برچسب: علم و دین
-
علم در نهج البلاغه قسمت پنجم
قسمت پنجم
و) در عظمت و بزرگی علم
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۳ ؛ ص۴۸۹
از سخنان آن حضرت علیه السّلام است خطاب به اهل بصره که بر سبیل حکایت از پیشامدهاى سخت خبر می دهد:
قسمتى از این سخنان است (درباره ایمان):
(۴) راه ایمان (گرویدن به خدا و رسول) روشن ترین راه است (به رسیدن سیادت و سعادت همیشگى) و تابان تر از چراغ (که رونده در آن هرگز گم نمی شود) پس به سبب ایمان به کردارهاى شایسته راه برده می شود، و به سبب کردارهاى شایسته به ایمان راهنمائى می گردد (اعمال صالحه نتیجه و ثمره ایمان است و صدور آنها از بنده مؤمن دلیل بر وجود ایمان است در قلب او) (۵) و به سبب ایمان (که ثمره آن اعمال صالحه است) علم و دانائى آباد می شود (صاحب آن به سود می رسد، زیرا علم بى ایمان و عمل به آدمى چیزى نمی افزاید مگر دورى از رحمت خدا) و به سبب علم از مرگ خوف و ترس پیش می آید (زیرا علم به مبدأ و معاد مستلزم یاد آورى از مرگ است، و یاد آورى از مرگ موجب ترس از آن، و ترس از آن سبب کردار و گفتار نیکو و آن باعث به دست آوردن سعادت همیشگى است به خلاف جاهل که از سختیهاى مرگ غافل است، لذا تمام کوشش او صرف دنیا گشته از نیکبختى همیشگى محروم می ماند) و بر اثر مرگ دنیا بپایان می رسد و به وسیله دنیا (سعادت جاوید در) آخرت به دست می آید …
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۱۵۵
از سخنان آن حضرت علیه السّلام است به کمیل ابن زیاد نخعى
۳- اى کمیل، علم بهتر از مال است (زیرا) علم تو را (از گرفتاری هاى دنیا و آخرت) نگاه دارد، و تو مال را (از تباه شدن) نگاه می دارى، مال را بخشیدن کم می گرداند و علم بر اثر بخشیدن (یاد دادن بدیگرى) افزونى می یابد، و پرورده شده و بزرگى به دارائى با از بین رفتن آن از دست می رود (و بزرگى به علم از بین رفتنى نیست)
۴- اى کمیل ابن زیاد، آشنائى با علم و تحصیل آن دین است که به سبب آن (در روز رستاخیز) جزاء و پاداش داده می شود، انسان در زندگى خود با علم طاعت و پیروى (از خدا و رسول و ائمّه دین) و پس از مرگ پسندیده گویی ها (که مردم درباره اش مى گویند) به دست می آورد، و علم فرمانروا است و مال فرمانبر و مغلوب است (مال در معرض انتقال و زوال می باشد و علم باقى و برقرار).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۱۷۹
امام علیه السّلام (در ستایش دانش) فرموده است
۱- هر ظرفى تنگ می گردد (پر می شود) بآنچه درون آن می گذارند مگر ظرف علم و دانش (سینه و دل) که (چون علم در آن راه یافت) فراخ می گردد (و گنجایش دارد براى پذیرفتن علم دیگر).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۲۴
امام علیه السّلام (در اینکه علم راه عذر را می بندد) فرموده است
۱- علم و دانستن، راه بهانه بهانه جویان را (که مى گویند: خدا کریم است و رحیم و نیازى برنج و بندگى ما ندارد) می بندد (پس هر که با دین و کتاب و رسول آشنا شد عذر و بهانه اش پذیرفته نیست).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۲۵
امام علیه السّلام (در زیان نافرمانى) فرموده است
۱- هر گاه خداوند بنده اى را (بر اثر گناه) پست گرداند علم و دانش را بر او منع کند (او را توفیق ندهد تا از علم دین و احکام الهى که موجب سعادت و نیکبختى است بهره مند گردد، این فرمایش دلیل است بر اینکه نادانى بدترین بیچارگی ها است)
ادامه دارد…
-
مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۶)
قسمت ششم
با توجه به آنچه که در احادیث فوق مشاهده می شود، هرچه که ابتدای خلقت و تا ابد مورد نیاز انسان باشد در قرآن آمده است و از این مطلب ۲ نکته استنباط می شود:
- برخلاف نظر آن عده که می گویند دین (اسلام) برای زندگی و حیات بشر مفید هست ولی پاسخگوی نیاز بشر نیست و در کنار آن تعالیم دیگری لازم است! همه چیز در کتاب خدا و سنت پیغمبرش موجود است.
- این مطلب که خداى تبارک و تعالى چیزى از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آنکه آن را در قرآنش فروفرستاد به این معنی نیست که هر کسی با مراجعه به قرآن مستقیماً می تواند پاسخ هرآنچه که می خواهد را پیدا کند بلکه گاهی برخی از این مطالب نیاز به تأویل دارد که تأویل آن در دست هیچ کس جز ائمه هدی (علیهم السلام) نیست. این جاست که اهمیت حدیث ثقلین پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله) آشکار می شود که چرا برای رهایی از گمراهی باید به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) در کنار هم چنگ زد!
راهی که معصومین (علیهم السلام) برای یافتن حقیقت در پیش روی ما نهاده اند این است که آنچه را در دست داریم با قرآن مقابله کنیم. درصورتی که موافق قرآن است آن را قبول کرده و به کار بسته و در غیر این صورت آن را واگذاریم. مانند:
- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ عَلَى کُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً وَ عَلَى کُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۱)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: براى هر امر حقى و حقیقتى موجود است (که به سوى آن حق رهبرى می کند) و بر سر هر امر درستى، نورى موجود است، پس آنچه موافق قرآن است اخذ کنید و آنچه مخالف قرآن است ترک نمائید (زیرا قرآن نور است و حقیقت که مردم را بحق و صواب دلالت کند)
- سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ اخْتِلَافِ الْحَدِیثِ یَرْوِیهِ مَنْ نَثِقُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَا نَثِقُ بِهِ قَالَ إِذَا وَرَدَ عَلَیْکُمْ حَدِیثٌ فَوَجَدْتُمْ لَهُ شَاهِداً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ أَوْ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ إِلَّا فَالَّذِی جَاءَکُمْ بِهِ أَوْلَى بِهِ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۲)
ابن ابى یعفور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: در باره اختلاف حدیث که آن را روایت کند کسى که به او اعتماد داریم و کسى که به او اعتماد نداریم (و در مضمون مختلف باشند)
فرمود: چون حدیثى به شما رسید و از قرآن یا قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گواهى بر آن یافتید اخذش کنید وگرنه براى آورنده اش سزاوارتر است. (شما نپذیرید و به کسى که نقل می کند برگردانید).
- أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ کُلُّ شَیْءٍ مَرْدُودٌ إِلَى الْکِتَابِ وَ السُّنَّهِ وَ کُلُّ حَدِیثٍ لَا یُوَافِقُ کِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۳)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر موضوعى باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثى که موافق قرآن نباشد دروغی است خوش نما.
- أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: خَطَبَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِمِنًى فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَکُمْ عَنِّی یُوَافِقُ کِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَکُمْ یُخَالِفُ کِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ.
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۵)
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در منى سخنرانى کرده فرمود: اى مردم آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود آن را من گفته ام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود من آن را نگفته ام.
منابع:
- کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
- کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.
-
مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۵)
قسمت پنجم
علم نزد چه کسانی است؟
حال که قرار است علم جز از دانشمندان الهی که همان حجج الهی هستند گرفته نشود، قائدتاً باید تمام آن چیزی که انسان به آن نیازمند است در دست آنها موجود باشد وگرنه این با حکمت الهی سازگار نخواهد بود که انسان را به چیزی امر کند درحالی که انجام آن برای بشر کفایت نکند.
شاهد این مطلب احادیثی است که در ادامه می آید:
- أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ اللَّهُ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ حَتَّى لَا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولُ لَوْ کَانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ- إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیهِ.
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۵۹، ح۱)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداى تبارک و تعالى در قرآن بیان هر چیز را فرو فرستاده تا آنجا که به خدا سوگند چیزى را از احتیاجات بندگان فروگذار نفرموده و تا آنجا که هیچ بندهئى نتواند بگوید اى کاش این در قرآن آمده بود جز آنکه خدا آن را در قرآن فرو فرستاده است.
- أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَدَعْ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّهُ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَیْهِ دَلِیلًا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِکَ الْحَدَّ حَدّاً.
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۵۹، ح۲)
امام باقر (علیه السلام) می فرمود: خداى تبارک و تعالى چیزى از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آنکه آن را در قرآنش فروفرستاد و براى رسولش بیان فرمود و براى هر چیز اندازه و مرزى قرار داد و براى رهنمائى آن رهبرى گماشت و براى کسى که از آن مرز تجاوز کند کیفرى قرار داد.
- أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ مَا مِنْ شَیْءٍ إِلَّا وَ فِیهِ کِتَابٌ أَوْ سُنَّهٌ.
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۵۹، ح۴)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: چیزى نیست جز آنکه در باره اش آیه قرآن یا حدیثى هست.
- قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْءٍ فَاسْأَلُونِی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ .
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۰، ح۵)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: چون به شما از چیزى خبر دهم از من بپرسید کجاى قرآن است.
- قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ أَمْرٍ یَخْتَلِفُ فِیهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۰، ح۶)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هیچ امرى نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند جز آنکه براى آن در کتاب خدا ریشه و بنیادى است ولى عقل هاى مردم به آن نمی رسد.
- قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا مَضَى وَ عِلْمَ مَا یَأْتِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ حُکْمَ مَا بَیْنَکُمْ وَ بَیَانَ مَا أَصْبَحْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ فَلَوْ سَأَلْتُمُونِی عَنْهُ لَعَلَّمْتُکُمْ.(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۱، ح۷)
امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: در قرآن است علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت میان شما حکم مى دهد و اختلافات شما را بیان می کند، اگر از من قرآن را بپرسید به شما مى آموزم.
- أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ قَدْ وَلَدَنِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَنَا أَعْلَمُ کِتَابَ اللَّهِ وَ فِیهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ فِیهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّهِ وَ خَبَرُ النَّارِ وَ خَبَرُ مَا کَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ کَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِکَ کَمَا أَنْظُرُ إِلَى کَفِّی إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ.
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۱، ح۸)
امام صادق (علیه السلام) می فرمود: من زاده رسول خدایم و به قرآن دانایم، در قرآن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قیامت رخ دهد و خبر آسمان و زمین و خبر بهشت و دوزخ و خبر گذشته و خبر آینده. تمام اینها را می دانم چنان که به کف دست خود می نگرم، همانا خدا می فرماید: در قرآن است بیان آشکار هر چیز.
ادامه دارد…
منابع:
- کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
- کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.
(با استفاده از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)
-
مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۴)
قسمت چهارم
علم نزد چه کسانی است؟
آنچه که در روایات نقل شده از ائمه هدی (علیهم السلام) غیرقابل انکار است، این است که آنچه که از آن به عنوان علم یاد می شود نه تنها باید از مسیر قرآن و معصومین (علیهم السلام) اخذ شود بلکه حتی جز در این خاندان در جای دیگر یافت نمی شود.
بنابراین آنچه که از مسیرهای دیگر به ما می رسد:
- یا علم نیست و چیز دیگری است! (که در آن صورت توصیف ها ، دستورات و نکاتی که در مورد علم در متون دینی ما موجود است لزوماً شامل آنها نمی شود.)
- یا علم آمیخته به جهل (و یا هر چیز دیگری به جز علم) است.
- یا شکل ناقص و یا بخشی از آن چیزی است که ما نیاز داریم.
برای مثال در این زمینه می توان به احادیث زیر اشاره کرد:
- أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُول فَوَ اللَّهِ مَا یُوجَدُ الْعِلْمُ إِلَّا هَاهُنَا.
(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب نوادر- متفرقات، ص۵۱، ح۱۵)
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به خدا علم جز در این خاندان یافت نشود.
- عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَر (علیه السلام) یَا هِشَامُ نَصْبُ الْحَقِّ لِطَاعَهِ اللَّهِ وَ لَا نَجَاهَ إِلَّا بِالطَّاعَهِ وَ الطَّاعَهُ بِالْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ یُعْتَقَدُ وَ لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِیٍّ وَ مَعْرِفَهُ الْعِلْمِ بِالْعَقْلِ یَا هِشَامُ قَلِیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعَالِمِ مَقْبُولٌ مُضَاعَفٌ وَ کَثِیرُ الْعَمَلِ مِنْ أَهْلِ الْهَوَى وَ الْجَهْلِ مَرْدُودٌ. (کافی، ج۱، کتاب عقل و جهل، ص۱۷، ح۱۲)
اى هشام- حق براى فرمانبردارى خدا بپا داشته شد، نجاتى جز به فرمانبردارى نیست و فرمانبردارى به سبب علم است و علم با آموزش به دست آید و آموزش به عقل وابسته است و علم جز از دانشمندان الهى به دست نیاید و شناختن علم به وسیله عقل است.
اى هشام- کردار اندک از عالم، چند برابر پذیرفته شود و کردار زیاد از هواپرستان و نادانان پذیرفته نگردد.
ادامه دارد…
منابع:
- کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
- کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.
(با استفاده از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)