قسمت هشتم
ر) در علم غیب
از سخنان آن حضرت علیه السَّلام است (بعد از جنگ جمل در بصره فرموده و از جمله اخبار غیبیّه مى باشد) که از پیش آمدهاى سخت در بصره خبر مى دهد
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۳۹۸
قسمتى [دوم] از این سخنان است که تا تاران (و مغول ها و خونریزی هایى که به دست ایشان و مسلمانان واقع شده و در کتب و تواریخ ثبت است) را وصف مى فرماید:
(۴) مانند آن است که من آنها را مى بینم گروهى هستند که چهره هاشان مانند سپر (پهن و گرد و) چکّش خورده (پر گوشت و نشانه دار) است، لباس هاى ابریشمین و دیبا مى پوشند، و اسب هاى نیکو یدک مى کشند، (۵) و در آنجا (که وارد می شوند) خونریزى بسیار سخت واقع می شود به طوری که زخم خورده به روى کشته راه مى رود، و گریخته (از چنگ آنها) کمتر از اسیر شده مى باشد (بیشتر مردم به ظلم و ستم ایشان مبتلى بوده راه فرارى ندارند).
یکى از اصحاب آن بزرگوار (توهّم کرد که آنچه حضرت از اخبار غیبیّه مى فرماید بدون معلّم و از پیش خود مى باشد، از این جهت) گفت یا امیر المؤمنین: خداوند به تو علم غیب عطاء فرموده، امام علیه السّلام خندید و براى (دفع توهّم) آن مرد که از قبیله کلب بود فرمود:
(۶) اى برادر کلبى آنچه گفتم علم غیب نیست، بلکه تعلّم و آموختنى است (که آن را) از صاحب علم و دانش (رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرا گرفته ام) (۷) و علم غیب منحصر است به دانستن وقت قیامت و آنچه خداوند سبحان در گفتارش شمرده است (س ۳۱ ى ۳۴): إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ، إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ یعنى نزد خدا است دانستن وقت قیامت و وقتى که باران مى فرستد و می داند آنچه در رحم مادرها است و هیچ کس نمى داند فردا چه می کند و به کدام زمین مى میرد، و به تحقیق خداوند دانا و آگاه است. (۸) پس خداوند سبحان می داند آنچه در رحم ها است، پسر است یا دختر، زشت است یا نیکو، بخشنده است یا بخیل، بدبخت است یا نیکبخت، و می داند چه کسى هیزم آتش دوزخ است یا با پیغمبران یار و همنشین در درجات بهشت، (۹) پس اینها که شمرده شد (و یکى از آنها را بر سبیل مثال شرح دادیم) علم غیب است که هیچ کس نمى داند آن را مگر خدا (کنایه از اینکه آنچه از این نوع علوم به پیغمبر وحى رسیده و او هم به من آموخته مأمور به فاش کردن نیستیم، پس مانند آن است که نمى دانیم) ولى غیر از اینها پس علمى است که خداوند به پیغمبر خود، صلّى اللَّه علیه و آله، یاد داد (فاش کردن آن را اجازه فرمود) و او هم به من آموخت و دعا کرد که سینه من آن را نگاه داشته و پهلوهایم احاطه اش نماید (حفظ کرده آن را ضبط نمایم).
توضیح: در اینجا حضرت به توضیح تفاوت بین علم غیب و اخبار آینده می پردازد …
ز) علم فرشتگان
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۲۵۷
و قسمتى [پنجم] از این خطبه در وصف ملائکه است
(۳۷) پس فرشتگان اسیر و گرفتار ایمان هستند (بطوری که ممکن نیست دست از آن کشیده بر خلاف امر و فرمان الهىّ رفتار کنند) میل و عدول (از حقّ) و سستى و کاهلى (در عبادت) آنها را از ایمان جدا ننموده است، و نیست در طبقات آسمان ها جاى پوستى مگر آنکه بر آن فرشته اى است در حالت سجده و یا فرشته اى است که شتابان (به انجام امر حقّ تعالى) سعى و کوشش دارد، بر اثر بسیارى طاعت و بندگى پروردگارشان علم و یقین خود را زیاد می کنند، و عزّت و سلطنت پروردگارشان عظمت و بزرگى را در دلهاشان مى افزاید…
توضیح: با اشاره ای که حضرت در اینجا دارند مشخص می شود فرشتگان نیز دارای علم هستند و علم آنها قابلیت تغییر و زیادت دارد. یعنی با اطاعت و بندگی بر علم خود می افزایند.
ژ) در ویژگی های اهل ایمان
از خطبه هاى آن حضرت علیه السّلام است، روایت شده که یکى از اصحاب و پیروان امیر المؤمنین علیه السّلام که او را همّام مى گفتند
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۳ ؛ ص۶۱۸
[قسمت دوم خطبه](۱۳) نشانه یکى از پرهیزکاران آنست که تو مى بینى در امر دین توانا است، و در نرمى و خوشخویى دور اندیش، و در ایمان با یقین، و در (طلب) علم حریص، و در بردبارى دانا، و در توانگرى میانه رو (اسراف نکرده دارائى خود را بیجا صرف نمى کند) و در بندگى و عبادت فروتن است، و در فقر و نیازمندى آراسته جلوه می کند (تا کسى بر تنگدستى او آگاه نشود، چنانکه در قرآن کریم س ۲ ى ۲۷۳ مى فرماید: لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ یعنى درویشانى که به عبادت و بندگى در راه خدا پرداخته اند و براى بازرگانى سیر در زمین را توانا نیستند عفّت و بى نیازى دارند به طوری که نادان مى پندارد که آنان توانگرانند ایشان را به نشانه چهره مى شناسى که به اصرار از مردم چیزى درخواست نمى نمایند، و آنچه از مال به آنها ببخشید خدا به آن دانا است) و در سختى شکیبا و حلال را جویا و در هدایت و رستگارى دلشاد و از طمع و آز دور هستند.