آیا جهنم ابدی است؟
چند هفته پیش سوالی درمورد بهشت و جهنم شده بود که امروز پاسخ میدهم. سوال این بود که شما گفتهاید که خداوند همه را از جهنم بالاخره نجات میدهد! پس اینکه میگویند جهنم جاودان است و ابدی است، این معنیاش چه میشود؟ اگر جهنم ابدی است پس همه که از جهنم نجات پیدا میکنند، آیاجهنم خالی میشود؟ یا جهنم از بین میرود؟
پاسخش این است: خیر، جهنم همیشه هست، ابدی است و همیشه هم پر است و هیچوقت هم خالی نمیشود. نهتنها پر است، بلکه مدام میگوید به من بدهید و من جا دارم، به من بدهید. خداوند فرمود: “لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّهِ وَ النّاسِ أَجمَعِینَ”[۱]، ما جهنم را پر میکنیم از جن و انس. خب وقتیکه همه (بعد از عذاب) نجات پیدا کنند، حالا جهنم چه میشود؟ پاسخش این است: خداوند همینطور دارد خلق میکند، یک عده میآیند در جهنم و جهنم پر میشود و یک عدهای هم از جهنم نجات پیدا میکنند و جهنم ابدی است. انسانهایی که میروند در جهنم ابدی نیستند، البته در زمان طولانی در جهنم میمانندآنقدر طولانی که غیر قابل محاسبه است برای خودشان. اینکه غیرقابل محاسبه باشد با ابدی بودن فرق میکند. مثلا فرض بفرمایید شخصی گناه کردهاست و باید میلیاردها سال در جهنم بماند و بعد از میلیاردها سال عذاب پاک شود و بیرون بیاید. بعد هم که بیرون میآیند همه به بهشت نمیروند. وقتیکه از جهنم میآیند بیرون بازهم باید یک امتحاناتی را در عوالم دیگری پس بدهند و ممکن است دوباره به جهنم برگردند و اگر موفق شوند به بهشت میروند. ولی بالاخره خداوند همه را برای بهشت خلق کردهاست “و لِذالِک خَلَقَهُمْ”[۲]، خداوند میفرماید: شما را برای بهشت خلق کردهایم. ولی خب بالاخره میلیاردها سال آنقدر طولانی است که میفرمایند: “خَالِدِینَ فِیهَآ” خلود یعنی مدت بسیار طولانی، نه بینهایت! بینهایت نیست (البته دلایلش را قبلا درجای خودش گفته ایم). بنابراین جهنم ابدی است. یعنی همیشه هست و خداوند جهنم را خلق کردهاست و این جهنم جایی است که شخص از خدا غافل است و اسمش محل غفلت است. آنجا میشود جهنم. و این همیشه هست و خداوند موجوداتی را خلق میکند، انسانهایی را خلق میکند، ارواحی را خلق میکند و اینها هم بینهایت هستند و میآیند در جهنم و مجدد یک عده میروند و دوباره یک عده میآیند و این هست و البته نسبتبه گناهشان در جهنم میمانند. خلود یعنی مدت بسیارطولانی، آنقدر طولانی است که نمیتوانید حساب کنید، خیلی چیزها هست که شما نمیتوانید حساب کنید، ولی محدود است. بینهایت نیست. آیا شما میتوانید دانه دانه ریگهای کره زمین را حساب کنید؟ دانه دانه ریگ های کره زمین که هیچ، دانهدانه ریگ های این مسجد را هم نمیتوانید حساب کنید! همین مسجد کوچک که اصلاً در مقابل کره زمین و دنیا چیزی نیست، به شما بگویند که دانه دانه ریگهایش را حساب کنید. شما میگویید بینهایت است، آنقدر زیاد است که ما نمیتوانیم حساب کنیم. برای انسانها “بِغَیر حساب” است، ولی اینچنین نیست که بینهایت باشد. بالاخره مسجد محدود است. یا ریگهای کوه دماوند را اگر بخواهید دانه دانه حساب کنید، یا قطرهقطره اقیانوس آرام را حساب کنید، شما نمیتوانید حساب کنید با اینکه محدود است. بنابراین مفهوم چیزی که محدود است ولی قابل محاسبه نیست را متوجه شدید. جهنم هم همینطور است، محدود است ولی خیلی طولانی است و بستگی به گناههای افراد دارد. یک عدهای از پل صراط بهسرعت رد میشوند و اصلاً گرمای جهنم را احساس نمیکنند و از روی جهنم رد میشوند. یک عدهای آرامتر حرکت میکنند و فقط گرما را حس میکنند. یک عدهای باز آرامتر حرکت میکنند و داغی آن را احساس میکنند. عدهای باز آرامتر حرکت میکنند، میسوزند و همچنین عدهای باز آرام تر میروند و داخل جهنم میافتند و یک عدهای هم بعد از مدتها از جهنم بیرون میآیند. ولی عدهای هم هستند آنقدر میمانند که “خَالِدِینَ فِیهَآ” یعنی اصلاً نمیشود حساب کرد. این اعتقاد ما است. همه این اعتقاد ما را قبول ندارند، بین علما و متکلمین و فلاسفه و مفسرین و فقها اختلاف است. بعضیها میگویند نه، بینهایت است، خَالِدِینَ یعنی بینهایت! ما معتقد نیستیم، یعنی بنده معتقد نیستم بینهایت باشد.
