زندگینامه: فرانسیس بیکن در ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱ در لندن (یورک هاوس) در منزل پدرش سر نیکولاس بیکن متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت ملکه الیزابتِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن لیدی آن کوک خواهرزن لرد بارلی خزانهدار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیس بود. این زن که دختر سِر آنتونی کوک، آموزگار خصوصی ادوارد ششم پادشاه انگلستان بود، در علم کلام متبحر بود و با اسقفهای زمان خویش به زبان لاتینی مکاتبه میکرد. در دوازدهسالگی بیکن را در کمبریج به کالج ترینیتی فرستادند جایی که با نهایت دقت از برنامه درسی قرونوسطایی تا حد زیادی به زبان لاتین پیروی کرد؛ اما بعداً از آن روش روگردان شده به روش تجربهگرائی متوسل شد و پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی باآنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در فرانسه مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پسازآنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت.
ادامه نوشته »اسپینوزا
زندگینامه اسپینوزا متعلق به خانواده ای از یهودیان پرتغال بود که در حدود اواخر قرن شانزدهم به هلند مهاجرت کرده بودند. شاید نیاکان او «مارّانو» بودند؛ یعنی یهودیانی که در آخرین دهه قرن پانزدهم، برای احتراز از تبعید از کشور خویش، به ظاهر مسیحیت را پذیرفته بودند درعین اینکه در باطن معتقد به دین یهود بودند. به هر تقدیر، مهاجران، با ورود به هلند، آشکارا ایمان به دین یهود را اعتراف کردند؛ و به این ترتیب اسپینوزا در جامعه یهودی آمستردام و مطابق با سنن یهودی پرورش یافت. آموزش اولیه او طبعا به صورت مطالعه عهد عقیق و تلمود بود. وی به آرا مذهب قبّاله که تحت تأثیر سنت نوافطلاطونی بود، آشنا گردید و آثار فیلسوفان یهود مانند موسی بن میمون را مطالعه کرد. مقدمات زبان لاتینی را از یک آلمانی آموخت و تحت نظر فرانسیس واندن اندن یکی از مسیحیان، به مطالعه زبان پرداخت و تحت تعالیم او با ریاضیات و فلسفه دکارت آشنایی یافت.
ادامه نوشته »ابن سینا
ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ،پزشک، ریاضیدان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان، فیلسوف، موسیقیدان و دولتمرد ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. ابن سینا از همان آغاز کودکی استعداد و هوش عجیبی در آموختن علوم مختلف داشت. پدرش از کودکی برای تعلیم و تربیت او تلاش بسیاری میکرد. او علم فقه را نزد استاد اسماعیل زاهد آموخت. پس از آن پدرش او را برای فراگیری علم منطق و هندسه نزد استاد ابوعبدالله ناتلی فرستاد. او در ده سالگی قرآن را حفظ کرده بود و ادبیات، هندسه و ریاضیات، صرف و نحو عربی را نیز میدانست. کتابهای اصول اقلیدس، مقدمهی پورفیری و المجسطی نوشتهی بطلمیوس از آثاری هستند که ابن سینا در کودکی و زیر نظر اساتید مختلف مطالعه کرد. ابن سینا پس از ۴۰ بار مطالعه علم متافیزیک ارسطو با عنوان کتاب مابعدالطبیعه نتوانست مفهوم آن را درک کند و ابهامات زیادی برایش به وجود آمد که به کمک کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی توانست آن را بفهمد و به حقیقت آن پی ببرد. او با مطالعه نوشته های پزشکان پیشین و در کوتاه ترین زمان توانست علم طب را نیز بیاموزد و در جوانی موفق شد بیماری امیر سامانی را درمان کند که به عنوان پاداش به او اجازه داده شد از کتابخانه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند و این امر باعث شد او بتواند بیشتر از قبل بر علم خود بیافزاید. ابن سینا با مطالعه و هوش زیادی که داشت توانست در ۱۸ سالگی بر بسیاری از علوم زمان خود تسلط کامل پیدا کند و پیشرفت های بعدی خود را مدیون استدلال های شخصی خودش بود.
ادامه نوشته »بروشور فلسفه ۲
سرفصل های کارگروه فلسفه به شرح زیر است: چگونگی پیدایش فلسفه فلسفه پیش از سقراط سقراط و شکلگیری تفکر درست فلسفی اندیشه فلسفی افلاطون و ارسطو فلسفه یونان فلسفه اسکولاستیک فلسفه قرون وسطی فلسفه معاصر فلسفه اسلامی
ادامه نوشته »بروشور فلسفه ۱
چرا فلسفه ؟ «حیرت» نقطه تحول انسان است؛ وقتی خود را میشناسد و به نقص و محدودیت خویش پی می برد، از خود میپرسد « از کجا آمده ام ،و بدنبال چه هستم ؟». چنین پنداری از «هستی » و جهانی که کرانههای آن به سادگی برای انسان پیدا نیست، عطش شناخت «منشا و چیستی وجود» را در او برمیانگیزد. فرونشاندن این میل مفرط که جان انسانهای بیدار را قرنها، تشنه «فهم حقیقت» نموده، به یاری دانشی میسر است که خردمندانه به سیر در هستی و وجود انسان میپردازد. این دانش «فلسفه» است. از این رو کانون علم و دین با برپایی «کارگروه تخصصی فلسفه» بر آن است که بستر لازم برای رشد فکری و مواجهه صحیح با مقوله «وجود و ضرورت اتصال به وجود لایتناهی» را برای اعضا این راه فراهم سازد.
ادامه نوشته »