۱۴۰۳/۰۳/۲۲
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین سیما بقیه الله فی السموات و الارضین
سرفصل اهم موضوعات این هفته؛
- مقدمه
- انتخابات رئیس جمهور
- انتخاب فرد اصلح
- هر ادعایی باید بر مبنای دلیل عقلی و نقلی باشد
- ملاک حقانیت ادعا، تائید علما است
- راه شناخت علما
- اجماع علما
- تائید استاد
- حسن ختام جلسه
مقدمه
ما امروز به دو مسأله پاسخ میدهم؛ مسئله اول در مورد انتخابات سوال کردهاند و علیرغم اینکه ما زیاد دوست نداریم وارد بحثهای سیاسی شویم ولی خب شاید بد نباشد که نظر خودمان را بگوییم.
انتخابات رئیس جمهور
در فضای مجازی دوستان از بنده پرسیدهاند و حتماً پخش میشود و شما هم خواهید دید. البته نظر بنده نظر قطعی نیست! بلکه ممکن است شما به بنده اطلاعاتی بدهید و نظر بنده تغییر کند. اما تا آنجا که بنده خودم متوجه شدهام و پاسخ دادهام به این نتیجه رسیدهام که بهاصطلاح شخص اصلح آقای جلیلی هستند. در مجموع همه افرادی که نامزد انتخابات شدهاند الحمدلله خوب هستند، حتی آنهایی که برای گروه منحرف اصلاحطلبان هستند، ممکن است یک جاهایی اشتباهاتی کرده باشند، اما در کل همه این نامزدها خوب هستند.
انتخاب فرد اصلح
بهنظر میرسد یکی از این دو نفر اصلح باشد؛ یا آقای قالیباف است یا آقای جلیلی است. استدلال بنده این است که اگر فرض کنیم که بر فرض آقای قالیباف اجراییتر است، اما امروز کشور ما به یک شخصی احتیاج دارد که دو صفت مهمتر از اجرایی بودن داشته باشد؛ یکی مبارزه با فساد و دوم مقابله با دشمنان و این دو عنصر در آقای جلیلی قویتر است و کارنامه آقای جلیلی نشان میدهد که از آقای قالیباف موفقتر بودهاست بنابراین تا اینجا تا جاییکه ما اطلاعات داریم آقای جلیلی اصلح است و باید برای ایشان تبلیغ کنیم و به نفع ایشان کار کنیم. البته اگر این دو نفر یکی به نفع دیگری کنار برود خیلی بهتر است.
تا این لحظه نظر بنده این است، حالا اگر شما اطلاعاتی دارید به بنده در جهت تغییر نظر بدهید، اگر نظر بنده تغییر کند از طریق فضای مجازی به دوستان اطلاع میدهم که افرادی که ما را قبول دارند و تصمیم دارند به حرف ما گوش دهند اینچنین است.
انتخاب باید تحقیقی باشد، نه تقلیدی!
این مسئله تقلیدی نیست. بلکه این مسئله تحقیقی است؛ نه با استخاره درست میشود که استخاره کنم که به چه کسی رأی بدهم! در درجه اول تحقیقی است یعنی هر شخصی موظف است که برود بررسی کند مشورت کند و آن شخصی که تشخیص داد اصلح است، آن را انتخاب کند. اگر کسی خودش نتوانست بههیچوجه تشخیص دهد، آن موقع رجوع کند به علما و کسانی که صاحبنظر هستند و نظر آنها را بگیرد. و اگر باز هم نتیجهای نگرفت آن موقع میشود استخاره کند. اما تا زمانیکه انسان میتواند تحقیق کند خودش بفهمد و با مشورت با دیگران به نتیجه برسد حق استخاره ندارد، استخاره اینجا جایز نیست. بلکه این مسیر را باید مرحله به مرحله انجام دهد؛ مرحله اول خودش باید به نتیجه برسد، مرحله دوم اگر نرسید از اهل فن بپرسد و از راهنمایی آنها استفاده کند و اگر در این مسیر هم به نتیجه نرسید آن زمان استخاره کند و خداوند هم انشاءالله راه خیر را به آنها نشان میدهد.
