معماری
خانه / دسته‌بندی نشده / سخنرانی استاد علوی مدظله العالی مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

سخنرانی استاد علوی مدظله العالی مورخ ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

بسمه تعالی

اهم موضوعات مطح شده در این جلسه به شرح ذیل است:

  • منظور از انسان در سوره ی انسان چیست؟
  • چرا باید از عالم ربانی اطاعت کرد؟
  • آیا ائمه علم غیب دارند؟
  • آیا پیامبر و ائمه به ظاهر قانون حکم می‌کنند یا از علم غیبشان استفاده می کنند؟
  • اگر عالمی تشخیصی داد و بعدا معلوم شد تشخیص ایشان درست نبوده است، تکلیف چیست؟
  • آیا اگر پیامبر (ص) یا اولیای الهی کسی را در زمانی تائید کردند به معنای این است که آن شخص تا اخر عمر مورد تائید است؟
  • چرا باید در مورد هر چیزی به متخصص رجوع کرد؟

دو سؤال مطرح شده است؛ اولین سوال این است و خیلی ساده است؛ همین الان به بنده داده‌اند، مثل این‌که بنده در صحبت‌هایم گفته‌ام که در سوره‌ی انسان مقصود از انسان، اهل‌بیت است‌. می‌گویند پس شیعیان باید شبیه انسان باشند پس چرا درمورد انسان جای دیگر بد گفته‌اند! وقتی‌که در قرآن کلمه‌ای به‌کار برده می‌شود معانی مختلف دارد؛ یک‌جا وقتی‌که می‌گوید انسان منظورش امیرالمؤمنین است و جای دیگر که می‌گوید انسان منظورش ابوجهل است. بستگی به تفسیر و شرایط آن سوره دارد، این‌چنین نیست که کلمه انسان در قرآن همه‌جا به یک معنا باشد بستگی به سوره و شرایط آن دارد.

حالا سوالی که قرار است پاسخ دهیم این است که یکی از دوستان پرسیده است اگر ما قرار است از عالم ربانی اطاعت کنیم خب ما می‌بینیم بسیاری از مواقع علمای ربانی اشتباه می‌کنند و مثال انتخابات را زده‌اند، که یک عالم ربانی یک عالم بزرگ گفته است که به فلان شخص رأی دهید و ما هم رفته‌ایم به فلان شخص رأی داده‌ایم بعد دیده‌ایم که این شخص، شخص  بدی است! خب این چه فایده‌ای دارد اگر قرار باشد عالم ربانی اشتباه کند و بعد متوجه اشتباه شود، دلیل اطاعت ما از عالم ربانی چیست؟ ما توقع داریم که عالم ربانی درست تشخیص دهد اشتباه نکند و بعد مثال هم زده است آن دوستی که این سؤال را مطرح کرده مثال از احمدی‌نژاد زده است و گفت که احمدی‌نژاد که آمد روی کار و رئیس‌جمهور شد بسیاری از علما و حتی به تعبیر ایشان مراجع از احمدی‌نژاد تعریف کردند اما بعد احمدی‌نژاد خراب شد، توهم زد و گفت من هاله می‌بینم و بدتر شد از  کسانی که حصر هستند..‌. ما باید چه‌کار کنیم ما توقع داریم که علمای ربانی اشتباه نکنند و درست تشخیص دهند. خب این سوال ممکن است در ذهن شما هم باشد پاسخش کمی طولانی است و ابعاد مختلفی دارد و فقط این مسئله نیست کلا مسئله تبعیت از عالم ربانی است. خب این توقعی که ما داشته باشیم که عالم ربانی نباید اشتباه کند این اشتباه است. علمای ربانی اشتباه می‌کنند ولی اشتباهاتشان به‌دلیل این‌که در مسیر خداوند هستند قابل جبران‌تر است نسبت‌به کسانی که در خط خداوند نیستند این یک مسئله، بله ممکن است اشتباه کنند معصوم که نیستند چون عصمت درجه‌بندی دارد یک عصمت داریم که در قله است مانند عصمت چهارده معصوم و یک عصمتی داریم که نسبی است به‌عنوان مثال شما ممکن است یک نفر از شما سوالی بپرسد و شما بدون این‌که فکر کرده باشید یک پاسخ خوب می‌دهید و احساس می‌کنید که این جواب را خدا به ذهن شما انداخته به دل شما انداخته است این به چه خاطر است؟ به‌خاطر اعمال خوبی که انجام می‌دهید است به‌خاطر نماز اول وقت که می‌خوانید به‌خاطر نماز شبی که می‌خوانید، خداوند به نسبت‌تان به دلتان می‌اندازد و هرچه بالاتر بروید این اتفاق‌ها بیشتر می‌شوند و گاهی موقع ها شرایطی پیش می‌آید که شما از گناه بدتان می‌آید شاید گناهی که در در شرایط عادی انجام ندهید یعنی شرایطی را می‌خواهد که گناه کند و خداوند شرایط را به‌هم می‌زند و شما نجات پیدا می‌کنید و این به‌خاطر همان نمازهای اول وقت و ذکر و راز و نیاز سحرگاه است و این به‌خاطر این است که یک زمان کار خوبی این‌جام داده‌ای و اثرش این است که خداوند در موقعیت بد شما را نجات می‌دهد این عصمت است. منتها عصمت‌هایی که در حد خود شما معصوم هستید هر کس که به این ایمان می‌رسد درجه‌ای از عصمت پیدا می‌کند درجه پایین است هر چه بیشتر در راه خداوند بروید جلو عصمت می‌رود بالا تا جایی‌که می شوید تالی‌تلو معصوم، بنابراین درجه‌بندی است این‌چنین نیست که به‌عنوان مثال هر شخصی عالم شد و هر کسی در مسیر خداوند بود این هر کاری که بکند درست است خیر ممکن است اشتباهی انجام دهد.

مطلب دیگر مطلب علم امام است یکی از مباحث عقیدتی ما علم امام است که ائمه ما علمشان چگونه است؟ آیا علم غیب دارند؟! یعنی همه‌چیز را می‌فهمند و باید بفهمند و آیا هرچیزی که فهمیده‌اند را باید عمل کنند؟! نه این‌چنین نیست ائمه ما و پیامبران الهی این‌چنین نیستند که علم غیبشان مطلق باشد و همه‌چیز را بدانند، نه پیامبران چنین بوده‌اند و نه ائمه این‌چنین هستند البته این یک بحثی است که عرض کردم باید مفصل صحبت کنیم… بعضی‌ها معتقد هستند ائمه ما همه‌چیز را می‌دانند و علم غیب دارند و هیچ جهلی و هیچ اشکالی در علمشان نیست و بعضی هم معتقد هستند که نه این‌چنین نیست ائمه ما علم غیبشان این‌چنین است که هر وقت بخواهند می‌دانند یعنی اگر نخواهند نمی‌دانند یک مکتب هم این است بین علما درمورد علم امام اختلاف است ما این بحث را در بحث امام‌شناسی مرحله سوم که الان شما در مرحله اول هستید ما در مرحله سوم آن‌جا مفصل نظر همه را می‌گوییم، ادله آن‌ها را می‌گوییم، جواب ادله آن‌ها را می‌گوییم و آن نظر آخر را هم می گوییم. فعلاً جای بحث نیست اما این را بدانید که بالاخره علم غیب ائمه مطلق نیست، بلکه به تبع علم الهی است. خداوند در قرآن می‌فرماید فَلا یُظْهِرُ عَلى‌ غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ(سوره جن آیه ۲۶)  خدا عالم به غیب است و علم غیبش را به هر کسی نشان نمی‌دهد مگر در بعضی مواقع به بعضی از رسولان خودش، حالا آن به چه گونه است؟ تفسیرش را می‌گذاریم برای بعد. بنابراین وقتی‌که پیامبران، وقتی‌که ائمه علم غیب ندارند که همه‌چیز را براساس علم غیب بگویند و این در مورد عالم ربانی هم به‌همین شکل است که شما توقع داشته باشید که عالم ربانی اگر تشخیص داد حتماً درست باشد نه این‌چنین نیست. خود ائمه هم تازه اگر علم غیب داشته باشند آیا باید به علم غیبشان رفتار کنند؟ یعنی اگر علم غیب دارد که این آدم دزد است باید همان موقع بگیرد مجازاتش کند! خیر، می‌فرمایند: اولا ما به همه‌چیز علم غیب نداریم تا خداوند نخواهد، تا خودمان از خداوند نخواهیم علم غیب پیدا نمی‌کنیم و بعد هم به خیلی چیزها علم غیب پیدا می‌کنیم اما وظیفه‌ای برای عمل نداریم و باید ندیده بگیریم. گاهی اوقات یک پدر وقتی‌که می‌خواهد با بچه بازی کند و می خواهد با او راه بیاید خودش را می‌زند به این‌که من ندیدم، من متوجه نشدم و واقعاً هم چشمش را می‌بندد که نبیند، نمی‌تواند ببیند؟! چرا می‌تواند ببیند، اما عمداً چشمش را می‌بندد و می‌خواهد خودش را با بچه‌ها وقف دهد و پیامبران و ائمه هم  گاهی اوقات می‌خواهند خودشان را با جامعه وقف دهند، می‌توانند بفهمند؛ امام حسن، امام صادق، امام رضا می‌توانند بفهمند که این شخص چگونه است؟ ولی نمی‌خواهد بفهمند و سعی می‌کنند، عادی زندگی کنند چون موظف نیستند به این مسئله.

