علم در نهج البلاغه (بخش ششم)
ن) ویژگی های علم
در ویژگی های اهل علم
از خطبه هاى آن حضرت علیه السّلام است که آنرا خطبه غرّاء (نورانى و برجسته) مىنامند، و آن از خطبههاى شگفت آور است:
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۱ ؛ ص۱۸۷
(۱۳) براى رهائى از گمراهى مهلت داده شدهاند و (بوسیله پیغمبران) به راه راست هدایت گردیدهاند و فرصت بآنها داده شده مانند فرصتى که مىدهند بکسیکه رضاء و خوشنودى ناراضى از خود را جلب نماید، و تاریکىهاى شبهات (نادانى و گمراهى بواسطه نعمت عقل و تبلیغ انبیاء) از آنان برداشته شده است، و (در دنیا) بحال خود وا گذاشته شدهاند براى آماده شدن مانند آماده کردن و لاغر نمودن اسبهاى نیکو را براى پیشى گرفتن در میدان مسابقه و براى فکر و اندیشه در بدست آوردن حقّ و حقیقت و براى شتاب نکردن جوینده در فرا گرفتن نور علم و دانش، در مدّت زندگانى تا رسیدن اجل که فرصتى در دست است. …
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۴ ؛ ص۶۸۸
امام علیه السّلام (در نکوهش علم بىعمل) فرموده است
۱- بىقدرترین دانش دانشى است که بر زبان جا گرفته است (دانائى است که شخص بآن رفتار نکند) و برترین علم علمى است که در همه اندام هویدا باشد (دانائى است که شخص بآن رفتار نماید، و چنین علمى در آخرت سود دارد).
امام علیه السّلام (در باره بستوه نیامدن از علم و دانش) فرموده است
۱- چون خبرى شنیدید آنرا از روى تدبّر و اندیشه در آن دریابید نه از روى نقل لفظ آن، زیرا نقل کنندگان علم بسیارند و اندیشه کنندگان در آن اندک.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۱۵۵
از سخنان آن حضرت علیه السّلام است به کمیل ابن زیاد نخعى
۲- مردم سه دستهاند: عالم ربّانىّ (داناى خداشناسى که به مبدأ و معاد آشنا بوده بآن عمل نماید) و طالب علم و آموزندهاى که (از جهل و نادانى) بر راه نجات و رهائى یافتن است، و مگسان کوچک و ناتوانند (نادان نفهم به انواع زشتیها آلوده) که هر آواز کنندهاى (بهر راهى) را پیروند، و با هر بادى مىروند (درست را از نادرست تمییز نداده و بمذهب و طریقهاى پایدار نیستند و بهر راه که پیش مىآید مىروند) از نور دانش روشنى نطلبیدهاند (در تاریکى نادانى ماندهاند) و به پایه استوارى (عقائد حقّه که روى دو پایه عقل و علم است) پناه نبردهاند (آنها را فرا نگرفته و پیرو گمراه کنندگانند).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۳۸
امام علیه السّلام بکسى که از آن حضرت (از روى آزمایش) مشکلى پرسید (در باره روش پرسش از دانا) فرموده است
۱- بپرس براى فهمیدن و آموختن و مپرس بقصد در دشوارى انداختن، ۲- زیرا نادان فرا گیرنده علم بعالم ماند (چون براى بدست آوردن علم آماده گشته و در راه راست قدم نهاده) و دانائى که در بیراهه قدم نهد (طالب غلبه و برترى باشد) به نادان ماند (چون او مانند نادان مىطلبد چیزى را که شایسته نمىباشد).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۵۶
امام علیه السّلام (در باره علم با عمل) فرموده است
۱- علم بسته بعمل است پس هر که دانست عمل کرد (و گر نه در حقیقت ندانسته است) و علم عمل را نداء میکند (بسوى خود دعوت مىنماید) اگر (دعوت) آنرا پذیرفت از آن علم سود برده میشود و گر نه علم از عمل دور مىگردد (از آن علم سودى نمىرسد چنانکه از نادانى سود بدست نمىآید پس این علم با جهل در سود ندادن یکسان است).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الإسلام) ؛ ج۶ ؛ ص۱۲۹۶
امام علیه السّلام (در باره خواهان علم و دنیا) فرموده است
۱- دو خورنده هستند که سیر نمىشوند:
خواهان علم (که هر چه بر او کشف و هویدا شود باز مىخواهد مجهول دیگرى را معلوم نماید) و خواهان دنیا (که آنچه از کالاى دنیا بیاید باز مىخواهد کالاى دیگرى بدست آورد).
ادامه دارد…