معماری
خانه / دسته‌بندی نشده / حضور شیطان‌پرستان و بهائیت در جامعه

حضور شیطان‌پرستان و بهائیت در جامعه

۰۲/۰۳/۱۴۰۲

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بِسْمِ اللَّه‏‌الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

الحمدلله رب العالمین و صلی اللّه علی محمد واله الطاهرین سیما بقیه‌الله فی السموات و الارضین

اهم موضوعاتی که در این مطلب به آن پرداخته شده است، عبارتند از:

  • حضور شیطان‌پرستان و بهائیت در جامعه
  • رسالت خطیر افراد در جامعه
  • تنها راه کسب و افزایش بصیرت
  • شرایط حضور در دوره‌های معادشناسی و روح‌شناسی

حضور شیطان‌پرستان و بهائیت در جامعه

پانزده خرداد سالروز رحلت امام بزرگوار، این مرد بزرگ، معجزه قرن، عبدصالح الهی، بقیه اولیای خدا و نمونه‌ی روشنی از مظاهر انبیای خداوند و پیامبران الهی، مردی که توانست با حرکت خودش دنیای منحرف و فاسدی که به سمت جهنم می‌رفت را نجات دهد و در جهان کنونی ما نام مبارک و مقدس خداوند را زنده کند را تسلیت عرض می‌کنم. ان‌شاء‌الله برای همه ما درس و عبرتی باشد.

یادی هم از شهدای پانزده‌ خرداد کنیم، امام بزرگوار فرمودند: من پانزده‌ خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‌کنم. خدا نیاورد روزی که ملت ما قدر امام، شهدا و انقلاب را نفهمند و ان‌شاءالله آن روز نخواهد آمد. همانطور که مقام معظم رهبری فرمود: مردان سالم تاریخ در تاریخ می‌مانند و خداوند نام، هدف، ذکر و پیام آن‌ها را حفظ می‌کند. همان‌گونه که هرچند تمام قدرت‌های شیطانی برای نابودی دیگر بزرگان عالم بشریت و خصوصاً ائمه اطهار(ع) قیام کردند ولی موفق نشدند، ان‌شاالله نام و پیام امام و پیام انقلاب در تاریخ خواهد ماند. البته ما در این روز باید به رسالت و وظیفه خودمان فکر کنیم. دوستان من، دختران من، پسران من، خواهران و برادران، اکنون کشور ما دچار یک سرطان بسیار خطرناکی به نام سرطان شیطان‌پرست‌ها و بهائیت شده است. بهائیان همان کسانی هستند که بی‌حجابی را علناً و به‌سرعت ترویج می‌کنند و با لباس‌های بد و ظواهر بسیار زننده برای مبارزه با حجاب، عفاف و حیاء در جامعه کار می‌کنند و متأسفانه عده زیادی از جاهلان، افراد نادان و طبق فرموده خداوند در قرآن شریف، افراد حیوان صفت، در مراکز مختلف، ناآگاهانه یا عامدانه که البته اکثرا ناآگاهانه است، روی مسیر آن‌ها کار می‌کنند.

