اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهالرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی اللّه علی محمد واله الطاهرین سیما بقیهالله فی السموات و الارضین
اهم موضوعاتی که در این مطلب به آن پرداخته شده است، عبارتند از:
- معنا و ویژگی ماه ربیع
- نتایج چله ماه ربیع
- بحث سنخیت در قرآن کریم
- اثرات تبلیغات فرهنگ غربی و نشر خداناباوری در جامعه
- عوامفریبی از طریق نشر خرافات
- الزام تعقل و عقلگرایی
- راه سنخیت با امام زمان
- خصوصیات علمای ربانی و راه شناخت آنها
- شرایط حضور در کلاسهای تخصصی از جمله روحشناسی و نجوم
معنا و ویژگی ماه ربیع
حلول ماه ربیع را تبریک عرض میکنم، انشاءالله خداوند عزاداریها و تجلیل از نام مقدس اباعبدالله و شهدای کربلا را از همه ما و شما قبول کرده باشد و انشاءالله دوستانی که اربعین مشرف شدهاند، دعاهایشان مستجاب شده باشد. ربیع بمعنای بهار و ماه ربیع بمعنای ماه بهار است. بدین معنا که بعد از ماه ذیالقعده که مؤمنین در زمستانی سرد و خشک با هوای نفس مبارزه کردند؛ در ماه ذیالحجه حجاج مراسم حج بجا آوردند و پس از آن در ماه محرم و صفر کربلاییها و عاشورائیان قیام کردند و در مقابل ظلم ایستادند؛ بعد از این ماههای جنگ و مبارزه، ماه ربیع، ماه پیروزی و شادی است و آثارش در این ماه [تجلی یافته]. همانطور که از نام مقدس امام رضا علیهالسّلام و وجود پربرکت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها و حضرت شاه چراغ و دیگر فرزندان موسیبنجعفر علیهمالسّلام در ایران مشخص است که همه از برکات عاشورا و کربلا است و همه اینها پیروزیهایی است که در طول تاریخ برای مظهر حق و حقیقت و حزب خدا اتفاق افتاد.
نتایج چله ماه ربیع
بنابراین این ماه ربیع الاول به یک معنا ماه امام رضا و ماه کسانی است که اسلام ناب و شیعه ناب را در کشور ما به ما هدیه کردند و از این نظر ماه پیروزی است، این چلهای هم که در این ماه گرفته میشود به همین مناسبت است یعنی در واقع چله فرح و پیروزی و شادی است و یکی از اعمال ما تداوم بر قرائت سوره روم است که در آن خداوند میفرماید: «فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»[۱] همه کارها از آن خداوند است و خداوند مومنین را در این روز یاری میکند و مومنان در این دوره شادی میکنند و در روایت است که منظور از مومنون در این سوره شیعیان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها هستند. بنابراین این ماه، ماه بسیار خوبی است، البته فعلاً ما به دلایلی چله نمیدهیم و افرادی که سالهای گذشته چله گرفتهاند میتوانند همان چله را که با این ماه مناسبت دارد بگیرند. لازم به ذکر است، چلههایی که ما در اینجا آموزش دادهایم، همه بر اساس تعالیم دینی و بر اساس فلسفه و حکمت است و از این چلههایی نیست که بعضی از افراد میدهند و اصلا نمیدانند که چله چیست، پیرو دوستی که جلسه قبل سوالاتی در مورد چله داشتند باید به ایشان گفت که یکی از خصوصیات چلههایی که در عرفان مقربین داده میشود این است که این چلهها همه علمی است و مبنا، حکمت و فلسفه دارد و با یک برنامه تربیتی همراه است و این چنین نیست که فقط اسم آن چله باشد. البته افراد چلههای مختلفی میگیرند، منتها چلههای خصوصی و چلههای تربیتی این خصوصیات را دارد که بر اساس مبانی فلسفی، حکمی و تربیتی تدوین میشوند. به هر صورت انشاءالله خداوند قبول کند.
