بیماری سرطان از نظر ابن سینا و تطبیق آن با موازین علمی امروزی
مقدمه
بهواسطۀ اهمیت روز افزون بیماری سرطان در دنیای کنونی، مجله «دنیای علم» که همواره میکوشد حقایقی را برای اطلاع عموم مردم انتشار دهد، [مناسب دانست بخشی از مجله را به موضوع سرطان اختصاص دهد] و چون همهجا، صحبت از داروهای گیاهی برای معالجۀ سرطان شده و میشود و مردم خیلی مایلند بدانند آیا بیماری سرطان را ممکن است اصولاً بهوسیلۀ دارو و مخصوصاً با داروهای گیاهی معالجه کرد یا نه و نیز گاهی از طرز معالجاتی که اطبای قدیم ایران دربارۀ سرطان میکردهاند، صحبت میشود، لذا موضوع بحث را «بیماری سرطان از نظر ابنسینا و تطبیق آن با موازین علمی امروزی» قرار داده و مطالب مربوط را در دو بخش با عناوین زیر بیان میکنیم:
- آیا بیماری سرطان را میتوان با دارو معالجه کرد؟
- بیماری سرطان از نظر ابنسینا و تطبیق آن با موازین علمی امروزی
بخش اول
آیا بیماری سرطان را میتوان با دارو معالجه کرد؟
بیماری سرطان یکی از بزرگترین آفات و بلایای اجتماعی عصر حاضر و یکی از خطرناکترین امراض کنونی به شمار میرود و تجسسات و تحقیقات دربارۀ علل پیدایش این بیماری یکی از مهمترین کارهای علمی امروز است. برای توجه به اهمیت آن، همین بس که دولت آمریکا سال گذشته مبلغ شصتوپنج میلیون دلار برای مطالعات و کشف داروهای معالج سرطان در بودجۀ سالاد خود منظور کرد (این مقاله در سال ۱۳۳۶، هـ ش. به چاپ رسیده است.)
از زمان بسیار قدیم تاکنون، اطبا برای معالجه سرطان دو وسیله در دست داشتند یکی معالجات دارویی و دیگری عمل جراحی، ولی بدون استثنا، کلیۀ اطبای قدیم و جدید تذکر دادهاند که باید هر چه زودتر بیماری سرطان را تشخیص داد تا قابل معالجه باشد و اگر مدتی از شروع مرض بگذرد و تشخیص دیر انجام گیرد و سرطان در بدن منتشر شود (که آن را امروز متاستاز گویند) دیگر قابل علاج نخواهد بود.
ابنسینا در کتاب قانون مینویسد اگر سرطان را زود تشخیص دهند، معالجهپذیر است و یا حداقل از سیر آن میتوان جلوگیری کرد و سپس اضافه میکند که متأسفانه علائم این بیماری در ابتدای بروز، واضح و مشخص نیست و به این جهت، اکثر اوقات سرطان، موقعی تشخیص داده میشود که معالجۀ آن یا بسیار مشکل یا غیرقابل علاج است.
اکنون پس از هزار سال که از زمان ابنسینا میگذرد، به جرأت، میتوان گفت با وجود کلیه وسایل آزمایشگاهی، رادیولوژی و سایر وسایل تشخیصی که در دست داریم، با این همه هنوز آن قدرها در این راه پیشرفت نکردهایم و اگر کسی غیر از این فکر کند فقط گول تبلیغات دروغین را خورده و اغفال شده است. متأسفانه، مدتها است از طرف مؤسسات بزرگ، دائماً تحت عناوین اکتشافات محیرالعقول پزشکی و کشفیات معجزهآسا، تبلیغات فریبندهای با مقاصد خاص اجرا میشود که عموم مردم را فریب میدهند، بهطوریکه در حال حاضر، تفکیک حق از باطل در بسیاری از امور مربوط به دانش پزشکی کار بسیار مشکلی شده است.
مشکلات تشخیص سرطان در مراحل اولیه
در اینجا قسمتی از مقاله دکتر لئوریگلر استاد بخش پرتوشناسی و فیزیک طبی دانشکدۀ پزشکی مینه سوتا که جزو هیأت اعزامی سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۳۳۰ به ایران آمده و در دانشکده پزشکی ایران با عنوان «تشخیص امراض به وسیله پرتو رنتگن (اشعۀ ایکس) پیش از پیدایش علائم» سخنرانی کرده بود، نقل میکنیم:
با وجود کوششهای فراوانی که برای تشخیص و یا درمان جراحی سرطان بهوسیلۀ راههای بهتر انجام گرفته است، باز هم نتایج به دست آمده رضایتبخش نیست. امروزه، سرطان معده بیش از تومورهای دیگر سبب مرگ و میر میشود و غالب کسانی که برای کسانی که برای درمان، به وسیله جراحی مراجعه میکنند مراحل سخت بیماری را طی میکنند و درمان جراحی در آنها اکثراً بیحاصل است.