هر ادعایی باید بر مبنای دلیل عقلی و نقلی باشد
شبهاتی که درمورد روش عرفان مقربین و روشی که تحت عنوان ترجمه صراط مستقیم است و این شعاری که ما میدهیم؛ “تنها راه رسیدن به سعادت ابدی وصل شدن به سلسله اولیا است” این تفسیر آیه اهدنا الصراط المستقیم است؛ یعنی همان صراط مستقیم است و تفسیرش به این شکل است. ما حرف جدیدی نیاوردهایم بلکه الفاظ جدید آوردهایم. ما هیچوقت حرف جدیدی نمیزنیم.
بعضیها آمدهاند در این دنیا حرفهای جدیدی میزنند و حرفهایی میزنند که تا الان کسی نزده است، ادعا میکنند که این حرفهایی را که ما میزنیم علما نمیدانستند ،دانشمندان نمیدانستند، علمای گذشته نمیدانستند، فلاسفه نمیدانستند، حکما نمیدانستند، عرفا نمیدانستند…! و این حرفهای جدید ما است و فقط ما میفهمیم! معنی این حرف یعنی؛ دین جدید. هرچند یک شخص ادعا کند که من با امام زمان ارتباط دارم، با فرشتگان ارتباط دارم، با عالم غیب ارتباط دارم، مریض شفا میدهم، از غیب آگاهم… باید بدانید که شیطان از همه این راهها وارد میشود، این است که هرکس تحت این عنوان بیاید یعنی یک دین جدیدی دارد میآورد! حرفهای ما جدید است ولی نه محتوایش بلکه الفاظش کمی جدید بهنظر میرسد، ولی محتوا همان حرفهای قدیمی است، ما هیچ حرف تازهای نداریم. بنده بارها گفتهام که هر حرفی که بنده زدهام از قرآن از روایات، از علم اگر دلیل علمی نیاوردم شما قبول نکنید! یعنی تأیید حرفهای ما اول علوم عقلی است و دوم علوم نقلی است. علوم نقلی یعنی کتاب و سنت و علوم عقلی یعنی تجربه و فلسفه، تجربه و عقل، تجربه و حکمت… اینها باید جمع شوند و هر حرفی که زدهایم از این نظر باید ثابت شود، در غیر اینصورت شما قبول نکنید. الفاظ را گاهی اوقات تغییر میدهیم که جدید باشد و به ذهنها برسد. (یک شخصی ممکن است اگر همیشه در یک لباس باشد برای شما یکنواخت شود و برایاینکه شما را خوشحال کند هر بار یک لباس جدیدی میپوشد که تنوعی باشد). الفاظ ما هم اینچنین است، گاهی اوقات الفاظ را به صورتی میگوییم که در ذهنها جا بیفتد. این همان اهدنا صراط المستقیم است و اهدنا صراط المستقیم از این حرف خیلی کاملتر است. منتها برایاینکه بخواهید جایی طوری صحبت کنید و شخص مقابل کنجکاو شود باید الفاظ را تغییر دهید؛ بهاصطلاح همان غذا را در یک بستهبندی جدید میدهیم وگرنه الفاظ همان است، هیچکس حرف جدیدی ندارد. هر حرف و حقیقتی که هست در قرآن و در روایت اهلبیت گفتهشده است. هیچ فیلسوفی وجود ندارد؛ شما اگر یک فیلسوفی آوردید چه در غرب و چه در شرق یک حرف جدید زده و حرفش درست بود به بنده معرفی کنید جایزه دارید… و اگر فیلسوفی وجود داشته باشد و حرف جدیدی داشته باشد و حرفش درست باشد، من به شما ثابت میکنم که این حرف در قرآن و در روایات اهلبیت است، تا اینجا اینچنین بودهاست. یعنی فلسفه غرب را خواندهایم، فلسفه کانت را خواندهایم، فلسفه هابز را خواندهایم و… همه اینها را که نگاه کردهایم میبینیم که حرفهایشان غلط است یا اگر حرف درستی است میبینیم از آن قشنگتر و زیباتر را در روایات و قرآن گفتهاند. هیچ شخصی حرف جدیدی ندارد اگر شخصی حرف جدیدی داشته باشد همان حرف خداوند و معصومین را با الفاظ دیگری میگوید.