به ادامه بحثمان از جلسات گذشته درمورد سنخیت روحی بپردازیم، بعضی افراد میپرسند که سنخیت و مشابهت روحی در کجای قرآن آمدهاست؟! در قرآن آیاتی وجود دارد که یا غیرمستقیم این موضوع را بیان میکند یا اشارهای به آن میکند، مثلاً در قرآن داریم که «تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ»[۲] اینها قلبهایشان شبیه بههم هست، یعنی بین اینها سنخیت روحی وجود دارد و باز در جای دیگر میفرماید اینهایی که شبیه هم هستند یا باهم در یک گروه کار میکنند «و فی العذاب مشترکون»[۳] یعنی عذابهایشان هم شبیه به هم است، به عبارتی اشتراک در عذاب هم وجود دارد.
اینها آیاتی است که بر اساسش میتوان دریافت که افرادی که در یک گروه هستند، یک نوع سنخیت و مشابهتی بین آنها وجود دارد، همچنین اینکه در روایات دستور دادهاند که نباید شبیه کفار شویم و لباس کفار را بپوشیم، به این خاطر است که روی ما تأثیر میگذارد و اخلاقمان شبیه آنها میشود، مثل آنها شده و به آنها شباهت پیدا میکنیم.
اثرات تبلیغات فرهنگ غربی و نشر خداناباوری در جامعه
امروزه در همین کشور ما تبلیغات و کارهای بسیاری زیادی انجام میشود تا فرهنگ غربی رواج پیدا کند و متاسفانه در جنگ فرهنگی یا همان شبیخون فرهنگی بسیار هم موفق بودهاند و ما علیالظاهر موفق نبودهایم. ما که میگویم منظورم این است که افرادی مثل بنده، روحانیون و علما آنطوری که بایسته و شایسته هست موفق نبودهایم، همانطور که شما میبینید فرهنگ غربی و جهالت در جامعه اسلامی ما بهقدری است که واقعاً جای تأسف دارد و باید خودمان را مذمت کنیم که چرا اینچنین شده است! ما چون به جامعه امام زمانی میاندیشیم و ایدهآلها و آرمانهایمان امام زمانی است از این وضع راضی نیستیم. بعضیها ممکن است با زمان شاه یا بعضی جوامع دیگر مقایسه کنند و بگویند که آنجاها را ببینید، اتفاقا مردم ما الان خیلی خوب هستند! بله، نسبتبه خیلی جاها الان خوب هستیم ولی نسبتبه آرمانها و ایدهآلهایمان چقدر عقب هستیم و چقدر به جلو رفتهایم!؟ این خیلی مهم است، متأسفانه من باید خدمت شما عرض کنم الان وضع بهجایی رسیده است که علناً بدون هیچگونه ترس و مانعی خصوصاً در فضاهای مجازی به مقدسات اهانت میکنند و علناً کفر، ضد خدایی و خدا ناباوری را در جامعه و مکانها و مراکز و محافل حقیقی یا مجازی گسترش میدهند و روی آن کار میکنند و هیچ مانعی هم احساس نمیکنند و این خطر بسیار بزرگی است. بزرگترین خطر برای یک جامعه این است که افراد ایمانشان را به خدا از دست بدهند و دچار بیخدایی شوند زیرا کسی که به خدا ایمان نداشته باشد هر کاری را جایز میداند، وقتیکه خدا نباشد یعنی آخرت و حساب و کتابی نیست بنابراین هر انسان عاقلی(البته اگر بشود اسمش را عاقل گذاشت) که به خدا اعتقاد نداشته باشد هر کاری را جایز میداند. وقتی خدا و قیامتی نیست چرا باید سختی بکشیم، بنابراین برایاینکه راحت باشیم هر کاری میکنیم، حساب و کتابی که وجود ندارد بنابراین انسانیت و اخلاق زیر پا گذاشته میشود. امکان ندارد که یک شخص به خدا اعتقاد نداشته باشد ولی اخلاق داشته باشد.
ممکن است شما فردی را ببینید که به خدا اعتقاد ندارد و خیلی هم بااخلاق است ولی اگر بتوانید تحلیل روانی کنید میبینید که اینچنین نیست. اگر این تفکر خدایناکرده در جامعه گسترش پیدا کند، سنگ روی سنگ بند نمیشود، شما جنایتکارهای جوامع غربی را میبینید که در زندانهایشان چگونه هستند، آنها اصلاً اعتقادی به خدا ندارند بهعنوان مثال، طرف در رستوران یا هرجای دیگری رگبار مسلسل را به سمت مردم میگیرد آنها را میکشد و بعد میگوید که من ناراحتی اعصاب دارم و به همین دلیل این کار را انجام دادم و بنابراین آنها هم میگویند که از آنجاییکه این فرد در حالت عادی نبوده است تبرئه میشود یا مثلا قانونی گذاشته بودند که کسانی که ایدز دارند، چون آن زمان ایدز کشنده بود و دارویی برایش پیدا نکرده بودند، این افراد هر جنایتی که انجام دهند نباید کشته شوند! وقتی حساب و کتابی نباشد همهچیز جایز میشود، امروزه در تلاش هستند که تفکر خداناباوری یا آتئیسم را گسترش میدهند و متأسفانه جامعه ما هم هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد. به هر ترتیب ما باید به ایدهآلها و آرمانهایمان توجه داشته باشیم و بدانیم برای ایجاد سنخیت جز اینکه با اولیای خدا ارتباط داشته باشیم هیچ راه دیگری نداریم.
لازم است این را هم خدمت شما عرض کنم، بنده این چند روز که تعطیلات بود برای یافتن جواب سوالم در ارتباط با علم نجوم که کار میکردم در اینترنت جستجو کردم، به یکی از سایتهای نجوم که هفت هزار یا هفتادهزار عضو داشت برخوردم که همه مطالبش دروغ و غلط و بر مبنای خرافات بود، مثلا درباره سال سگی، سال خوکی، سال ماری و … و شخصیت سگی، شخصیت خوکی مطالبی نوشته بود. هر فردی هم که وارد این سایت میشود باید نفری ۱۵۰ هزار تومان بدهد، انگشتر شرفالشمس و حرز امام جواد میفروشند و پول در میآورند، در واقع اینها از جهالت و ناآگاهی مردم استفاده میکنند و به وسیله همین خرافات و با استفاده از جاهلیت مردم پولهای کلانی پارو میکنند.
تا خرند این قوم رندان خریداری میکنند وین خران در زیر ایشان آه و زاری میکنند [۴]
وقتی که عوامیت و جاهلیت در یک جامعه پخش شود، نتیجهاش این است که افراد فریبکار با خرافات، حرفهای دروغ و جادوجنبل و این جورچیزها که هیچ کدام هم درست نیست، پول و ثروت کلانی به جیب میزنند. نه شرفالشمس این افراد، نه حرز جواد اینها و نه ستاره شناسی این افراد، هیچکدام درست نیستند! اینکه میگویند سال خوک یا سال سگ، غلط است. این حرفها بعد از حمله مغولها و بعد از اینکه مغولها به ایران آمدند درست شد. حتی با همین تبدیلات و تطبیقات مغولها هم الان سال سگ یا خوک نیست و اینگونه که اینها میگویند غلط است، چون آنها براساس سال قمری میچیدند و سال قمری را اینگونه تقسیم میکردند. به هر ترتیب با همین حرفها مردم را فریب میدهند و پول میگیرند، ثبت نام میکنند و حرفهای دروغ و مزخرف تحویل مردم میدهند، کلمات و اصطلاحات خارجی هم مانند آسترونمی، آسترولوژی، چاکراه به کار میبرند و مردم را فریب میدهند! اینها همه دروغ و افسانه است، یا مثلا یوگا، شما نمیتوانید کسی را نشان دهید که مثلاً چهل سال یوگا کار کرده و به جایی رسیده باشد! یوگا، تفریحی است که یک گوشه مینشینند، خلسه و استراحتی میکنند مثل اینکه مثلاً شخص خسته است و میخوابد، مینشیند و استراحتی میکند و میگوید چه آرامشی پیدا کردم، اینها آرامشهای حقیقی نیستند بلکه آرامشهای مجازی و کاذب هستند.
تمام مطالب ما در کانون علم و دین، براساس عقل است، بارها پیش آمده فردی به بنده گفته من شما را دوست دارم و من به او گفتهام دوست داشتن کافی نیست، شما باید بیایید، مطالب ما را عاقلانه بررسی کنید، بشناسید، بروید با دیگران بحث کنید، صحبت کنید، معیارتان باید عقل، عقل، عقل باشد و با عقل باید بپذیرید، دین را باید با عقل پذیرفت. اما متأسفانه مثل اینکه همه خواب هستند همه «اکثرُالناسِ لا یَعقِلون، اَکثَرُهُم لا یَشعُرون» مثل اینکه «وَقَلیلُ مِن عِبَادِی الشَّکور»[۵] فرادی که به طرف حقایق می آیند، کم هستند و آن طرف کثیر هستند، این موضوع بهخاطر همین بحث سنخیتهای کاذب است. سنخیت کاذب یعنی افراد بر اساس یک معیار سطحی و به یک چیز سطحی علاقمند میشوند مثلا یک نفر قشنگ صحبت میکند و خوش بیان است، فکر میکنند تمام مطالب او حق است و به طرف او میروند.
راه سنخیت با امام زمان
شما اگر بخواهید با روح مقدس امام زمان(ع) سنخیت پیدا کنید باید اول با اولیاء ایشان ارتباط و سنخیت برقرار کنید. این سنخیت چگونه است؟ این سنخیت این است که ابتدا شما باید ببینید که حرفهای او به دل شما مینشیند یا نه هرچند این ابتدا و شروع کار شما است و تمام کار نیست، شما باید در ادامه با عقل و ادله عقلی و قرآنیِ محکم از یک نفر که باید جزء اولیاء خدا هم باشد، تبعیت کنید. اولیاء خدا نشانههایی دارند، تعریف دارند، مشخصاتی دارند که شما باید به وسیله این نشانهها آنها را بشناسید و به آنها نزدیک شوید. امروزه این هوش مصنوعی که درست شده دیگر هیچ چارهای نمیگذارد، این نرمافزارهایی که درست شده صدای مثلاً یک نفر که بیست یا سی سال پیش زنده بوده را میگیرد و یک مطالب جدید با صدای خودِ او و حتی با عکس یا فیلم خود او جعل میکنند. با این اوصاف دیگر هیچ راهی نمیماند و به هیچ چیز، نمیتوان اعتماد کرد. یعنی ممکن است از شما یا مثلاً از یک شخصیتی فیلم یا یک سخنرانی درست کنند که همه آن دروغ باشد، مثلا فیلمی درست کنند که آن شخصیت کار خلافی میکند و به همین دلیل نمیتوان اعتماد کرد و هیچ راهی ندارد مگر همان راهی که همیشه گفته شده که باید با اولیاء زندگی کنید، با تلویزیون و ویدئو و اینها نمیشود، باید با اولیاء زندگی کنید و ارتباط داشته باشید.
خصوصیات علمای ربانی و راه شناخت آنها
شما باید از نزدیک اولیاء و علمای ربانی را ببینید تا برای شما ثابت بشود که ۱٫ اسلامشناس هستند، ۲٫ زهد به دنیا دارند و دنیاطلب نبوده و دنبال جاه و مقام و رفاه دنیایی نیستند، ۳٫ محو در خدا هستند، عشق به خداوند و خدمت به او و دین او و خدمت به امام زمان سرلوحه زندگی آنها است، ۴٫ مورد تائید علمای بزرگ هستند.
