برچسب: علم و دین، اهل بیت، قرآن، شیعه، صراط مستقیم، علم و دانش، امام، یقین، جهل

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۶)

    مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۶)

    قسمت ششم

    با توجه به آنچه که در احادیث فوق مشاهده می شود، هرچه که ابتدای خلقت و تا ابد مورد نیاز انسان باشد در قرآن آمده است و از این مطلب ۲ نکته استنباط می شود:

    • برخلاف نظر آن عده که می گویند دین (اسلام) برای زندگی و حیات بشر مفید هست ولی پاسخگوی نیاز بشر نیست و در کنار آن تعالیم دیگری لازم است! همه چیز در کتاب خدا و سنت پیغمبرش موجود است.
    • این مطلب که خداى تبارک و تعالى چیزى از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آنکه آن را در قرآنش فروفرستاد به این معنی نیست که هر کسی با مراجعه به قرآن مستقیماً می تواند پاسخ هرآنچه که می خواهد را پیدا کند بلکه گاهی برخی از این مطالب نیاز به تأویل دارد که تأویل آن در دست هیچ کس جز ائمه هدی (علیهم السلام) نیست. این جاست که اهمیت حدیث ثقلین پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله) آشکار می شود که چرا برای رهایی از گمراهی باید به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) در کنار هم چنگ زد!

    ۱۷

    راهی که معصومین (علیهم السلام) برای یافتن حقیقت در پیش روی ما نهاده اند این است که آنچه را در دست داریم با قرآن مقابله کنیم. درصورتی که موافق قرآن است آن را قبول کرده و به کار بسته و در غیر این صورت آن را واگذاریم. مانند:

     

    • قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ إِنَّ عَلَى کُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً وَ عَلَى کُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۱)

    رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: براى هر امر حقى و حقیقتى موجود است (که به سوى آن حق رهبرى می کند) و بر سر هر امر درستى، نورى موجود است، پس آنچه موافق قرآن است اخذ کنید و آنچه مخالف قرآن است ترک نمائید (زیرا قرآن نور است و حقیقت که مردم را بحق و صواب دلالت کند)

     

    • سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ اخْتِلَافِ الْحَدِیثِ یَرْوِیهِ مَنْ نَثِقُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَا نَثِقُ بِهِ قَالَ إِذَا وَرَدَ عَلَیْکُمْ حَدِیثٌ فَوَجَدْتُمْ لَهُ شَاهِداً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ أَوْ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ وَ إِلَّا فَالَّذِی جَاءَکُمْ بِهِ أَوْلَى بِهِ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۲)

    ابن ابى یعفور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: در باره اختلاف حدیث که آن را روایت کند کسى که به او اعتماد داریم و کسى که به او اعتماد نداریم (و در مضمون مختلف باشند)

    فرمود: چون حدیثى به شما رسید و از قرآن یا قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گواهى بر آن یافتید اخذش کنید وگرنه براى آورنده ‏اش سزاوارتر است. (شما نپذیرید و به کسى که نقل می کند برگردانید).

     

    • أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مَرْدُودٌ إِلَى الْکِتَابِ وَ السُّنَّهِ وَ کُلُّ حَدِیثٍ لَا یُوَافِقُ کِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ‏. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۳)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر موضوعى باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثى که موافق قرآن نباشد دروغی است خوش نما.

     

    • أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: خَطَبَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِمِنًى فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَکُمْ عَنِّی یُوَافِقُ کِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَکُمْ یُخَالِفُ کِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۵)

    پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در منى سخنرانى کرده فرمود: اى مردم آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود آن را من گفته‏ ام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود من آن را نگفته‏ ام.

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.

     

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۱)

    قسمت اول

     

    قبل از ورود به مبحث علم، برای هر جوینده ای که می خواهد در مسیر صحیح و صراط مستقیم حرکت کند و بر هر کسی که خود را شیعه و رهرو امامان معصوم (علیهم السلام) می داند لازم است که این موضوع را از منظر آنها بررسی کند. این مطلب نه فقط باید برای شیعیان دارای اهمیت باشد بلکه شامل همه مسلمانان نیز می شود. چرا که پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در واپسین لحظات عمر شریف خود پیروانشان را به تمسک به ثقلین، قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)، دو گوهر گرانبها فراخواندند و فرمودند تا زمانی که به این دو چنگ زنید، به گمراهی نمی افتید.

     

    اهمیت آنچه که ما به عنوان علم اخذ می کنیم در حدیثی از امام هفتم (علیه السلام) مشهود است:

     

    عَنْ‏زَیْدٍ الشَّحَّامِ‏ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ‏ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُهُ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب نوادر- متفرقات، ص۴۹، ح۸)

     

    زید شحام از امام باقر (علیه السلام) درباره گفتار خداى عزوجل (آیه۲۴، سوره۸۰) باید انسان به خوراک خویش نظر داشته باشد، پرسید: معنى خوراک چیست؟

    فرمود: علمى را که فرا می گیرد نظر کند از که فرا می گیرد. (زیرا علم غذاى روح است و خوبش موجب صحت و بدش باعث مرض روح می گردد).

     

    بنابراین و با توجه به سفارشات زیادی که در دین ما بر فراگیری علم و دانش آمده، بر ما لازم است که بدانیم منظور از این علم که این همه به فراگیری آن سفارش شده چیست؟ آیا هر آنچه که امروز به نام علم و دانش، از کانال های مختلف و حتی و مدارس و دانشگاه ها به خورد ما داده می شود علم است؟ آیا ما اجازه داریم که وقت گرانبهای خود را برای یادگیری هر مطلبی (به نام علم) صرف کنیم؟ آیا اصولاً یادگیری همه این موارد دردی از زندگی ما دوا می کند؟ و در سعادت دنیوی و اخروی ما اثری دارد یا نه؟

    آیا ما اجازه داریم علم خود را از هر کسی اخذ کنیم؟ آیا دین ما تمام نیازهای ما را در این زمینه رفع می کند یا نیاز به منابع دیگری هم داریم؟ در این راه اگر در چه مسیری حرکت کنیم زودتر به مقصد می رسیم بدون اینکه به گمراهی بیفتیم؟

    پاسخ به این سؤالات و مواردی دیگری از این قبیل سرآغاز بحث ماست و ان شاء الله با یافتن پاسخ آنها وارد بحث علم و دین خواهیم شد.

     

    معانی مختلف کلمه علم:

    کلمه «علم» در معانى مختلفى به کار می رود:

    • به معنى قطع و یقین مانند:

    « ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ» یعنى: به آن یقین ندارند تنها گمان می کنند.

    • به معنى مطلق دانستن در برابر جهل و نادانى مانند:

    «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ‏» یعنی: مگر دانندگان با نادانان برابرند؟

    برای مثال در حدیث سپاهیان عقل و جهل امام صادق (علیه السلام) ، علم را از سپاهیان عقل و ضد آن را جهل، معرفی می کنند.

     

    وَ الْعِلْمُ‏ وَ ضِدَّهُ الْجَهْلَ (کافی، ج۱، کتاب عقل و جهل، ص۲۰، ح۱۴)

    دانش و فهم و ضد آن نادانى

     

    ۳- به معنى دانستن قواعد و کلیاتى که بر مصادیق و جزئیاتش تطبیق کند چنان که گویند: علم فقه، اصول و… .

     

    کلمه «علم» در بیشتر احادیثی که بررسی می کنیم به معنى دوم و سوم مناسب است.

     

    ادامه دارد…

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.

    (به نقل از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)