بنام خدا
آیا می شود از یک لفظ چند معنا برداشت شود ؟
بعضی حکما موافق بودند ولی اصولیین آنرا رد کرده وقبول نداشتند که از یک لفظ چند معنا برداشت شود باید دید بحث سر معنا ست یا مصداق؟
اگر لفظی را ایراد کردند حتما باید قرینه ایی باشد والًامجمل است.بسیاری از شبهاتی که پیش می آید از این است که آیا این لفظ حقیقت است ویا مجاز ؟
اگر معنای لفظی مشخص باشد مجمل است واحتیاج به قرینه دارد .
در اشتراک لفظی اگرلفظی همراه قرینه ایی بود به آن قرینه معیًنه گفته می شود که با آمدن آن قرینه منظور متکلم مشخص می شود.
دو نوع قرینه هست :
۱-قرینه معیًنه ،که با آوردن قرینه مراد متکلم وگوینده مشخص می شود.
۲-قرینه صارفه :که به قرینه صارفه ،مانعه هم .گفته می شود به این معنا که آن لفظ همراه آن قرینه به معنای دیگر منتقل می شودوبرای انصراف معنا از حقیقت به مجاز یا برعکس می باشد .
ویا منصرف کردن وبرگرداندن یک معنا به معنای دیگر .
اصولیین می گویند اگر قرینه ودلیلی نبود اصل با حقیقت است یعنی معتقدند به اصاله الحقیقه بودن لفظ و الفاظ .
این الفاظ در جایی است که دلالت تام نباشد ودلالت مجمل وناقص باشد برای بر طرف کردن شک وشبهه ها،از قرینه استفاده می شود.قرینه حالی ومقالی ومقامی.
ویا اینکه مشخص شود که آن لفظ مجاز است ویا حقیقت.ویا استعاره.
که همه این تلاشها برای این است که بتوان مراد متکلم را بطور صحیح بدست آورد.تا بتواند یک مجتهد وعالم دینی فتوای صحیحی را ارائه دهد که به واقعیت وحقیقت نزدیکتر باشد..ادامه دارد….