تاریخ فلسفه به رویدادها و روندهایی اشاره میکند که بر فلسفه گذشته است. به عبارتی، چگونگی سیر حرکت تفکر فلسفی را بررسی میکند. از این رو میان نگارش تاریخ فلسفه با نگارش تاریخ فیلسوفان تفاوت وجود دارد. در تاریخ فلسفه، سیر فلسفه در بستر تاریخ به صورت یک جریان پیوسته و ممتد مورد بررسی قرار میگیرد(آن چیزی که بر فلسفه، گذشتهاست) در حالی که در دیگری، زندگینامه و تفکرات فیلسوفان نگاشته میشود. در این نوشتار ما نخست تاریخ فلسفه را در مغرب زمین و سپس در اسلام مرور میکنیم.
ادامه نوشته »تعریف علم فلسفه
علم فلسفه میتواند به سه معنی به کار رود: اگر علم به معنای مطلق آگاهی باشد، اعم از فلسفه است؛ زیرا شامل قضایای شخصی و علوم قراردادی و اعتباری هم میشود؛ و اگر به معنای قضایای کلی حقیقی استعمال شود، مساوی با فلسفه بهاصطلاح قدیم خواهد بود؛ اما اگر به معنای مجموعه قضایای تجربی به کار رود، اخص از فلسفه به معنای قدیم و مباین با فلسفه به معنای جدید است که مجموعه قضایای غیرتجربی و متافیزیکی است. لذا باید دانست که مقابل قرار دادن علم و فلسفه در اصطلاح جدید، درست نیست؛ ارزش ادراکات عقلی نهتنها کمتر از ارزش معلومات حسی و تجربی نیست، بلکه بهمراتب بیشتر از آنهاست و حتی ارزش دانشهای تجربی درگرو ارزش ادراکات عقلی و قضایای فلسفی میباشد؛ که به آنها کلیت و ضرورت میدهد؛ بنابراین اختصاص دادن واژه علم به دانشهای تجربی و واژه فلسفه به دانشهای غیرتجربی، تنها بهعنوان یک اصطلاح، قابلقبول است و نباید از تقابل این دو اصطلاح سوءاستفاده شود.
ادامه نوشته »ارسطو
ارسطو در سال ۳۸۴ پیش از میلاد در استاگیرا از بلاد «مقدونیه» متولد شد، خانوادهاش یونانی و پدرش طبیب بود، ارسطو یکی از مهمترین فیلسوفان غربی به حساب میآید. او همچنین اولین زیستشناس بزرگ اروپایی نیز بودهاست. در هیجده سالگی در آتن به آکادمی درآمد و تا وفات افلاطون یعنی مدت بیست سال از شاگردان او بود، وی در مدت کم، چنان پیشرفتی در علوم نظری کرد که افلاطون به وی لقب علم داد، در چهل و یک سالگی به معلمی اسکندر معروف تعیین گردید و چند سالی به تربیت او اهتمام ورزید، سپس به آتن برگشته در گردشگاهی بیرون آن شهر موسوم به «لوکایون» به تعلیم پرداخت، و لوکایون را فرانسویان «لیسه» گفتهاند و از این رو بعضی اوقات حکمت ارسطو را «حکمت لیسه» میگویند، اما بیشتر معروف به حکمت «مشاء» است، چه ارسطو تعلیم خود را در ضمن گردش افاضه میکرد پس پیروان او را «مشائی» میگویند و در یونانی این کلمه «پریپاتتیکوس» است، حوزه تدریس ارسطو تا زمان مرگ اسکندر در آتن دایر بود، چون «آتنیان» از آن پادشاه دلخوش نبودند پس از مرگ او ارسطو نتوانست در آتن بماند مهاجرت کرد و سال بعد در شصت و سه سالگی درگذشت (۳۲۲). نوشتههای او در زمینهها و رشتههای گوناگون، از جمله: فیزیک، متافیزیک، اختر شناسی، شعر، ادبیات، زیستشناسی، منطق، علم بیان، سیاست، دولت و اخلاق بودهاند. ارسطو به همراه سقراط و افلاطون از اثرگذارترین و بزرگترین فیلسوفان یونان باستان بودهاست که به همین دلیل، به «معلم اول»، ملقب شده است.
ادامه نوشته »سهروردی
شهابالدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق (۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م) فیلسوف نامدار ایرانی اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان است. وی از بزرگترین فلاسفه تاریخ ایران است که حکمت خسروانی را احیا کرد. و در اصول فقه و فقه نیز ید طولایی داشته است. وی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود نزد مجدالدین جیلی و استادِ فخر رازی در مراغه و حکمت مشاء را در اصفهان آموخت. پس از پایان تحصیلات، به سفر در ایران پرداخت و با دیدار بسیاری از مشایخ تصوف شیفته راه تصوف گشت و دورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او به آناتولی و شامات سفر کرد و در سوریه کنونی در شهر حلب نزد ملک ظاهر فرمانده دمشق ماندگار شد. در شهر حلب بود که کار بزرگ خویش، یعنی، حکمهالاشراق را به پایان رساند و کرسی تدریس را دریافت کرد لذا موردحسادت اطرافیان واقع شد. سرانجام بهوسیله متعصبان که او را به الحاد متهم کردند، به زندان افکنده شد و در همانجا از دنیا رفت. البته مشهور آن است که صلاحالدین ایوبی (پدر ملک ظاهر) چون به مشروعیت خلفای عباسی و نظریات غزالی معتقد و مخالف فلسفه بود و از طرف دیگر دید سهروردی در جوانی توانسته در حلب به مقام شامخی برسد، حکم قتل ایشان را صادر کرد.
ادامه نوشته »فرانسیس بیکن
زندگینامه: فرانسیس بیکن در ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱ در لندن (یورک هاوس) در منزل پدرش سر نیکولاس بیکن متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت ملکه الیزابتِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن لیدی آن کوک خواهرزن لرد بارلی خزانهدار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیس بود. این زن که دختر سِر آنتونی کوک، آموزگار خصوصی ادوارد ششم پادشاه انگلستان بود، در علم کلام متبحر بود و با اسقفهای زمان خویش به زبان لاتینی مکاتبه میکرد. در دوازدهسالگی بیکن را در کمبریج به کالج ترینیتی فرستادند جایی که با نهایت دقت از برنامه درسی قرونوسطایی تا حد زیادی به زبان لاتین پیروی کرد؛ اما بعداً از آن روش روگردان شده به روش تجربهگرائی متوسل شد و پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی باآنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در فرانسه مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پسازآنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت.
ادامه نوشته »