رسالت خطیر افراد در جامعه

بنابراین رسالت ما خیلی سنگین است و وظیفه خیلی سنگینی داریم زیرا “چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد کالا” یعنی آن‌ها در مناصب مختلفی همچون استاد دانشگاه، معلم آموزش ‌و پرورش، روشن‌فکر، خبرنگار و … در رسانه‌ها نفوذ کرده‌اند و بنزین به این آتش می‌زنند و این آتش‌ را شعله‌ور می‌کنند. همین اتفاقی که در سال اخیر رخ داد، نتیجه همین نفوذهاست. بنابراین مسئولیت ما سنگین است و واقعاً دین را در دست نگه داشتن مانند آتش در دست نگه‌داشتن است، زیرا منشأ مبارزه‌ این افراد، لقمه‌های حرام و همان بُعد حیوانیتی است که بر آن‌ها غلبه کرده ‌است و به همین دلیل با این‌ افراد نمی‌توان بر اساس عقل و منطق صحبت کرد. البته ما می‌دانیم که آن‌ها انسان‌های جاهل و نادانی هستند ولی آن‌ها هم ما را به جهالت خطاب می‌کنند. عرض کردم “چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا” آن‌ها مجهز به علم، مدرک، محبوبیت‌های اجتماعی و .. هستند، هرکدام ممکن است وسیله‌ای داشته باشند، یکی هنری دارد، یکی در رشته‌های ورزشی دستی دارد، یکی در علمی سررشته دارد و مشاوره تدریس می‌کند و بهر‌حال، هر کدام برای خودنمایی در سطح جامعه چیزی دارد که به وسیله آن خودشان را مطرح می‌کنند و به قلب و دیانت جوانان ما حمله می‌کنند. بنابراین ما با مشکل بسیار بزرگی روبرو هستیم. ابن‌سینا گفت که من از گاو می‌ترسم، پرسیدند چرا؟! گفت چون گاو شاخ دارد و مسلح هست ولی نمی‌فهمد. ما نیز اکنون در جامعه با همچین افرادی سروکار داریم، همین‌ها هستند که در فضای مجازی و رسانه‌ها علیه مردم کار می‌کنند، خیلی از این‌ها ناآگاه هستند و خیال می‌کنند که می‌فهمند، از جمله کسانی که در لباس روحانیت هستند و به اسم اصلاح‌طلبی و دلسوزی برای انقلاب کار می‌کنند ولی وقتی با آن‌ها صحبت می‌کنیم می‌بینیم روی جهالت و روی نادانی کار می‌کنند. آن‌ها هم به ما می‌گویند که شما جاهل هستید! آن‌ها ما را جاهل می‌دانند و ما آن‌ها را. حال از کجا باید بدانیم که چه کسی درست می‌گوید و ملاک تشخیص جهالت چیست؟! ملاک، دین ما، کلام خدا و قرآن است. یکی از نشانه‌های این افراد این است که آیات صریح قرآن و تعالیم قرآن را قبول ندارند و موضوعات را کاملاً خلاف ظاهر قرآن توجیه می‌کنند. به عنوان مثال، حجاب در قرآن آمده است و قطعا درباره آن شکی نیست ولی به اسم این‌که مثلاً فقه پویا است و باید شرایط زمان و مکان را در نظر گرفت، با آن مخالفت می‌کنند و اصل فقاهت را مورد هجمه قرار می‌دهند.

از طرفی افراد دغدغه‌مند، نگران جوانان و دیانت افراد جامعه، هستند. البته ناگفته نماند این‌ها ظاهر ماجرا است و آن چیزی که باید به آن امیدوار بود همان است که رهبر عزیزمان فرمودند و پیام امام عزیز نیز است؛ آن‌هایی که در دنیا طالب حقیقت و فهم هستند، خوشبختانه روزبه‌روز در حال پیشرفت هستند و این حقیقت در دل ملت‌ها در حال رشد است و ما امیدوار هستیم که با عنایت خداوند متعال و به‌خاطر سوز و اشک دل خانواده شهدا، این شیاطین و عوامل استعمار و استثمار و استکبار نمی‌توانند موفق شوند و ان‌شاءالله خداوند ریشه بهائیت و غرب‌زدگان را هرچه زودتر خشک کند که البته این جز با کوشش و جهاد ما امکان‌پذیر نیست. امام رضوان‌الله‌علیه چهل و پنج سال پیش در این مملکت فریاد زدند که بزرگ‌ترین مصیبت و مشکل ما غرب‌زدگی است که به این زودی‌ها از بین نمی‌رود و این غرب‌زدگی نتیجه حیوانیت است، وقتی‌که انسانی فقط به مسائل حیوانی خودش توجه کند و به معنویت، آخرت، تقویت و گسترش روح، مقام انسانیت و معنویت خودش توجه نداشته باشد، غرق در حیوانیت می‌شود و غرب‌زده و شیطان‌زده می‌شود و این مصیبت‌ها را برای بشریت درست می‌کند. ان‌شاءالله خداوند به همه ما توفیق دهد تا این مسیر را بفهمیم و درک کنیم، خود را مسلح کنیم و از جوانان خود مواظبت کنیم و تنها راهش هم همین است که ما بارها گفته‌ایم: “تنها راه سعادت ابدی وصل شدن به سلسله اولیا است و بس” .