که این مورد آخر خوشبختانه در بنده نیست. بعضیها خیال میکنند بنده برای خودم تلاش میکنم که شاگرد جمع کنم و این حرفها را میزنم که مرید من بشوید و اینکه میگویم به اولیاء بپیوندید یعنی مثلاً من جزو اولیاء هستم، الحمدالله هیچکس من را تائید نمیکند و من از این نظر نمیتوانم به عنوان پیر و مرشد باشم، بنده این مشکل را دارم و شما باید دنبال فرد دیگری بروید و در این چهل، پنجاه سال هم که این حرفها را زدهام به لطف خداوند هیچوقت مریدی نداشتهام. چند نفر شاگرد مثل شما میآیند و چند صباحی هستند و بعد هم میروند. به هر ترتیب، به غیر از این راه، راه دیگری نیست و فقط از این راه میشود سنخیت را ایجاد کرد. اگر دنبال عالم ربانی بگردید، قطعا پیدا میکنید زیرا کم نیستند و اتفاقا تعدادشان زیاد است. همانطور که عرض شد عالم ربانی باید این خصوصیات را داشته باشد: اسلامشناس باشد، عالم باشد یعنی به دنبال حکمت و علم باشد و ربانیت او این است که شدیدالربط به خداوند باشد، هدف او خدمت به خدا، خدمت به دین و خدمت به امام زمان باشد، برنامههایی که در زندگی خود میچیند و کارهایی که میکند همه در جهت خدمت به خداوند باشد، عالم ربانی زیر نظر است، ارتباط دارد، اجازه دارد، یعنی تربیت شده یک استاد کامل است، باید استاد داشته باشد، بدون استاد نمیشود، اینکه خودش خوانده و رسیده است، نمیشود! باید استاد داشته باشد و مورد تائید بزرگان باشد، باید زهد به دنیا داشته و دنبال دنیا، مقام، رفاه و پول نباشد. اگر فردی با این اوصاف پیدا کردید باید دامن او را بچسبید و رها نکنید، آن موقع، سنخیت ایجاد میشود.
هیچ راهی بهتر از خدمت و اتصال روحی که ولی برای شما دعا کند و شما برای او دعا کنید، سنخیت را ایجاد نمیکند و بهترین حالت برای اتصال روحی این است که شبها بین ساعت یازده تا دوازده این کار را انجام دهید البته خیلیها انجام نمیدهند در نتیجه توقع اینکه سنخیتی ایجاد بشود نمیتوان داشت. انشاءالله در جلسات آینده در مورد اینکه خدمت چگونه موجب ایجاد سنخیت میشود، صحبت خواهیم کرد.
شرایط حضور در کلاسهای تخصصی از جمله روحشناسی و نجوم
نهایتا عرض کنم که کلاس روحشناسی و نجوم اهل بیتی که علمی هم هست را ما در آینده نزدیک خواهیم داشت و در آنجا بیان خواهیم کرد که بعضی از علوم جدید را اهل بیت داشتهاند اما بعضی چیزها در علوم جدید است که اهل بیت رد کردهاند و الان دانشمندان خیال میکنند هست ولی مطمئناً در آینده ثابت میشود اشتباه میکنند، این کلاسها فقط برای دوره سوم است، الان افرادی که فقه تخصصی شرکت میکنند میدانند که فقط برای دوره سوم است یعنی برای دوستان دیگر نیست که با قسم و خواهش و اینها بگویند که برای ما کلاس بگذارید، شما باید دوره اول را طی کنید، دوستانی که الان دوره دوم، دوره علوم اسلامی را طی کردهاند، انشاءالله اگر یکسری کارها و مراحل دیگر را هم انجام دهند و این مراحل را طی کنند میتوانند در کلاس روح شناسی، نجوم یا کلاسهای تخصصی دیگر شرکت کنند. بنابراین کسانی که میخواهند این دورهها را شرکت کنند چارهای نیست مگر آنکه دورههای اول و دوم را طی کنند و الّا گیج میشوند. به عنوان مثال در کلاسهای روز شنبه که بحث جهانبینی است بعضی از دوستان بخاطر اینکه مقدمات بهخوبی برای آنها جا نیفتاده متاسفانه گیج میشوند. انشاءالله که خداوند به همه شما توفیق بدهد با صلوات بر محمّد وآل محمّد.
[۱] . سوره روم آیه ۴
[۲] . سوره بقره آیه ۱۱۸
[۳] . سوره زخرف آیه ۳۹
[۴] . ملکالشعرا
[۵] . سوره سبا،آیه ۱۳