پاسخ به یک شبهه در خصوص شیخیه
شیخیه تا آنجاییکه ما آنها را میشناسیم بسیار انسانهای خوب، پاک و مؤمن هستند و از من و امثال من، بسیار بهتر هستند. مستحبات را رعایت میکنند، مکروهات را رعایت میکنند، اهلبیت را بسیار دوست دارند و قرآن میخوانند. اهل قرآن، اهل عبادت، اهل زهد هستند، پاکدامن هستند، اهل صدقات و خیرات و مبرات هستند. ولی ما با انها اختلاف نظر داریم و یکی از چیزهایی که با آنها اختلاف داریم همین است که آنها معتقد هستند که قیامت ابدی است و هر کسی رفت جهنم دیگر تا ابد میماند. من معتقد هستم که نه اینطوری نیست. البته هر کسی دلایل خود را دارد. حالا اگر شما خواستید خوب این دلایل را بفهمید، در کلاسهای تخصصی کلام و تفسیر ما شرکت کنید، آنجا ادله مربوطه را میگوییم. اختلاف است دیگر، بین علما اختلاف است. بین فقها اختلاف است. نظرات مختلف است و هر کسی هم از آیه قرآن یک چیز میفهمد اشکالی هم ندارد و کفر هم نیست.
تکفیر مسلمان
اگر کسی معتقد باشد که قیامت ابدی است یا معتقد باشد قیامت ابدی نیست کفر نیست. هیچ کدام اینها کفر نیست. البته بعضیها تکفیر میکنند میگویند هر کسی این حرف را بزند کافر است. از این مصیبت ها هم ما در جهان اسلام داشتیم، در تشیع و در خود شیعیان داشتیم. بعضی فقها ملاصدرا را تکفیر میکردند و بعضیها هم مثل امام(ره) میگفتند: “وَ ملاصدرا وَ مَا اَدرَاکَ ما المُلاصدرا”. تو چه میدانی ملاصدرا چه شخص بزرگی بود! بعضیها اینطوری میگفتند، بعضیها هم تکفیر میکردند. تکفیر کار بدی است. به سادگی نمیشود کسی را تکفیر کرد و من به شما بگویم پیر ما می فرمود اگر یک نفر یک شخص دیگر را تکفیر کند، یک مومن را تکفیر کند، از دو حال خارج نیست. یا تکفیر او درست است یا غلط است. اگر درست باشد خب آن شخص کافر است، اما اگر غلط باشد خود شخص کافر حساب میشود! بنابراین به سادگی نمیشود کسی را تکفیر کرد و متاسفانه بعضیها هستند به راحتی تکفیر میکنند. مثل همین داعشیها که به راحتی تکفیر میکنند. سر هم میبرند، بچه هم میکشند، به ناموس زنهای مسلمان تجاوز هم میکنند. آنها را کافر میدانند و از این کثافت کاریهایی که در طول تاریخ بوده است. تکفیر میکنند، بعد که تکفیر کردند میگویند خب حالا که کافر شد بنابراین جان و مال و ناموس او بر ما حلال است! اینطوری نیست. به سادگی نمیشود. باید خیلی دقت کرد. خیلی باید احتیاط کرد. حتما باید موازین محکم در دست باشد و اگر موازین محکم در دست نباشد، این کارها را نباید کرد. تکفیر میکنند دیگر. همین شیخ احمد احسائی که قائل به این است که جهنم ابدی است و با کسانی که مثل ما معتقد هستند به آن معنا ابدی نیست مخالف هستند. همین مرد بزرگوار را بعضیها تکفیر کردند. بیخودی او را تکفیر کردند که کار بسیار بدی کردند. مرد بزرگی بود. عبادتهای طولانی، محبت اهل بیت، ولایت مدار، اهل کشف و شهود، اینها بوده دیگر این آدم بزرگ را تکفیر کردند. یک کسی به اسم قزوینی از این علمای دست دوم و سوم، از این آخوندهای دست دوم و سوم، ایشان را تکفیر کردند. بعد هم که او را (قزوینی) کشتند اسم او را گذاشتند شهید ثالث در صورتی که شهید ثالث نیست.
ممزوج بودن حق و باطل در انسانها
امیرالمومنین (ع) فرمودند هیچ وقت، هیچ کس همه حرف او حق نیست. همچنین هیچ وقت هیچ کس همه حرف او باطل نیست. حق و باطل ممزوج هستند. من بارها گفتهام، بین علما، اختلاف نظر است. این اختلاف یعنی قطعاً همه آنها درست نمیگویند. قطعاً بسیاری از آنها غلط میگویند، ولی ما باید به آنها احترام بگذاریم. فرمودند که حق و باطل به صورت مخلَص و محض و خالص دست کسی نیست. بعضی حرفهای افراد درست است و بعضی حرفهای آنها غلط است؛ حق و باطل ممزوج است. انسان عاقلِ مومنِ متدینِ متقیِ خردمندِ دانای عالمِ حکیم، کسی است که افکار را بشنود، بررسی کند و سعی کند اینها را با موازین با هم مقایسه کند. آن چیزی را که توانست با معیارهای صحیح ثابت کند، آن را قبول کند. این انسان سالم و انسان سالک و انسان صالح هست وگرنه افراد عقاید مختلفی دارند. دانشمندان مختلفی هستند. متکلمین و فلاسفه با هم اختلاف دارند. همه آنها هم خداپرست و مومن و متدین و همه آنها هم اهل بهشت هستند. منتهی یک جاهایی ممکن است به یک دلایلی اشتباه کنند و این اشتباهاتی که منجر به رد کردن اصل دین نشود، کفر نیست و فرد کافر نیست. بلکه اگر کسی یک حرفی زد که اصل دین را زیر سوال برد و رد کرد، این فرد کافر میشود. ولی اصل دین هیچ کدام از این چیزها که ما در مورد آنها صحبت میکنیم، مسائل عقلی، مسائل نقلی، فهمهای مختلف، اینها اصل دین نیست و اگر کسی گفت “اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله”، این مسلمان هست و قابل احترام است. خون او محترم است. آبروی او محترم است. مال او محترم است. غیبت او جایز نیست. تهمت زدن به او جایز نیست و ما باید مواظب این مسائل باشیم.
پرهیز از غیبت و اهانت به مومنین و علما
علی ایحال غرض اینکه حالا این سوال را جواب دادم به ذهن من رسید این هم بگویم که بالاخره پشت سر ما حرفهایی میزنند، مطالبی میگویند، شما اینها را بیایید مطرح کنید و ما برای شما توضیح بدهیم. خدایی ناکرده حالا در مورد خود یا در مورد مومنین دیگر باید مواظب باشیم. اینها اینطوری هستند بعضی از علما مثلاً فرض بفرمایید همین مرحوم آیت الله قاضی با آن عظمت در مورد بعضی از علما اشتباه کرده با اینکه خب شخصیت بزرگی بوده ولی در مورد بعضی از علما اشتباه کرده است که من چند مورد آن را برای دوستان گفتهام. یا مثلاً فرض بفرمایید میرزا مهدی اصفهانی با آن عظمت که در مکاشفه میگوید امام زمان(ع) را دیدم، با این حال بعضی جاها در مورد بعضی از افراد اشتباه کرده است. اینها هیچ مشکلی نیست. هیچ وقت ما نباید کسی را مطلق کنیم و بگوییم که هر چه او گفت درست است. ممکن است در عقاید آنها اشتباهی باشد و باید بررسی کرد. بالاخره باید مواظبت کنید. مواظب باشید که خدایی ناکرده شما تحت تاثیر بعضیها قرار نگیرید و به مومنین و به متدینین و به علما خدایی ناکرده اهانت نکنید و اگر هم یک جایی نفهمیدید بگویید که ما پای خود را از گلیم خود بیشتر دراز نمیکنیم. در کار علما دخالت نمیکنیم و علما خودشان میدانند و خودشان.
جمعبندی
علی ایحال به هر صورت این یک اعتقاد است که بعضیها معتقد هستند که جهنم و افرادی که وارد جهنم میشوند ابدی هستند. اینها از کلمه خالِد یا خُلود، ابدیت را گرفتهاند یعنی تا آخر و بینهایت، حدی ندارد. بعضیها هم گفتند نه، خُلود به معنای عمر طولانی و خیلی زیاد است ولی بینهایت نیست. اصلاً ما بینهایت بالفعل نداریم. این از نظر عقلی هم ثابت شده که ما بینهایت بالفعل نداریم. بینهایت لا یقف داریم که مثلا همین اعداد هستند. این هم بحث امروز و سوالی که جواب دادیم. انشاءالله که موفق و موید باشید با صلوات بر محمد و آل محمد)ص).
[۱] – آیه ۱۳ سوره سجده
[۲] – آیه ۱۱۹ سوره هود