امروزه یکی از تأسفبارترین گرایشهای غالب در بعضی از مناطق خاص جهان اسلام، اقتباس بعضی مکاتب و اندیشههای احیاناً مُد شده در غرب، و چسباندن پسوند «اسلامی» به آنهاست. چنین است که ما شاهد اصلاحاتی همچون «دموکراسی اسلامی»، «سوسیالیسم اسلامی» یا «راسیونالیسم اسلامی» و غیره هستیم. این گرایشها سعی میکنند با مدرن نشان دادن و به روز کردن اسلام، آن را قابل پذیرش سازند و بدین طریق با تقلیل و فروکاستن اسلام از یک مجموعهی تام اصول و مبانی و از یک جهانبینی کامل، به صفتی که اسمی را توصیف میکند، آن را تحریف میکنند. به طوری که این کاربرد معنا و مفادی کاملاً متفاوت با آنچه در چارچوب فکری تمدن غربی زایندهی این اصطلاحات از آنها اراده میشود، پیدا میکند.
ادامه نوشته »عقل دینی در جهاد
عقل در لسان عرفا و لسان حکما و فلاسفه و در فرهنگ عامیانه، معانی و اصطلاحات مختلفی دارد. برای عقل معانی و مراتب مختلفی بیانشده است؛ عقل جزئی و عقل کلی، عقل مطبوع و عقل مسموع، عقلبالقوه و عقلبالفعل، عقلبالملکه و عقل بالمستفاد و به همین ترتیب صاحب نظران تقسیمبندیهای مختلفی در مورد عقل کردهاند. عقل دینی یعنی آن عقلی که به نور ولایت مستمیر شده است و نورش را از نور ولایت و نور اولیای خدا میگیرد. این عقل مطلوب است و آن عقلی است که میتواند انسان را در جهادهای مختلف و در میدانهای کارزار مختلف کمک کند و هیچگاه از ناحیه انسان و از ناحیه نفس در جهادها و مبارزات مختلف کنار گذاشته نمیشود. عقلی که به انسان میگوید باید وارد جهاد اکبر شود، عقل دینی است. عقلی که تسلیم دین شده، عقلی که دین و دستورات الهی را بر زندگی خود حاکم کرده است، یکی از معانی این نور، همان نور عقل است که در نفس انسان قرار دارد و چنین عظمتی دارد، همان عقلی که به نور الهی متصل است و از نور الهی و از مشکات الهی نور میگیرد ﴿یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ﴾ این شجره مبارکه که عقل از آن نور میگیرد. پس عقل دینی عقلی است که تابع خداوند و تابع ولایت الهی شده است و از ولایت الهی استمداد میگیرد. این عقل بنا به فرموده امام صادق علیهالسلام اولین مخلوق از روحانیون است که از یمین عرش خداوند خلق شده است. عقل و عشقی که عرفا معتقدند با هم تضاد دارند، همان عقل غیر دینی و عقل جزئی و دنیایی است. عقل دینی بعد از اینکه انسان در جهاد اصغر و با دشمن خارجی مبارزه کرد و تا آخر ایستاد و یا شهید شد یا اسیر شد یا پیروز شد و در همه حالات تا آخر عمر این جهاد را رها نکرد و وقتی از میدان مبارزه با دشمن خارجی برگشت و حالا مبارزه با نفس کرد، همین عقل میگوید که ای انسان تو نباید در حد فهمیدن بدانی بلکه باید بروی و به مقام دیدن برسی، باید به مقامی برسی که ببینی و کشف کنی و شهود کنی و به انسان یاد میدهد که چگونه راه عرفان را طی کند و در تمام مراحل سیروسلوک عرفانی آن عقل همراه انسان است و مبارزهای با کشف و شهود ندارد و انسان را به عشق الهی میرساند. آن عقل با عشق الهی هیچ مخالفتی ندارد بلکه تایید میکند، بلکه اصلاً خود آن عقل عشق است.
ادامه نوشته »هستی شناسی
هستی شناسی هستی شناسی دربرگیرنده اعتقادات ما در مورد ماهیت جهان و ارتباط آن با کنشگران است. هستی شناسی مطالعه فلسفی طبیعت هستی، شدن ،وجود یا حقیقت است و مسائل مربوط به وجود، حدود وجود ،نشانه های وجود ،اقسام وجود را مطرح میکند که در واقع اصل موضوع هستی شناسی …
ادامه نوشته »سیروسلوک اشراقی
سیروسلوک اشراقی ریشه در تصوف اسلامی، حکمت خسروانی و ذوقیات افلاطونی و فلوطینی و هرمسی دارد و جوانه ها و شاخه هایش در جهت الله نور السماوات و الارض در حرکت می باشد. ۲۰۱۲۰۳۲۶۱۱۰۶۵۳-۱۱۲۲-۱۵دانلود
ادامه نوشته »اهمیت و جایگاه تفکر در سیروسلوک
۲۰۱۲۰۳۲۶۱۱۵۴۴۹-۱۱۴۶-۸۲دانلود گرایش به عوالم غیب و کشف اسرار ماوراء طبیعت و بهره مندی از جذبات وصول، امری فطری است و همه انسان ها در ذات خویش در جستجوی راهی برای پاسخگویی به این نیاز اساسی می باشند. بر این اساس شاهد ظهور دستورالعمل های مختلف و بعضا متضاد در سیروسلوک …
ادامه نوشته »