ملاک حقانیت ادعا، تائید علما است
الان سوالی که از بنده پرسیدهاند این است که؛ بعضی از افراد ادعا میکنند و حرفهای جدیدی میزنند و بالاخره مکتب جدیدی آوردهاند، دین جدیدی آوردهاند، و ادعایشان هم این است که ما با امام زمان ارتباط داریم، با فرشتهها و عوالم بالا ارتباط داریم و حتی یک چشمههایی هم نشان میدهند! از کجا باید بفهمیم که اینها واقعیت است و از کجا باید بفهمیم که اینها واقعی هستند یا واقعی نیستند! اینها شیطان هستند یا شیطان نیستند! و البته این سوال جزء سوالاتی است که هفتهها ما با آن روبرو بودهایم و اسم نمیبرم چون گفتهاند:”الباطل یَموتُ بِترکِ ذِکره” باطل را اسم نیاورید. بهتر است بگذاریم اسم او شناخته نشود تا بمیرد.
بنابراین اگر کسی آمد ادعا کرد، راه فهمیدن آن، راه ملاک حقانیت چگونه است؟ ملاک حقانیت همان است که ما گفتیم تائید علما، ممکن است علما تکتک آنها اشتباه کنند ولی در جمع اشتباه نمیکنند، در جمع علما اشتباه نمیکنند مورد تأیید خداوند و امام زمان قرار میگیرند. علما باید تائید کنند تا کسی را علما تائید نکنند حتی امام زمان(ع) این را یاد شما باشد، حتی امام زمان(ع) الان ظهور بفرماید چه کسی تشخیص میدهد؟ علما، ما نمیتوانیم تشخیص بدهیم و اِلّا با این پیشرفت فناوری و تکنولوژی و دیجیتال که دیجیتال به نظر من همان دجّال است، دجّال است که دیجیتال میگویند این همان دجّال است این دیجیتال میآید در آسمان و یک شکلی را نشان میدهد به شما، یک شخص نورانی را در آسمان میبینید میگوید امام زمان است ولی با چه؟ با فوت و فنهای همین نورپردازی و اینها درست میکنند، الان پیشرفت این طوری است دیگر. همین هوش مصنوعی به یک جاهایی میرسد یک چنین کارهایی میکند یعنی برای عوامالناس و راحت میشود عوامالناس را فریب داد، یک کسی در آسمان پیدا بشود یک نوری پیدا بشود که هیچ راهی نیست جز تشخیص علما، ما امام زمان(ع) هم که بیاید علما تشخیص میدهند که این هست و ما باید به حرف علما گوش کنیم، تبعیت از علما کنیم، اگر علما اشتباه کردند گناه به عهده او است به عهده ما نیست، گناه به عهده آنها است.
راه شناخت علما
حالا میگویید علما را چگونه بشناسیم؟ علما را باید با آنها زندگی کرد ببینید اینها عالم حقیقی هستند! یعنی آن مشخصاتی که در مورد عالم ربانی گفتیم؛ که باید با او زندگی کرد و هیچ راه دیگری نیست باید با او زندگی کرد تا متوجه شویم و آن نشانیها را ببینیم و در او عشق به خدا را ببینیم و ببینیم که دنبال علم است، ببینیم که زاهد است نسبت به دنیا، ببینیم که راغب به آخرت است، ببینیم که عاشق خدمت به دین خدا است، اینها را که دیدیم میشود عالم ربانی.