برای اینکه بتوان در این مورد نیز درمان جراحی را با نتیجۀ خوب اجرا کرد باید تشخیص بیماری در اولین مراحل بیماری داده میشود تا برداشتن تومور آسان شود؛ یعنی، زمانی که تومور هنوز به غدههای لنفاوی سرایت نکرده و آسیب آن کوچک و در مرحلۀ اول رشد و نمو است، تشخیص داده شود.
نظر به اینکه شروع حمله مرض مخفی است و علائم آن خیلی دیر به ظهور میرسد، لذا معمولاً تومورهای معده، موقعی تشخیص داده میشود که بزرگشده باشد، از طرف دیگر، با مطالعات زیادی که انجام شده است چنین نتیجه گرفتهاند که هرگاه رشد تومور زیاد باشد، تشخیص باید پیش از پیدایش علائم بیماری داده شود.
برای تشخیص سرطان معده در مراحل اولیه، کوشش بسیار به عمل آمده است که بهواسطۀ آزمایشهای پوست و خون تشخیص انجام شود و متعاقب آن برای اطمینان بیشتر آزمایشهای دیگری اجرا شود. البته اگر این وسایل فراهم شده بود به آسانی میتوانستیم مبتلایان را پیدا کرده و بدین وسیله تشخیص بدهیم ولی متأسفانه آزمایشهای فوق، فعلاً عملی نیست و با پیشرفت علم باید راههای دیگری برای آن پیدا کرد. تنها راهی که نسبتاً علمیتر است، همانا آزمایش معده بهوسیلۀ پرتو رونتگن (اشعۀ ایکس) است. با این حال آزمایشها بهوسیلۀ رونتگن نیز غالباً مواجه با عدم موفقیت میشود و امتحان کننده را مأیوس میکند.
دکتر لئوریگلر، همچنین در جلسۀ دیگری راجع به تشخیص بهموقع سرطان ریه شرحی بیان کرده است که قسمتی از آن را عیناً نقل میکنیم:
تا سی سال پیش، سرطان ریه چندان قابل توجه نبود اما امروزه آن را یکی از بیماریهایی میدانند که غالباً پس از ۴۰ سالگی سبب مرگ میشود و بهطور تقریب، حساب کردهاند که ده درصد کلیۀ سرطانها از انشعابات ریه شروع میشود.
در سال ۱۹۱۲ تنها مجموعه بینالمللی که دارای ۲۷۴ مورد سرطان ریه بود در دسترس آدلر قرار داشت ولی امروزه هزاران نمونه از همان موارد گزارش میشود، بهطوریکه در ماه مارس سال پیش، ۶۲۴ مورد سرطان ریه که در جریان سالهای ۱۹۴۴-۱۹۴۸ دیده شده گزارش گردیده است، اورهولت پیشبینی میکند که پزشکانی که بر این بیماری به مطالعه و تمرین اشتغال دارند، شاید بتوانند ۳۵۰۰ مورد دیگر از این بیماری را به این ارقام بیفزایند و بر طبق گزارش جدیدی که انتشار یافته است، تلفات بیماری سرطان ریه در سال ۱۹۴۷، در انگلستان و ویلز، ۱۵ برابر سال ۱۹۲۲ بوده است.
بنابراین، این سؤال خود به خود به ذهن میآید که دلایل افزایش روزافزون این بیماری و حتی وجود آن به چه عواملی مربوط است. برخی از کارشناسان معتقدند که افزایش نسبی توأم با پیر شدن افراد جامعه میتواند مؤثر باشد، البته این درست است که غالب این اشخاص به سنی رسیدهاند که استعداد بیشتری به ابتلا سرطانهای احشایی دارند ولی با دلایل دیگر میتوان ثابت کرد که افزایش تعداد موارد این بیماری در مردان رو به افزایش است و از هشتمین مرحله به مرحلۀ اول یا دوم شیوع رسیده است. جای تأسف است که در قرن اخیر، پزشکان بزرگ نتوانستهاند تومورهای سرطانی را بشناسند و همچنین نباید قبول کنیم که امروزه هم باید مانند سابق تومورهای سرطانی را به وسیله پرتوشناسی و یا عمل جراحی تشخیص دهند و با در نظر گرفتن این نکات کثرت موارد سرطان درست به نظر میرسد.
