باید خیلی بیشتر باشد که (هنوز) فرصت قیام پیدا نکردند!!
شاید حقیقت تلخی باشد ولی واقعه عاشورا هر لحظه در حال تکرار شدن است….
شاید یک نگاه به واقعه عاشورا، این باشد که وقایع این نیمروز، به دلخراش ترین شکل ممکن، اتفاق افتاد تا بیشتر، دل مردم را به درد بیاورد و افراد بیشتری برای این مصیبت عظیم، گریه کنند!! این دیدگاه، شاید عوامانه ترین نوع نگاه به این واقعه باشد تا حدی که حتی خنده دار هم به نظر برسد ولی متأسفانه بسیاری از مردم در همین حد از این حادثه برداشت می کنند!!
شاید اگر کمی سطح بالاتر به قضیه نگاه کنیم به این نتیجه برسیم که، حالا که قرار است خونی تمام تاریخ بشریت را بیمه کند باید به زیباترین شکل ممکن به زمین ریخته شود!!
چه چیزی بالاتر از اینکه عزیزترین برادرها فدا شوند؟! دوست داشتنی ترین فرزندها تکه تکه شوند؟! شیرین ترین شیرخواره ها قربانی شوند؟! مهربان ترین خواهرها و دخترها و همسرها اسیر شوند؟! و چه چیز بالاتر از اینکه بهترین نفوس و جان ها زیر سم اسب ها لگدکوب شود؟! … زیبایی که همه زبان ها از توصیفش قاصر و ناتوانند. کدام جوانمردی ست که از شنیدن بخش کوچکی از آن قلبش به درد نیآید و به هم نریزد؟! کدام مسلمانی ست که از یادآوری آن متأثر نشده و به خود نیاد؟!
هرچند همه این مطالب، صحت دارد ولی واقعیت این است که برای مهربانی امام، همین بس که تا آخرین لحظه حیات و حتی بعد از آن!! فقط به فکر این است که دیگر از چه چیز خود برای کم شدن فقط یک درجه از عذاب امتش می تواند مایه بگذارد؟! … چه کار کند تا جهنم یکی به بهشت تبدیل شود؟! … چه چیز را قربانی کند تا شاید دل کسی برای خودش ( و نه حتی برای امام!) به رحم بیاید؟! …
در لحظه لحظه وقایع عاشورا می توان صحت این مطلب را پیدا کرد. حتی در لحظات جنگ امام، که ضارب و مضروب خود را انتخاب می کند… اگر در پیشانی کسی، در بین نسل های آینده اش نور رستگاری ببیند از او می گذرد، حتی اگر از همان ضربه بخورد و اگر کسی را ببیند که بعد از این قرار است بیشتر به ورطه هلاکت بیفتد همان جا لطف کرده و کارش را تمام می کند … یا وقتی در آخرین لحظه، طلب آب می کند نه برای این است که سیراب از دنیا رود! یا فقط اشک مستمعین را درآورد!! به این فکر می کند که شاید دل کسی فقط کمی نرم شده و از اسفل السافلین، یک قدم، بالاتر بیاید حتی اگر به امام، آب نرساند!! …
عجیب است اگر فکر کنیم این همه لطف، فقط از همان یک امام بربیاید…؟!
شاید در تمام لحظاتی که به حال همه آن هایی به شهادت، دعوتشان کرد و پذیرفتند، غبطه می خوریم، اصلاً به این فکر نکنیم که در هر لحظه از زندگی خود و زمان انجام هریک از کارهایمان با انتخابی که می کنیم به ندای دعوت امام زمانمان پاسخ می دهیم… شاید بد نباشد اگر دقت کنیم و بینیم در کدام لحظات مثل زهیر، جوابمان مثبت و کجا مثل عبدالله بن حر جعفی ، عبدالله عمر و … جوابمان منفی است و خدای ناکرده کجا مثل عمرسعد و خیلی های دیگر با قساوت تمام نه تنها به دعوت امام زمان خود لبیک نمی گوییم بلکه…
از همه این ها بدتر زمانی ست که از صمیم قلب!! برای ظهور حضرتش دعا می کنیم ولی رفتار و اعمال مان دقیقاً برخلاف آن است … این جاست که دقیقاً به انسان، احساس دعوت مردم کوفه دست می دهد …
جالب این جاست که جواب مثبت به این دعوت، نتیجه اش نجات دنیا و آخرت خود ما و رسیدن به همان فوز عظیم است.
وای به حال ما اگر برای تنهایی و غربت حسین (علیه¬السلام) گریه کرده و آن را درک می کنیم ولی چیزی از تنهایی مهدی (علیه¬السلام) متوجه نمی شویم… درحالیکه زمان گریه برای امام حسین (علیه¬السلام) تک تک افراد را از تاریخ بیرون کشیده و مؤاخذه کرده ولی در اینجا از متهم اصلی که خودمان هستیم، غافلیم!
شاید این سؤال پیش بیاید که آیا در تمام این سال های غربت کسی نبود که به این دعوت متوالی جواب مثبت دهد؟! پس چرا این قیام، هنوز اتفاق نیفتاده و وضع ما الآن این است؟! چرا بسیاری بودند که از این امتحان، روسفید بیرون آمدند ولی شاید در هیچ زمانی تعداد این نفرات به قدری نبود که منجر به ظهور حضرت شود و شاید به هزارن دلیل دیگر …
ولی شاهد روسفید بیرون آمدن آن افراد این است که توانستند از هدایت باطنی امام بهره مند شده و بار خود را ببندند…
چه باید کرد تا شدت این خسارت کمتر شود؟
به نظر می رسد، اولین کار، شروع از خودمان است. دوری از گناه برای ساخته شدن انسان، اولین قدم است. به خصوص آن گناهانی که انسان را به صف کشی در مقابل امام زمانش وا می دارد. یادمان نرود امام حسین (علیه¬السلام) روز عاشورا به سپاهیان عمرسعد چه گفت! فرمود: شکم های شما از مال حرام انباشته شده که صدای مرا نمی شنوید.
مراقب لقمه های خود و خانواده خود باشیم که از چه راهی به دست می آید، آن هم در این آشفته بازار که نه به کسی و نه به چیزی می توان اطمینان کرد!
مراقب خود و جوانانمان باشیم. مراقب نگاه ها و رفتارهای ناپاک. فراموش نکنیم روز عاشورا آنها که بیشتر بر حسین (علیه¬السلام) زخم زدند و بر بدن او اسب دواندند، ناپاک زادگان بودند.
و در نهایت همدلی با یکدیگر برای رسیدن به این مهم است که از زبان خود امام زمانمان به ما رسیده:
اگر شیعیان ما در راه انجام پیمانی که بر عهده دارند اجتماع قلب پیدا می کردند یمن ملاقات ما به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها می گشت.
به امید اینکه ما با لبیک های به موقع، امام خود را تشنه!! رها نکنیم و همین الآن برای ظهور آماده باشیم!
صلی الله علی الباکین علی الحسین
صغری آقابابایی
سلام
ببخشید این سایت متعلق به استادعلوی است
واقعا خنده داراست امام حسین محتاج آب است چه ربطی به مبحث علم و دین دارد
به نام خدا
با سلام و ادب
ارتباط این مطلب با علم و دین شاید در نظر اول مشخص نباشد که به تعریف ما از علم و دین بر میگردد.
بر اساس دیدگاه عرفان مقربین علم آن دسته حقایقی است که از پایین(عالم ماده و قوانین فیزیکی و …) به سمت بالا (نزد خدا، من لدن علی حکیم) می رود و دین آن دسته حقایقی است که از بالا به سمت پایین می آید و با وحی به انسان ها میرسد که هیچ تحریف و انحرافی در آن نیست. و این دو باید منطبق با هم باشند تا انسان را به سعادت ابدی برسانند. با این دیدگاه هر چیزی در این عالم با علم و دین مرتبط است.
البته شما ظاهرا نه متن و نه عنوان مطلب را درست مطالعه نفرمودید. حسین(ع) بیشتر از آب، تشنه لبیک بود. که عنوان یکی از سخنرانیهای دکتر شریعتی است.
از یک منظر سخن شما درست است و آن اینکه تمام مطالب سایت صرفا به صورت خاص مرتبط با مباحث تخصصی علم و دین نیست، اما با توضیح ابتدایی میتوان در لابه های بعدی این ارتباط را جستجو کرد.
از اینکه نظرات را صادقانه عنوان کردید از شما سپاسگزاریم.
در ضمن با توجه به آدرس ایمیلی که قرار دارید مشخصه که فقط در حد یک اعتراض گذرا صحبت کردید و دنبال روشنگری نیستید.