برچسب: نهج البلاغه
-
سرگردانی و گرفتار روزمرگی شدن
بسم الله الرحمن الرحیم
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):
برخی از مردم همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردانند.
نهج البلاغه، خطبه۳، ص ۴۹
-
علم در نهج البلاغه قسمت هفتم
قسمت هفتم
ل) علم پروردگار
توضیح: از جمله بحث برانگیزترین مباحث درباره علم، بحث در مورد علم پروردگار است. در این بخش به اختصار بخش هایی از کلام امیرمؤمنان را در توضیح این مسأله بررسی می کنیم:
ویژگی های علم پروردگار:
- علم خدا پیش از وقوع واقعه به آن تعلّق گرفته است.
- از علم خدا (مانند بشر) هیچ گونه مشقّت و رنجى به او نرسیده است.
- علم خدا در همه حال در همه مخلوقات، جارى است و به آنها احاطه دارد.
- بدون بکار بردن فکر و اندیشه آفریدگان را ایجاد فرمود.
- علم او به باطن و کنه نادیدنی ها نفوذ دارد (حاجب و مانعى براى او نیست) و به کوچکترین افکار و اسرار احاطه دارد.
- علم او قاصر و کوتاه نیست.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۲۶۳
و قسمتى [ششم] از این خطبه در بیان چگونگى آفرینش زمین و گسترانیده شدن بر روى آب است
(۴۶) پس آدم مبادرت کرد به آنچه که خداوند از آن نهى فرموده بود، تا کار او با علم خدا که از پیش به آن تعلّق گرفته مطابقت نماید (و این دلیل نیست بر اینکه آدم در این کار مجبور بوده و بر ترک آن توانائى نداشته، زیرا علم خداى تعالى علّت معلوم و سبب اینکه آدم باید چنین کارى را مرتکب شود نمى باشد، بلکه علم حقّ تعالى حکایت از معلوم است، و گر نه او را بر اثر اقدام در این کار توبیخ و سرزنش نمى فرمود، و او هم معصیت و نافرمانى را به خود نسبت نمى داد…) …
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۲۶۸
(۵۵) و از این علم و دانائى (مانند بشر) هیچ گونه مشقّت و رنجى به او نرسیده و در حفظ و نگاهدارى آنچه که آفریده هیچ رادع و مانعى براى او پیش نیامده، و در اجراى امور و تدبیر مخلوقات هیچ ملالت و کدورت و سستى به او روى نیاورده، بلکه علم او در همه آنها جارى است و به آنها احاطه دارد، و عدالت و دادگسترى او آنها را فرا گرفته فضل و کرمش شامل حال شان شده و از تقصیرشان به جهت درک نکردن آنچه شایسته مقام او است در گذشته…
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۳۲۰
از خطبه هاى آن حضرت علیه السّلام است و آن از خطبه هایى است که در آن (خداوند سبحان را سپاس گزارده و رسول اکرم را ستوده و به بعضى از کمالات و کرامات خویش اشاره نموده، و) فتنه و فساد و خونریزی هایى را که پیش مى آید بیان فرموده
(۱) سپاس خدائى را سزا است که به سبب خلقت و آفرینشى که فرموده (و دلیل بر ربوبیّت او است) به خلائق آشکار شده است، و به حجّت و برهان خویش (آثار قدرت) نزد دل هاى ایشان ظاهر و نمایان است، (۲) بدون به کار بردن فکر و اندیشه آفریدگان را ایجاد فرمود، زیرا اندیشه ها سزاوار نیست مگر به کسانى که داراى ضمائر (قواى مدرکه باطنیّه) باشند و خداوند فى نفسه داراى ضمیرى نیست (زیرا کسی که براى ادراک چیزى به قواى ادراکیّه نیاز داشته باشد البتّه ممکن است، و واجب الوجود ممکن نمى باشد) (۳) و علم او به باطن و کنه نادیدنی ها نفوذ (حاجب و مانعى براى او نیست) و به کوچکترین افکار و اسرار (دل ها که اطّلاع از آن براى کسى ممکن نباشد) احاطه دارد. …
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۳۵۴
از خطبه هاى آن حضرت علیه السّلام است (در امر بتقوى و پرهیزکارى و مذمّت از دنیا و دورى از آن و ترغیب بآخرت):
(۴) آمرزش از او مى طلبیم براى گناهانى که علم او به آنها احاطه دارد، و کتاب او (لوح محفوظ که براى ثبت اعمال بندگان تعیین فرموده) همه آنها را ضبط کرده، علمى که قاصر و کوتاه نیست (صغیره و کبیره، کوچک و بزرگ را میداند) و کتابى که ترک نکرده (هیچ یک را از قلم نینداخته) …
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۳ ؛ ص۵۰۳
از خطبه هاى آن حضرت علیه السّلام است (در صفات حقّ تعالى):
[قسمت أول خطبه]
(۱) فرمان خداوند حکم لازمى است (که رد نمى شود) و موافق با مصلحت، و خوشنودى او مهربانى و ایمنى (از بلاها و سختیها) است، از روى علم و دانائى حکم (هر چیز را بیان) مى فرماید، و از روى حلم و بردبارى (گناه سزاوار آمرزش را) مى بخشد.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۲۰
امام علیه السّلام (در این که باید به آنچه مقدّر شده ساخت) فرموده است
۱- با یقین و باور بدانید که خدا قرار نداده براى بنده- اگر چه بسیار چاره جو و سخت کوشا و در مکر و فریب توانا باشد- بیشتر از آنچه در علم الهى براى او مقدّر و نامزد گشته است، ۲- و جلوگیر نشده است بین بنده- که ناتوان و کم چاره بوده- و بین اینکه برسد به او آنچه در علم الهىّ براى او مقدّر و نامزد شده است.
ادامه دارد…
-
علم در نهج البلاغه قسمت پنجم
قسمت پنجم
و) در عظمت و بزرگی علم
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۳ ؛ ص۴۸۹
از سخنان آن حضرت علیه السّلام است خطاب به اهل بصره که بر سبیل حکایت از پیشامدهاى سخت خبر می دهد:
قسمتى از این سخنان است (درباره ایمان):
(۴) راه ایمان (گرویدن به خدا و رسول) روشن ترین راه است (به رسیدن سیادت و سعادت همیشگى) و تابان تر از چراغ (که رونده در آن هرگز گم نمی شود) پس به سبب ایمان به کردارهاى شایسته راه برده می شود، و به سبب کردارهاى شایسته به ایمان راهنمائى می گردد (اعمال صالحه نتیجه و ثمره ایمان است و صدور آنها از بنده مؤمن دلیل بر وجود ایمان است در قلب او) (۵) و به سبب ایمان (که ثمره آن اعمال صالحه است) علم و دانائى آباد می شود (صاحب آن به سود می رسد، زیرا علم بى ایمان و عمل به آدمى چیزى نمی افزاید مگر دورى از رحمت خدا) و به سبب علم از مرگ خوف و ترس پیش می آید (زیرا علم به مبدأ و معاد مستلزم یاد آورى از مرگ است، و یاد آورى از مرگ موجب ترس از آن، و ترس از آن سبب کردار و گفتار نیکو و آن باعث به دست آوردن سعادت همیشگى است به خلاف جاهل که از سختیهاى مرگ غافل است، لذا تمام کوشش او صرف دنیا گشته از نیکبختى همیشگى محروم می ماند) و بر اثر مرگ دنیا بپایان می رسد و به وسیله دنیا (سعادت جاوید در) آخرت به دست می آید …
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۱۵۵
از سخنان آن حضرت علیه السّلام است به کمیل ابن زیاد نخعى
۳- اى کمیل، علم بهتر از مال است (زیرا) علم تو را (از گرفتاری هاى دنیا و آخرت) نگاه دارد، و تو مال را (از تباه شدن) نگاه می دارى، مال را بخشیدن کم می گرداند و علم بر اثر بخشیدن (یاد دادن بدیگرى) افزونى می یابد، و پرورده شده و بزرگى به دارائى با از بین رفتن آن از دست می رود (و بزرگى به علم از بین رفتنى نیست)
۴- اى کمیل ابن زیاد، آشنائى با علم و تحصیل آن دین است که به سبب آن (در روز رستاخیز) جزاء و پاداش داده می شود، انسان در زندگى خود با علم طاعت و پیروى (از خدا و رسول و ائمّه دین) و پس از مرگ پسندیده گویی ها (که مردم درباره اش مى گویند) به دست می آورد، و علم فرمانروا است و مال فرمانبر و مغلوب است (مال در معرض انتقال و زوال می باشد و علم باقى و برقرار).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۱۷۹
امام علیه السّلام (در ستایش دانش) فرموده است
۱- هر ظرفى تنگ می گردد (پر می شود) بآنچه درون آن می گذارند مگر ظرف علم و دانش (سینه و دل) که (چون علم در آن راه یافت) فراخ می گردد (و گنجایش دارد براى پذیرفتن علم دیگر).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۲۴
امام علیه السّلام (در اینکه علم راه عذر را می بندد) فرموده است
۱- علم و دانستن، راه بهانه بهانه جویان را (که مى گویند: خدا کریم است و رحیم و نیازى برنج و بندگى ما ندارد) می بندد (پس هر که با دین و کتاب و رسول آشنا شد عذر و بهانه اش پذیرفته نیست).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۲۵
امام علیه السّلام (در زیان نافرمانى) فرموده است
۱- هر گاه خداوند بنده اى را (بر اثر گناه) پست گرداند علم و دانش را بر او منع کند (او را توفیق ندهد تا از علم دین و احکام الهى که موجب سعادت و نیکبختى است بهره مند گردد، این فرمایش دلیل است بر اینکه نادانى بدترین بیچارگی ها است)
ادامه دارد…
-
علم در نهج البلاغه (بخش هفتم)
علم در نهج البلاغه (بخش هفتم)
ل) علم پروردگار
توضیح: از جمله بحث برانگیزترین مباحث درباره علم، بحث در مورد علم پروردگار است. در این بخش به اختصار بخش هایی از کلام امیرمؤمنان را در توضیح این مسأله بررسی می کنیم:
ویژگی های علم پروردگار:
۱٫ علم خدا پیش از وقوع واقعه به آن تعلّق گرفته است.
۲٫ از علم خدا (مانند بشر) هیچ گونه مشقّت و رنجى باو نرسیده است.
۳٫ علم خدا در همه حال در همه مخلوقات، جارى است و بآنها احاطه دارد.
۴٫ بدون بکار بردن فکر و اندیشه آفریدگان را ایجاد فرمود.
۵٫ علم او به باطن و کنه نادیدنی ها نفوذ دارد (حاجب و مانعى براى او نیست) و به کوچکترین افکار و اسرار احاطه دارد.
۶٫ علم او قاصر و کوتاه نیست.ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۲۶۳
و قسمتى [ششم] از این خطبه در بیان چگونگى آفرینش زمین و گسترانیده شدن بر روى آب است
(۴۶) پس آدم مبادرت کرد بآنچه که خداوند از آن نهى فرموده بود، تا کار او با علم خدا که از پیش بآن تعلّق گرفته مطابقت نماید (و این دلیل نیست بر اینکه آدم در این کار مجبور بوده و بر ترک آن توانائى نداشته، زیرا علم خداى تعالى علّت معلوم و سبب اینکه آدم باید چنین کارى را مرتکب شود نمىباشد، بلکه علم حقّ تعالى حکایت از معلوم است، و گر نه او را بر اثر اقدام در این کار توبیخ و سرزنش نمى فرمود، و او هم معصیت و نافرمانى را بخود نسبت نمىداد…) …ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۲۶۸
(۵۵) و از این علم و دانائى (مانند بشر) هیچ گونه مشقّت و رنجى باو نرسیده و در حفظ و نگاهدارى آنچه که آفریده هیچ رادع و مانعى براى او پیش نیامده، و در اجراى امور و تدبیر مخلوقات هیچ ملالت و کدورت و سستى باو روى نیاورده، بلکه علم او در همه آنها جارى است و بآنها احاطه دارد، و عدالت و دادگسترى او آنها را فرا گرفته فضل و کرمش شامل حال شان شده و از تقصیرشان بجهت درک نکردن آنچه شایسته مقام او است در گذشته…ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۳۲۰
از خطبههاى آن حضرت علیه السّلام است و آن از خطبههایى است که در آن (خداوند سبحان را سپاسگزارده و رسول اکرم را ستوده و به بعضى از کمالات و کرامات خویش اشاره نموده، و) فتنه و فساد و خونریزیهایى را که پیش مىآید بیان فرموده
(۱) سپاس خدائى را سزا است که بسبب خلقت و آفرینشى که فرموده (و دلیل بر ربوبیّت او است) به خلائق آشکار شده است، و به حجّت و برهان خویش (آثار قدرت) نزد دلهاى ایشان ظاهر و نمایان است، (۲) بدون بکار بردن فکر و اندیشه آفریدگان را ایجاد فرمود، زیرا اندیشهها سزاوار نیست مگر به کسانى که داراى ضمائر (قواى مدرکه باطنیّه) باشند و خداوند فى نفسه داراى ضمیرى نیست (زیرا کسیکه براى ادراک چیزى به قواى ادراکیّه نیاز داشته باشد البتّه ممکن است، و واجب الوجود ممکن نمىباشد) (۳) و علم او بباطن و کنه نادیدنیها نفوذ (حاجب و مانعى براى او نیست) و به کوچکترین افکار و اسرار (دلها که اطّلاع از آن براى کسى ممکن نباشد) احاطه دارد. …ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۲ ؛ ص۳۵۴
از خطبههاى آن حضرت علیه السّلام است (در امر بتقوى و پرهیزکارى و مذمّت از دنیا و دورى از آن و ترغیب بآخرت):
(۴) آمرزش از او مىطلبیم براى گناهانى که علم او بآنها احاطه دارد، و کتاب او (لوح محفوظ که براى ثبت اعمال بندگان تعیین فرموده) همه آنها را ضبط کرده، علمى که قاصر و کوتاه نیست (صغیره و کبیره، کوچک و بزرگ را میداند) و کتابى که ترک نکرده (هیچیک را از قلم نینداخته) …ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۳ ؛ ص۵۰۳
از خطبههاى آن حضرت علیه السّلام است (در صفات حقّ تعالى):
[قسمت أول خطبه]
(۱) فرمان خداوند حکم لازمى است (که ردّ نمىشود) و موافق با مصلحت، و خوشنودى او مهربانى و ایمنى (از بلاها و سختیها) است، از روى علم و دانائى حکم (هر چیز را بیان) مىفرماید، و از روى حلم و بردبارى (گناه سزاوار آمرزش را) مىبخشد.ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۲۰
امام علیه السّلام (در اینکه باید بآنچه مقدّر شده ساخت) فرموده است
۱- با یقین و باور بدانید که خدا قرار نداده براى بنده- اگر چه بسیار چاره جو و سخت کوشا و در مکر و فریب توانا باشد- بیشتر از آنچه در علم الهى براى او مقدّر و نامزد گشته است، ۲- و جلوگیر نشده است بین بنده- که ناتوان و کم چاره بوده- و بین اینکه برسد باو
آنچه در علم الهىّ براى او مقدّر و نامزد شده استادامه دارد…