خوانندگان عزیز، بامطالعه موارد بالا توجه فرمودید که هماکنون با وسایل گوناگونی که در دست است، تشخیص سرطانهای معده و ریه در مراحل اولیه بیماری تا چه اندازه مشکل است. در بخش دوم این مقاله خواهیم دید که تشخیص سرطان رحم و سایر سرطانهای داخلی بدن نیز بسیار مشکل و سخت است.
درمان سرطان در قرن بیستم
از زمان بسیار قدیم تا اوایل قرن بیستم، معالجه سرطانها به وسیله دارو و عمل جراحی انجام میگرفت که چنانکه گفتیم اگر زود تشخیص داده میشد به نتیجه میرسید ولی متأسفانه، بهواسطه عدم امکان تشخیص بهموقع، اکثر اوقات، سرطان علاج ناپذیر میشد. از آنجایی که بشر کنجکاو، برای پی بردن به رازهای نهفته طبیعت، مخصوصاً آنجا که پای حیات و ممات در کار است؛ آنی فارغ و آسوده نمینشیند، لذا همواره درصدد بوده است وسیلهای برای معالجه سرطان بیابد.
در اوایل قرن بیستم، با پیدایش پرتو رونتگن (اشعه ایکس) و کشف اثرات عجیب آن در موجودات زنده، نور امیدی در دل پزشکان و جراحان تابید و این وسیله قوی و نیرومند را برای معالجه انواع سرطانها به کار بردند و در بعضی موارد کموبیش نتایج درخشانی نیز گرفتند، پس از کشف اجسام رادیو اکتیو، از قبیل رادیوم و…، پزشکان و جراحان برای معالجه غدد سرطانی بیش از پیش امیدوار و قویدل شدند ولی اکنون که قریب نیمقرن است از این وسایل درمانی نیرومند برای معالجه سرطان استفاده میکنند، متأسفانه، بر محققان و متخصصان فن کاملاً ثابت شده که نهتنها آن نتایج درخشانی را که انتظار داشتهاند به دست نیامده است بلکه اگر تمام منافع حاصل از رادیوتراپی و رادیوم تراپی (به اصطلاح عوام، برق گذاشتن) را در یک کفه ترازو بگذاریم و ضررهای آنها را در کفه دیگر، مسلماً، کفه ضرر خواهد چربید زیرا امروزه، بهخوبی مسلّم شده است که اولاً، نتایج رضایتبخشی که از معالجه سرطانها بهوسیلۀ اشعۀ ایکس و رادیوم به دست میآید، کاملاً ظاهری و موقتی و گول زننده است و دیر یا زود باعث تشدید مرض و وخامت حال بیمار میشود؛ ثانیاً، خطر مهم این است که اشعۀ نیرومند مزبور برای بافتهای سالم بدن بیشتر ضرر دارد تا برای غدد سرطانی، زیرا نسوج سالم را تحریک کرده آنها را تبدیل به نسوج سرطانی میکند؛ به این جهت، امروزه در کتابهای سرطانشناسی، اشعۀ ایکس و رادیوم را در ردیف عوامل مولد سرطان به شمار میبرند و همهجا خطرات مسلّم آن را گوشزد کردهاند!
اینجا با کمال تعجب، سؤالی پیش میآید و آن اینکه پس این همه هیاهو و سروصدا، تعریف و تمجید و ستایش بیحد از خواص معجزهآسای اشعۀ ایکس و رادیوم و اخیراً نیروی اتم برای درمان بیماریها، بهویژه سرطان در جراید و مجلات و رادیوها و مؤسسات فیلمبرداری، بنابراین کدام اصل و روی چه مجوزی است؟ جواب این سؤال در نظر محققان بسیار ساده و روشن است و آن این است که در قرن بیستم همهچیز حتی علم، تحتالشعاع سیاست و تجارت قرار گرفته و به راستی در میان انبوه قضایای سحرآمیز کنونی تمیز حق از باطل از عهده هرکس خارج است؛ ولی استادان و متخصصان فن که بدون کوچکترین شائبه و بیهیچ گونه فریب و ریا در کلینیکها و بیمارستانها به تحقیقات و تجسسات علمی مشغولاند، نمیتوانند از ابراز حقایق خودداری کنند و در کتابهای پزشکی ناچار نتیجه مشاهدات خود را شرح میدهند.
ادامه دارد…
منبع: کتاب مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوی کاشانی و سایت دکتر روازاده