و حالا بنده سوالی از شما می‌پرسم؛ اگر قرار باشد ائمه ما به علم غیبشان رفتار کنند چه کاری باید انجام دهند؟ اولش این است که با علم غیب بدانند چگونه باید زندگی کنند که نمیرند، با علم غیبشان جوری زندگی کنند که کسی نتواند این‌ها را بکشد و این‌ها بمانند و با علم غیبشان طوری رفتار کنند که شیعیان آنها هم اذیت نشوند… خب این همین‌طور می‌رود و می‌گوید چرا از علم غیب استفاده نکرد! می‌توانند از علم غیبشان استفاده کنن و مردم را اصلاح کنند از علم غیبشان اسفاده کنند و مردم را هدایت کنند و از علمشان استفاده کنند قحطی نیاید، جنگ نباشد، اسرائیل را نابود کنند و… این‌طوری دنیا می‌شود بهشت!

 قرار نیست که از علم غیب استفاده کنند، قرار است که این دنیا همین طبیعت این دنیا که محل امتحان است و امتحانات سخت از جمله همین کشتارهایی که می‌شود، زلزله، سیل، جنگ افرادی که مظلومانه کشته می‌شوند، این قوانین طبیعت است قوانینی که باید بگذرد گردش کند و در این‌جا انسان‌ها امتحان شوند، قرار نیست که ائمه از علم غیبشان استفاده کنند. بنابراین این‌ها چنین قانونی را ندارند پیامبر اسلام (ص) فرمودند کما این‌که پیامبران دیگر هم فرمودند وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا(سوره هود آیه آیه ۳۱) نمی‌گویم آقا تمام ثروت‌های دنیا دست من است چون آن‌ها می‌گفتند اگر این پیامبر است باید فرشته‌ها کمکش کنند، اگر این پیامبر است باید هر چه از خدا می‌خواهد به او بدهند، پس چرا این پیامبر مریض می‌شود! چرا با مشکل روبرو می‌شود! چرا در جنگ شکست می‌خورد! این‌ها را می‌پرسیدند، فرمودند: من نمی‌گویم علم غیب  می‌دانم، من فرشته نیستم، من بشری مثل شما هستم البته گاهی مواقع خداوند از باب اتمام حجت، از باب این‌که معجزه‌ای نشان داده می‌شود یک کارهایی می‌کند، از غیب خبر می‌دهد و یک اتفاق‌هایی می‌افتد و یا در مقابل دشمن پیروز می‌شود فرشته‌ها او را کمک می‌کنند گاهی موقع‌ها این‌ها از باب اتمام حجت است از باب معجزه است که معلوم بشود این با خدا است گاهی موقع‌ها، نه همیشه.

دو نفر سر یک شیئی دعوا کردند و پیش پیغمبر (ص) آمدند مثلاً، این می‌گوید این شئ برای من است این می‌گوید برای من است پیغمبر (ص) می فرمایند، دلیل تو چی است؟ این می‌گوید من شاهد دارم آن یکی می‌گوید من شاهد ندارم پیغمبر (ص) می فرمایند تو که شاهد داری برای تو است. [۱]طبق قانون هر کسی شاهد بیاورد برای او است، برمی‌دارد می‌رود بعد پیامبر (ص) فرمود خیال نکنید اگر یک موقع خودِ تو می‌دانی برای تو نیست رفتی دوتا شاهد آوردی اگر یک دلایلی آوردی و من قانع شدم و دادم به تو تو خیال نکنی بروی بگویی که آقاجان این را پیغمبر (ص) به من  داده است و من به حکم پیغمبر (ص) صاحب این مال شدم نه این‌طوری نیست ” فَانِّما اَقطَعُ لَهُ قِطعه من نار. کنزالعمال ۱۵۰۴۳” یک تکّه آتش را داری با خود می‌بری خیال نکن که چون پیغمبر گفته حالا این برای تو بنابراین برای تو می‌شود، نه تو داری آتش می‌بری، من موظف هستم روی ظواهر حکم کنم موظف نیستم بروم بگویم خدایا از علم غیب خود به من بگو این دو نفر اختلاف دارند این برای کدام از آن‌ها است، من موظف نیستم منِ پیغمبر من موظف نیستم این کار را بکنم من به ظاهر نگاه می‌کنم هر کسی آمد و دلیل آورد من دلیل ظاهر را نگاه می‌کنم می‌دهم به او خودِ او باید مواظب باشد اگر برای او نیست بداند دارد آتش می‌برد به خانه خود! پس پیغمبر هم به حکمِ ظاهر می‌کند، این هم یک مسئله.

بنابراین ائمه و بزرگان و معصومین همه‌ی علوم غیب را ندارند اگر هم داشته باشند همیشه ندارند و علم آن‌ها تبعیت از خدا است یعنی تابع مشروعیت الهی است که این علوم را بدانند گاهی موقع‌ها هم خداوند دریچه‌ای می‌گذارد روی علم آن‌ها که این‌ها متوجه نشوند بعد هم اگر علم غیب داشته باشند موظف به عملِ به علم غیب نیستند.

 مرحوم آیت الله العظمی نائینی بزرگ فرموده اند که علم غیب برای ائمه تکلیف نمی‌آورد؛ علما نظرات مختلفی دارند؛ وظیفه ما همین است که ما اگر نمی‌دانیم به عالم رجوع کنیم و عالم اگر درست تشخیص داد که هم او مهجور است هم ما اگر غلط تشخیص داد ما مهجور هستیم خود او هم حساب خود را با خداوند می‌داند اگر سعی کرده باشد برای پیدا کردن حکم خدا او هم محجور است اما اگر سعی نکرده باشد او مجازات می‌شود ولی ما محجور هستیم این مطالب مطالب عقلی است و انسان یک ذره دقت کند با مثال‌ها با شواهد برای او جا می‌افتد و امیدوارم که شما روی این مسئله فکر کنید باز هم اگر قانع نشدید دوباره بپرسید دوباره توضیح می‌دهم باز می‌کنم ان‌شاءالله بیشتر متوجه بشوید.

گاهی مواقع‌ پیغمبر (ص) بر حسب ظاهر عملکرد افراد، فتواهای عجیب می‌دهد بعد آن شخص خراب می‌شود، نمونه خیلی کامل و جالب آن حسان بن ثابت است یک شعر قشنگی گفت پیغمبر (ص) فرمودند “یَا حِسان اَنتَ مؤیَّد بِروحِ‌القُدُس” روح القدس تو را کمک کرد روح القدس بالاترین فرشته است ولی همین حسان، بعدا ضد امیرالمومنین شد، بعد خود او هم از آن استفاده کرد بعضی ها گفتند آقا پیغمبر (ص) فرموده است روح القدس این را تایید کرده خب چه کار کنیم؟ می‌رویم دنبال این، با امیرالمومنین مخالف است پس ما هم برویم دنبال این. ببینید گاهی موقع‌ها این‌طوری است یعنی یک کسی را پیغمبر تایید می‌کند یا خود امیرالمومنین بعضی‌ها را تایید کردند ولی بعداً خائن شدند! این‌که ما خیال کنیم که این‌ها چون علم غیب دارند پس بنابراین هر کسی را این‌ها گفتند خوب است پس خوب است نه این‌طوری نیست، در مورد پیامبران این‌طوری بوده در مورد ائمه این‌طوری بوده است پیامبرانِ گذشته هم بودند کسانی را تایید می‌کردند بعد این‌ها خراب می‌شدند این‌ها دار امتحان است. خب شما می‌گویید پس بنابراین ما چرا اطاعت کنیم؟ جواب آن این است که یک: آن‌ها بهتر می‌فهمند نه این‌که استثناء نیست نه آن‌ها بهتر می‌فهمند، دوم: این‌که ما موظف هستیم از آن‌ها اطاعت کنیم و یک سری چیزها هم این‌جا پشت پرده هست آن‌ها که تایید می‌کنند ممکن است ظاهراً خراب بشود ولی در کل در اصل خیلی خوب است کما این‌که در مورد آقای احمدی‌نژاد هم که مثال زده همین‌طور است.

آقای احمدی‌نژاد که الان نکبت او را گرفته است خیال نکنید من طرفدار او هستم الان نکبت او را گرفته منحرف است و خیلی هم منحرف است اما از آن‌ها منحرف‌تر نیست که با او مقابله می‌کنند، آن‌ها هنوز منحرف‌تر از این هستند آن‌هایی که در حصر هستند و خیلی‌هایی که الان آزاد هستند و حتی آمدند رئیس‌جمهور شدند و رئیس‌جمهور تعیین کردند از احمدی‌نژاد بدتر هستند این‌طوری نیست. احمدی‌نژاد آن موقع خوب بود و تا زمانی که یک شخصی خوب است امام فرمود ملاک حال ظاهری افراد است هر کسی الان خوب است ما او را حمایت می‌کنیم بعداً خراب شد در مقابل او می‌ایستیم، آن موقع احمدی‌نژاد خوب بود و این‌که خب خیلی‌ها خواب دیدند خیلی‌ها استفاده کردند من هم در آن جریان هستم این هم بود اما این‌که امام زمان گفته البته اگر هم حالا مثلاً امام‌ زمان گفته باشد باز هم برای همان موقع است اگر هم امام زمان گفته باشد باز هم برای همان موقع است همان‌طور که پیغمبر فرمود همان‌طور که امیرالمومنین برای همان موقع گفتند ولی البته من جایی نشنیدم امام زمان گفته باشد که احمدی‌نژاد باشد نه همچین چیزی نبوده است. به احمدی‌نژاد هم خیلی تهمت زدند خیلی دروغ گفتند این‌که توهم می‌زند دروغ بود، توهم نزده بود حتی از بیت یکی از مراجع گفتند احمدی‌نژاد توهم زده آن هم اشتباه گفتند آن هم دروغ گفتند، احمدی‌نژاد نگفت من هلال دیدم احمدی‌نژاد گفت یکی از دوستان ما هلال دیده، این را تغییر دادند گفتند این گفته من هلال دیدم، این‌طوری تغییر دادند. شما اگر اصل آن را نگاه کنید احمدی‌نژاد نگفت من یک هلال نور دیدم گفت یکی از دوستان گفت که من یک هلالی از نور دیدم، خب او هم دروغ نگفته بود او هم حرف دوست خود را گفته بود گفته بود دوست ما این را گفته است، اگر دروغی گفته آن دوست دروغ گفته اگر هم او راست گفته باشد باز هم دلیل نمی‌شود هلال دیدن. یکی از همین رئیس‌جمهورهایی که خیلی احمدی‌نژاد را مسخره می‌کرد که هلال دیده و این‌ها خودِ او در خاطرات خود می‌گوید من بچه بودم داشتم می‌رفتم دیدم یک نوری در آسمان آمد من دنبال این نور رفتم رفتم داخل مسجد، خب اگر قرار است بد باشد این‌ها مزخرف باشد خب برای تو هم مزخرف است، این‌ها یک چیزهای احساساتی است یک حالت‌هایی به انسان‌ها دست می‌دهد برای شما هم ممکن است گاهی موقع‌ها پیش بیاید نه دلیل بر حقانیت است نه دلیل بر باطل بودن است، گاهی موقع‌ها برای انسان یک چیزهایی پیش می‌آید یک حالت‌های عرفانی پیش می‌آید برای همه پیش می‌آید این‌که بگوییم حالا این پیغمبر است پس این دارد ادعا می‌کند نه این حرف‌ها نیست. گاهی موقع‌ها انسان یک خوابی می‌بیند خواب او تعبیر می‌شود گاهی موقع‌ها یک اتفاقی برای او می‌افتد، شما می‌روید مشهد یک دفعه می‌بینید یک اتفاقی افتاد یکی شما را راهنمایی کرد شما را هدایت کرد به حرم رساند یا در مکه یا در مدینه یا در کربلا یک اتفاق‌هایی می‌افتد شما این اتفاق را به فال خیر می‌گیرید نه دلیل بر این است که شما پیغمبر هستید نه دلیل بر این است که شما دروغ می‌گویید این‌ها نیست این‌ها مسائلی بود که در علم عالم سیاست انسان‌های بی‌تقوا این‌ها را وسیله قرار می‌دهند. پس بنابراین همان‌طور که خداوند فرموده است همان‌طور که قرآن می‌گوید همان‌طور که در زندگی ائمه می‌بینید این مسائل هیچ دلیل نمی‌شود که مثلاً امام ناقص است یا هیچ دلیلی هم نمی‌شود که ما باید دیگر خود را بسپاریم.

آقاجان دوتا مرجع هستند یکی می‌گوید این‌طوری وضو بگیر یکی می‌گوید این‌طوری وضو بگیر، تشخیص او است شما موظف هستید از هر کدام تقلید می‌کنید حرف او را اطاعت کنید، دوتا مرجع هستند یکی می‌گوید به نظر من به این‌ رأی بده یکی می‌گوید به نظر من به این‌ رأی بده، یکی می‌گوید به احمدی‌نژاد رأی بده یکی می‌گوید به هاشمی‌رفسنجانی رأی بده، شما از هر کسی تقلید می‌کنید و تبعیت می‌کنید و او را آدم خوبی می‌دانید و او هم آدم خوبی است نه این‌که آدم بدی است حالا یکی از این‌ها ممکن است اشتباه بکنند و یکی از آن‌ها بهتر باشد و یکی از آن‌ها بدتر باشد خب شما از او اطاعت می‌کنید و رأی به او می‌دهید مانند همان مسئله نماز یا وضو که یکی می‌گوید این‌طوری وضو بگیر آن یکی می‌گوید این‌طور، این مسئله تقلید است تبعیت است تبعیت می‌کنید مصیب هستید جزای خیر می‌گیرید پاداش می‌گیرید چون تبعیت از عالمی کردید که این عالم انسان خوبی است انسان خداجویی است سعی دارد حکم خدا را بگوید سعی دارد تکلیف خود را انجام بدهد منتهی در تکلیف خود اشتباه کرده است شما هم که اصلاً این کاره نیستید فقط چون این کاره نیستید از او اطاعت می‌کنید مانند مسئله پزشک است هیچ فرقی نمی‌کند شما زیر نظر این پزشک هستید می‌گوید این دارو را بخور او زیر نظر آن پزشک است می‌گوید آن دارو را بخور ممکن است یکی از آن‌ها بهتر باشد یکی از آن‌ها بدتر باشد شما دارو را می‌خورید و وظیفه خود را انجام دادید اگر خوب شدید چه بهتر اگر مردید که فی سبیل الله مردید ان‌شاءالله. وظیفه خود را انجام دادید از پزشک اطاعت کردید از یک آدم عالم اطاعت کردید به اختیار خود کار نکردید. انسان باید تبعیت کند این تبعیت مهم است که ما از کسی تبعیت کنیم که به خدا نزدیک‌تر است از کسی تبعیت کنیم که از ما بیشتر می‌داند” فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ. سوره نحل، آیه۴۳” اگر نمی‌دانید از کسی که این کاره است بپرسید اما این را نگفت که حتماً آن کسی که این کاره است علم غیب دارد خطا نمی‌کند معصوم است نه این‌ها را نگفته، گفته وظیفه شما این است نادان باید به دانا رجوع کند جاهل باید به عالم رجوع کند آیا همیشه به نتیجه می‌رسند؟ نه ممکن است به نتیجه هم نرسند وظیفه خود را انجام دادی. این‌که می‌گویند ما موظف هستیم به عمل موظف هستیم به وظیفه مکلف هستیم به تکلیف به نتیجه نیستیم یعنی این، یعنی این‌که بسیاری از مواقع ممکن است اشتباه کنیم منتهی این اشتباه را خداوند جبران می‌کند. خداوند روز قیامت به تو می‌گوید عزیز من تو از این آقا تبعیت کردی این آقا به تو گفت این‌طوری وضو بگیر ولی اشتباه می‌گفت ولی تو پاداش وضو گرفتن صحیح را می‌گیری، چرا؟ چون تو وظیفه خود را انجام دادی تو اهل بهشت هستی، این است که در نهایت موفق هستی. کسانی که در دوره اول به احمدی‌نژاد رأی دادند و در دور دوم هم به احمدی‌نژاد رأی دادند همه مصیب بودند همه پاداش خیر می‌برند، آن‌هایی هم که رأی ندادند طبق دستور مرجع تقلید خود آن‌ها هم کار خوبی کردند آن‌ها هم پاداش می‌برند، آن کسانی پاداش نمی‌برند که از روی لجبازی رأی دادند از روی هوای نفس رأی دادند چه رأی داده باشند به این چه رأی داده باشند به او، آن کسی که به تکلیف خود رأی داده است همه اهل پاداش هستند و احمدی‌نژاد در دوره اول که خوب آمد جلو در دوره دوم هم خوب آمد جلو،  بعد که رأی آورد بعد آرام آرام او را فریب دادند، یک مقدار از فریب خوردن او هم مقصر ماها بودیم ما او را رها کردیم ما علما ما حزب‌اللهی‌ها ما متدینین او را رها کردیم این خراب شد و شیطان آمد اطراف او را گرفت و او را منحرف کرد، الان هم تفکرات انحرافی دارد به نظر ما و خدا می‌داند اصل را خدا می‌داند ما آن چیزی را که می‌دانیم می‌گوییم.

در مورد این انتخاباتی هم که گذشت همین‌طور، هر کسی تشخیصی دارد منتهی کسانی که دست‌اندرکار هستند و علمای ربانی این‌ها معمولاً بهتر می‌فهمند و ما هم اگر نفهمیدیم موظف هستیم از آن‌ها اطاعت کنیم اگر خود ما فهمیدیم یقین داشتیم که نه، یعنی اگر شما یقین دارید این آقایی که استاد علوی می‌گوید آدم خوبی است به او رأی بده شما یقین دارید که این آدم دزدی است نباید استاد علوی گفت به آن رأی بدهید چون یقین دارید، تکلیف شما به یقین خود شما است اما اگر نمی‌دانستید این‌جا بهتر است از حرف علمایی که اطلاع دارند تبعیت کنید.


[۱] “إِنَّمَا أَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ اَلْأَیْمَانِ. کافی،ج۷ ص۴۱۴”

درباره ی m.bayat

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *