فارابی فیلسوفی ناآشنا در میان اندیشمندان متأخر است. آرای فلسفی، اجتماعی و سیاسی او چه در زمان خود و چه پس از آن نوعی شاهکار به شمار می آید. در میان مسلمانان، می توان او را هم مؤسس فلسفه اسلامی دانست و هم پدر علم منطق. فارابی هم فیلسوف فرهنگ است و هم استاد فلسفیدن در اندیشه های زیربنایی دینی. این پژوهش به آرای مهم فارابی می پردازد و در مقدمه اشاره ای به اندیشه های پراهمیت فارابی می کند، سپس در سه فصل جداگانه به مطالبی چون طبقه بندی علوم، تأسیس فلسفه اسلامی و علم مدنی از دیدگاه وی می پردازیم. فارابی را «معلم ثانی» خوانده اند؛ زیرا علوم را مطابق عینْ نظام مند نمود و بدین ترتیب، طبقه بندی ویژه ای ارائه کرد. او مؤسس فلسفه اسلامی است؛ زیرا مسائل فلسفی را براساس آموزه های دینی سامان داد و به مسائلی پرداخت که هر فیلسوف مسلمان می بایست درباره آن گفت وگو کند. در نظریه «مدینه فاضله» برخی او را پیرو افلاطون دانسته اند، درحالی که اندیشه فارابی گرچه پیرو متفکران یونانی است، اما تقلید محض از آنان نیست.
ادامه نوشته »سهروردی
شهابالدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق (۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م) فیلسوف نامدار ایرانی اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان است. وی از بزرگترین فلاسفه تاریخ ایران است که حکمت خسروانی را احیا کرد. و در اصول فقه و فقه نیز ید طولایی داشته است. وی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود نزد مجدالدین جیلی و استادِ فخر رازی در مراغه و حکمت مشاء را در اصفهان آموخت. پس از پایان تحصیلات، به سفر در ایران پرداخت و با دیدار بسیاری از مشایخ تصوف شیفته راه تصوف گشت و دورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او به آناتولی و شامات سفر کرد و در سوریه کنونی در شهر حلب نزد ملک ظاهر فرمانده دمشق ماندگار شد. در شهر حلب بود که کار بزرگ خویش، یعنی، حکمهالاشراق را به پایان رساند و کرسی تدریس را دریافت کرد لذا موردحسادت اطرافیان واقع شد. سرانجام بهوسیله متعصبان که او را به الحاد متهم کردند، به زندان افکنده شد و در همانجا از دنیا رفت. البته مشهور آن است که صلاحالدین ایوبی (پدر ملک ظاهر) چون به مشروعیت خلفای عباسی و نظریات غزالی معتقد و مخالف فلسفه بود و از طرف دیگر دید سهروردی در جوانی توانسته در حلب به مقام شامخی برسد، حکم قتل ایشان را صادر کرد.
ادامه نوشته »فرانسیس بیکن
زندگینامه: فرانسیس بیکن در ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱ در لندن (یورک هاوس) در منزل پدرش سر نیکولاس بیکن متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت ملکه الیزابتِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن لیدی آن کوک خواهرزن لرد بارلی خزانهدار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیس بود. این زن که دختر سِر آنتونی کوک، آموزگار خصوصی ادوارد ششم پادشاه انگلستان بود، در علم کلام متبحر بود و با اسقفهای زمان خویش به زبان لاتینی مکاتبه میکرد. در دوازدهسالگی بیکن را در کمبریج به کالج ترینیتی فرستادند جایی که با نهایت دقت از برنامه درسی قرونوسطایی تا حد زیادی به زبان لاتین پیروی کرد؛ اما بعداً از آن روش روگردان شده به روش تجربهگرائی متوسل شد و پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی باآنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در فرانسه مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پسازآنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت.
ادامه نوشته »اسپینوزا
زندگینامه اسپینوزا متعلق به خانواده ای از یهودیان پرتغال بود که در حدود اواخر قرن شانزدهم به هلند مهاجرت کرده بودند. شاید نیاکان او «مارّانو» بودند؛ یعنی یهودیانی که در آخرین دهه قرن پانزدهم، برای احتراز از تبعید از کشور خویش، به ظاهر مسیحیت را پذیرفته بودند درعین اینکه در باطن معتقد به دین یهود بودند. به هر تقدیر، مهاجران، با ورود به هلند، آشکارا ایمان به دین یهود را اعتراف کردند؛ و به این ترتیب اسپینوزا در جامعه یهودی آمستردام و مطابق با سنن یهودی پرورش یافت. آموزش اولیه او طبعا به صورت مطالعه عهد عقیق و تلمود بود. وی به آرا مذهب قبّاله که تحت تأثیر سنت نوافطلاطونی بود، آشنا گردید و آثار فیلسوفان یهود مانند موسی بن میمون را مطالعه کرد. مقدمات زبان لاتینی را از یک آلمانی آموخت و تحت نظر فرانسیس واندن اندن یکی از مسیحیان، به مطالعه زبان پرداخت و تحت تعالیم او با ریاضیات و فلسفه دکارت آشنایی یافت.
ادامه نوشته »ابن سینا
ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ،پزشک، ریاضیدان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان، فیلسوف، موسیقیدان و دولتمرد ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. ابن سینا از همان آغاز کودکی استعداد و هوش عجیبی در آموختن علوم مختلف داشت. پدرش از کودکی برای تعلیم و تربیت او تلاش بسیاری میکرد. او علم فقه را نزد استاد اسماعیل زاهد آموخت. پس از آن پدرش او را برای فراگیری علم منطق و هندسه نزد استاد ابوعبدالله ناتلی فرستاد. او در ده سالگی قرآن را حفظ کرده بود و ادبیات، هندسه و ریاضیات، صرف و نحو عربی را نیز میدانست. کتابهای اصول اقلیدس، مقدمهی پورفیری و المجسطی نوشتهی بطلمیوس از آثاری هستند که ابن سینا در کودکی و زیر نظر اساتید مختلف مطالعه کرد. ابن سینا پس از ۴۰ بار مطالعه علم متافیزیک ارسطو با عنوان کتاب مابعدالطبیعه نتوانست مفهوم آن را درک کند و ابهامات زیادی برایش به وجود آمد که به کمک کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی توانست آن را بفهمد و به حقیقت آن پی ببرد. او با مطالعه نوشته های پزشکان پیشین و در کوتاه ترین زمان توانست علم طب را نیز بیاموزد و در جوانی موفق شد بیماری امیر سامانی را درمان کند که به عنوان پاداش به او اجازه داده شد از کتابخانه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند و این امر باعث شد او بتواند بیشتر از قبل بر علم خود بیافزاید. ابن سینا با مطالعه و هوش زیادی که داشت توانست در ۱۸ سالگی بر بسیاری از علوم زمان خود تسلط کامل پیدا کند و پیشرفت های بعدی خود را مدیون استدلال های شخصی خودش بود.
ادامه نوشته »