اجماع علما
بعد این علمای ربانی وقتی چند نفر شدند و عده آنها زیاد شد اینها تائید کردند که امام زمان چه کسی است ما او را به عنوان امام زمان میشناسیم، راه دیگری نداریم هیچ راه دیگری نیست بعد این راه که شد حالا اگر امام زمان آمد دیگر اینجا امام زمان(ع) میشود مافوق علما، یعنی علما مافوق امام زمان هستند برای چه؟ برای تشخیص، اما وقتی که تشخیص دادند که این امام زمان است میشود چه؟ میشود امام زمان مافوق اینها. حالا امام زمان اگر گفت که این علما را بگذارید کنار، ما میگذاریم کنار. مثال آن خیلی ساده است خیال نکنید یک حرف عجیب غریبی دارم میزنم، مثال آن هم همین مثالی است که داریم اگر یک عده پزشک آمدند، جراح قلب آمدند جمع شدند گفتند بهترین جراح و بهترین متخصص قلب آقای فلانی است، درست است؟ همه آمدند گفتند: فلانی است، خب ما میرویم نزد آن آقایی که از همه قویتر است بعد اینها در دستورات خود یک داروهایی میدادند ولی او که همه گفتند او از ما اعلم است، او از ما متخصصتر است او به ما گفت که دستورات اینها را انجام نده و دستورات من را انجام بده، ما دستور چه کسی را انجام میدهیم؟ دستور همین پزشکی که همه قبول دارند، میگوییم چه؟ خود شما گفتید این از همه شما بالاتر است، اینکه از شما بالاتر است دارد به من میگوید این کار را کن خلاف حرف شما، شما میگویید که این دارو را بخور ولی او میگوید که نه، این دارو را نخور این را بخور، یک چیز عقلی است، درست است؟ یک دلیل عقلی، اینکه من میگویم عقل عقلا است همه عقلا همین کار را میکنند.
تائید استاد
بنابراین برای شناخت اولیاء خدا، برای شناخت اینکه یک کسی آمد گفت، الان بنده، آیا شما بنده را به عنوان پیر قبول دارید؟ خیلی اشتباه میکنید، چرا؟ چون شما باید بروید بپرسید از علما که استاد یک کسی هست به اسم استاد علوی این حرفها را میزند آیا شما او را تائید میکنید یا او را تائید نمیکنید؟ اگر من را تائید کردند تازه من میشوم استاد شما، پیر هم نمیشوم، فقط میشوم استاد چرا؟ چون ممکن است خود من یک حرفهایی را یاد گرفته باشم به شما یاد بدهم ولی خود من عمل نکنم، درست است؟ ممکن است یاد گرفته باشم دارم به شما یاد میدهم ولی خود من عمل نمیکنم، حرفهای من درست است ولی خود من استاد نیستم، خود من لایق تبعیت نیستم. الان یکنفر کافر بیاید برای شما، یک آدم مثلا مشروبخوار، بینماز بیاید برای شما ثابت کند اسلام دین حقی است با ادله عقلی بگوید آقاجان من درست است که مشروب میخورم، درست است نماز نمیخوانم، درست است فاسد هستم ولی به این دلیل، به این دلیل اسلام دین حقی است، شما چه میگویید؟ شما میگویید چون تو مثلا بینماز هستی ما قبول نمیکنیم، اسلام دین حق نیست یا به عقل خود نگاه میکنید؟ به عقل خود نگاه میکنید میگویید بابا این حرف عاقلانه زده است اسلام دین حق است، خود او عمل نمیکند بیلیاقت است عیبی ندارد. معلم، یک معلم ساده نقش او این است، الان بنده هم نقش من همین است بنده فقط به شما میگویم راه خوب زندگی این است که وصل بشوید به علما، این به معنای این نیست که وصل بشوید به من، باید اگر میخواهید به من وصل بشوید فقط باید بروید تحقیق کنید ببینید که اصلا من آدم درستی هستم یا آدم درستی نیستم؟ من دارم درس میدهم اینجا، نه پیر هستم نه معلم هستم نه مربی هستم، استاد هستم یعنی یک چیزی یاد گرفتم دارم به شما یاد میدهم. شما هر کسی را میخواهید از او تبعیت کنید، هر کسی را میخواهید به عنوان استاد طریقت، پیر طریقت قبول کنید باید بروید ببینید علما او را تائید میکنند یا نه؟ اگر علما بنده را تائید کردند خب شما میتوانید بیایید بنده را بهعنوان معلم قبول کنید، مربی قبول کنید اما تائید نکردند شما حق ندارید، اگر تبعیت کنید بدانید اشتباه میکنید، همین الان من دارم به شما میگویم دارید اشتباه میکنید. ما اینجا دکان باز نکردیم افرادی را جمع کنیم ما آمدیم آن چیزی که، آن روشی آن سیروسلوکی که در مطابقت و مقایسه بین عرفانها، عرفانهای هند را دیدیم، عرفانهای غرب را دیدیم، عرفانهای شرق را دیدیم، روشهای سیروسلوک در عالم در این شصت سال عمر خود را دیدیم، همه اینها را نگاه کردیم مطالعه کردیم دیدیم بهترین روش این است، این روش را داریم به شما آموزش میدهیم. نه ادعا میکنیم که پیر هستیم نه ادعا میکنیم مربی هستیم، هیچکدام اینها نیستیم، اگر بیایید با ما زندگی کنید ممکن است اصلا از دین هم زده بشوید، آنقدر رفتار ما غلط باشد و خراب باشد.
کارهای خارقالعاده در زمان ظهور
پس تنها راه این است. حالا دیگر نیایید به من بگویید عرفان نمیدانم! حلقهها چیست! نمیدانم فلان آقا در مشهد چه میگوید! فلان آقا در همدان چه میگوید! نمیدانم غیب میگوید! مرده را زنده میکند! مریضها را شفا داده است پس معلوم است حق است، میگوید با امام زمان ارتباط دارم… اینها را از من سوال نکنید چون هر دفعه از من سؤال کنید من میگویم هیچکدام اینها دلیل نمیشود، حتی اگر یک عالم او را تائید کرده باشد باز دلیل نمیشود. علما، باید عدهای از علما که انسان خاطر او جمع است که دیگر اینجا اشتباه نیست، آنها آن شخص را تائید کنند تا انسان بتواند از آن افراد تبعیت کند و من به شما عرض کنم هرچه ما به زمان ظهور نزدیکتر میشویم شیاطین زیادتر میشوند، شیطانها زیادتر میشوند، جنها زیادتر میشوند، ارتباط با جن زیاد میشود و از این کارهای عجیب وغریب میکنند که مردم را بخصوص خانمهای ساده را… اینکه من معنی کردم به شما خانمها به خاطر اینکه خانمها با آن پاکی قلب خود و آن نیت پاکی که دارند، آن عاطفی بودن، سادهتر بودن زودتر فریب میخورند و زودتر مرید یک نفر میشوند، این مرید و مریدبازی منفی که میگویم همینجا است خیلی زیاد میشود، مدعیان زیاد هستند و ادعا هم زیاد میکنند و تنها راه آن هم همین است. حالا اگر شما آمدید و به من گفتید آقا شما یک استاد به من معرفی کنید من به شما معرفی میکنم. آقای جاودان بهترین معلم اخلاق است الان، آیت الله تحقیقی هستند یکی دوتا از آقایان هم هستند که اینها پیر شدند و دیگر در خانه نشستهاند و دیگر محفل درس ندارند ولی مثلا همین دوتا بزرگوار اینها افراد خوبی هستند میتوانید اگر دنبال پیر و استاد هستید رجوع کنید به این افراد، اینها را من میشناسم و مورد تائید علما هم هستند و تا آنجا که ما میشناسیم، مردان خوبی هستند و در سیروسلوک خیلی میتوانند به شما کمک کنند. حالا دیگران هم هستند اگر لازم شد دوباره مثلا منزل شما و مسیر شما نمیخورد به اینها من آنها را معرفی میکنم. انشاءالله که موفق و مؤید باشید.
حسن ختام جلسه
پس مسئله انتخابات را فعلا به اینجا رسیدیم اگر تحقیقات ما مطالعات ما عوض شد نظر خود را میگوییم اگر نشد که همین حرفی را که گفتیم بهترین راه فعلا همین است. در مورد رجوع به افراد مدعی طریقت، مدعی استادی، مدعی ارتباط با عالم غیب را هم گفتم ملاک همین است وقتی من میگویم در مورد خود من این ملاک است بدانید در مورد دیگران هم است و الان بعضی از شما رفتید پیش بعضی از علما و گفتید استاد علوی گفتند نه، نه، نه چون گفتند نه باید گوش بدهید به حرف آنها، باید نزد ما نیایید و بروید دنبال یک کسانی دیگر، کسانی که طریق هستند، این را بدانید تا علما تائید نکردند هر کس باشد حتی کسی که “تَحت عَمامتی هذه”