طبق آنچه قرآن کریم تشخیص می دهد، حیات نوع انسان یک حیات ممتد و دامنه دار بینهایتی است که با این جنب و جوش پنج روزه دنیوی مقصور نبوده و با مرگ و میر از میان نمی رود و انسان مانند سایر موجودات جهان به سوی خدا برگشته و برای همیشه زندگی خوشبختانه و یا بدبختانه ای خواهد داشت.
نویسنده: ن.اعتباری
-
نقش امام علیه السلام در تشریع، دریافت و تفسیر دین
در مکتب تشیع، امامان علیهم السلام ادامه دهنده رسالت پیامبر اکرم (ص) به شمار می آیند. تعیین نقش ایشان در ادامه دادن رسالت یادشده از مسائلی است که همواره مورد پرسش اندیشوران بوده است. با توجه به آموزه انکارناپذیر خاتمیت، این مسأله باید به گونه ای پاسخ داده شود که از امامان، پیامبرانی دیگر نسازد. این نوشتار تأمّلی در این مسأله است. نگارنده با جستجو در آیات و روایات معتبر، بدین نتیجه دست یافته که امامان علیهم السلام نه شأن تشریع دین دارند و نه شأن دریافت دین، بلکه ایشان تمام دین را از شخص پیامبر یا امام پیشین دریافت داشته، برای مردم بیان کرده و به تفسیر و تأویل می پردازند.
-
نقش غایی امام در نظام آفرینش
امام، انسان کاملی است که صفات کمال خداوند در عالیترین درجه ممکن در او تجلی و تبلور یافته است. او خلیفه و حجت خداوند در زمین و در میان انسانها است. غایت ـ در کارهای اختیاری ـ مرتبهای از کمال و جودی است که فعل به انگیزه آن، از فاعل صادر میشود و به آن، غرض و هدف نیز گفته میشود. از دیدگاه عقل، غایت و هدف جهان که فعل خداوند حکیم است، سر انجام به خدا منتهی میگردد؛ اما در مرتبهای پس از آن، موجودی است که نسبت به موجودات دیگر، از کمال وجودی بالاتری برخوردار است. این موجود، انسان کامل است که در قوس صعود، از عقول مفارقه نیز فراتر میرود.
-
نقش فاعلی امام در نظام آفرینش
بحث درباره جایگاه و نقش امام در جهان آفرینش به نقش فاعلی و غایی امام در جهان باز میگردد، یعنی آیا امام از چنان کمال وجودی برخوردار است که در عالم آفرینش نقش فاعلی یا غایی یا هر دو را ایفا کند؟ در مورد نقش تکوینی امام به عنوان علت غایی جهان اتفاق نظر وجود دارد، اما برخی نقش امام به عنوان علت فاعلی را نپذیرفته اند و برخی به عنوان اصل ثانوی و در موارد استثنایی و برخی دیگر امام را مجرای فیض الهی در گستره عالم آفرینش دانستهاند که دیدگاه مقاله نیز همین است.
-
چهل نکته از تفسیر سوره حمد
فرمود بسم یعنی باسم خداوند رحمن و رحیم و متعلق کلمه را با ذکر نفرمود که بفرمایید أبتَدِءُ یا أستعین یا أتَبَرَّکُ و این مزیت شایانی دارد که ممکن است گوینده همه این معانی را اراده کند که خدایا به نام تو ابتداأ می کنم و تبرک می جویم و استمداد می کنم، ولی اگر قصد قرآن کند و معنی آن را در نظر بگیرد، احتیاط آن است که قصد کند همانی را که خدا اراده کرده است.