تنها راه کسب و افزایش بصیرت

بنده بارها عرض کرده‌ام که تاریخ اسلام مملو از شخصیت‌هایی است که شب‌ها عبادت می‌کردند و روزها در راه خدا مبارزه و جهاد می‌کردند و گاهی تا مرز شهادت هم می‌رفتند اما عاقبت به خیر نشده‌اند، حتی بعضی از این شخصیت‌ها وابسته به بیت اهل‌بیت و امامت بودند، برادر امام‌ معصوم بودند. در نقطه مقابل، بعضی‌ها کافر و مشرک بودند ولی ایمان آوردند و مسلمان شدند، در راه خدا جهاد کردند و در راه پیغمبر تمام ثروت خود را دادند. باید علت این موضوع را ریشه‌یابی کرد.

خیلی سال پیش، رادیو معارف برنامه‌ای به نام راز سرنوشت داشت، بنده آن را دنبال می‌کردم، در این برنامه به این موضوع پرداخته می‌شد که چرا سرگذشت و گذشته بعضی‌ها خوب بود ولی آخر عاقبت آن‌ها خراب شد؟ عوامل مختلفی را بیان می‌کرد، مثلاً می‌گفت یکی این است که عبرت نگرفتند، یکی این است که بصیرت نداشتند، یکی این است که خودخواه بودند و دلایل دیگری را نیز ذکر می‌کرد، ولی بنده وقتی در تاریخ این افراد بررسی می‌کردم می‌دیدم که بعضی‌ از این افراد بصیرت هم داشتند، بعضی‌ها عبرت هم می‌گرفتند، همه چیز داشتند ولی باز دچار عاقبت بدی شدند. یک چیز در سرنوشت و عاقبت این‌ افراد خیلی مؤثر بود و آن دوستان بد بود که این خیلی مهم است! اگر می‌خواهید فرزندانتان و خودتان، عاقبت‌ به‌ خیر شوید سعی کنید با افراد خوب و با اولیاء ارتباط داشته باشید وگرنه به قول حافظ تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست، یعنی اگرچه تقوا مسئله بسیار مهمی است و خیلی ارزش دارد ولی افراد با تقوایی بودند که به‌خاطر هم‌نشینی با افراد بد خراب شدند. صرفا نمی‌توان بر تقوا و دانش و بصیرت تکیه کرد. بصیرتی که ملاک است و می‌تواند نجات ‌دهنده باشد، وصل‌ شدن به اولیاء است نه این‌که فقط مطالعه خود را زیاد کنید یا زیاد تاریخ بخوانید، این‌ها همه ممکن است انسان را گمراه کند.

“قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی. سوره یوسف،آیه ۱۰۸” یعنی من و کسی که از من تبعیت کند، بر بصیرت هستیم. شهید مطهری در بعضی از آثار ‌خود می‌گوید دو گروه برای جامعه خطرناک هستند، یکی منافقین یعنی افرادی که به ظاهر دین دارند ولی در دل دشمن هستند و دوم متدینین جاهل. می‌فرماید این دو گروه جوامع را به انحراف می‌کشانند و بزرگ‌ترین خطر برای جامعه هستند. بعد می‌فرماید راه رهایی از این دو گروه، بصیرت است.

بنده عرض می‌کنم که بصیرت فقط از راه وصل‌شدن به اولیاء خدا حاصل می‌شود یعنی راه نجات، وصل شدن به اولیاء خدا است و غیر از آن، راه نجات دیگری نیست، اگر می‌خواهید خودتان و فرزندانتان نجات پیدا کنید با اولیاء‌ خدا ارتباط خود را برقرار کنید. در قرآن هم خداوند همین را می‌فرماید “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا. سوره آل‌عمران،آیه ۲۰۰”، صبر در ارتباط با اولیاءالله معنا پیدا می‌کند و به معنای راه پیدا کردن است.

شرایط حضور در دوره‌های معادشناسی و روح‌شناسی

بنده یک موضوع دیگر را هم بیان کنم و آن مسئله این است که دوستان عزیز، اکنون در کانون علم و دین، گروه‌های میثاق ‌با‌ نور و گروه‌های‌ علمی مرحله اول خود را طی کردند، اگر خدا بخواهد و توفیق بدهد و عمری باشد احتمالاً از مهرماه وارد مباحث تخصصی جهان ‌بینی اسلامی می‌شویم که احتمالاً دوره اول آن مباحث معاد شناسی، شناخت ارواح و عالم ارواح است، در مراکز علمیِ دینی کمتر به این مباحث توجه شده است، ما می‌خواهیم این موضوعات را در سطح تخصصی آموزش بدهیم، در حال حاضر، تعداد کسانی‌که امتحان دادند و صلاحیت شرکت در این کلاس‌ها را دارند انگشت‌ شمار است، بنابراین دوستانی دیگری که می‌خواهند در اولین دوره (اولین دوره را خود بنده تدریس می‌کنم و دوره‌های بعد دوستان دیگر هستند) شرکت کنند حتماً باید ضوابطی را رعایت کنند از جمله اینکه بصورت مرتب در کلاس‌های عمومی روزهای سه‌شنبه شرکت کنند و در امتحانات شرکت کنند و قبول بشوند و عضو وابسته بشوند. بنابراین ان‌شاءالله ما تقریباً بعد از مهرماه، دوره دوم مباحث کلاس‌های فلسفی و عرفانی را با موضوع روح‌شناسی، مباحث مربوط به روح و عالم ‌ارواح، مباحث مربوط به تناسخ و مباحث مربوط به سیر روح در عوالم را که از مباحث بسیار پیچیده و سنگین است شروع خواهیم کرد، همان‌طور که عرض کردم، متأسفانه حتی در حوزه‌های علمیه هم به این مسائل آن‌چنان که باید و شاید پرداخته نشده ولی جزء مباحثی است که ما معتقدیم باید مطرح بشود زیرا این‌ موارد از علومی است که برای تمدن اسلامی و گسترش معارف ناب شیعی زمینه‌ ساز است.

بنابراین باید خود را آماده کنید، در کلاس‌ها و در گروه‌‌های علمی شرکت کنید، حضور مرتب و منضبط داشته باشید، مطالعات خود را بالا ببرید امتحان بدهید،   چله‌های خود را بگیرید و در انجام خدمت مشخص شده کوشا باشید، دفترچه‌های رشد را با دقت پر کنید تا ان‌شاءالله مرحله اول را طی کنید و بتوانید در مرحله دوم حضور داشته و در این کلاس‌ها شرکت کنید، این کلاس‌ها بی‌نظیر است زیرا اگر بخواهم در یک کلام بگویم نتیجه بیش از پنجاه سال تحقیق شبانه ‌روزی بنده در علوم‌ غریبه است.

بنده بیش از پنجاه سال شبانه ‌‌‌روز نزد اساتید مسلّم و اساتید فن و در بزرگ‌ترین کتاب‌خانه‌های کشور، در عرفان‌ها و ادیان مختلف و در علوم‌ غریبه تحقیق کردم و الان کم و بیش احساس می‌کنم افرادی وجود دارند که آماده ورود به این مرحله کلاس‌ها هستند.

درباره ی n.majd

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *