۰۱/۰۳/۱۴۰۳
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهالرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین سیما بقیهالله فی السموات و الارضین
- رئیسجمهور شهید
- تعطیلی شنبهها
- جمعه به معنای جماعت
- روز جمعه، روز عبادت
- معنی کلمه سَبَتَ در قرآن
- اخرین روز هفته در روایات و مفاتیح
- بهترین روز خرید و فروش روز شنبه است
- اصحاب سَبت
رئیسجمهور شهید
تسلیت عرض میکنیم به این حادثه جانگداز و اسفناک رئیس جمهور محبوبمان، رئیسجمهور خدمتگزار، رئیس جمهوره پرتلاش و خستگیناپذیر یک برکتی بود بعد از سالهای سال خداوند به یک کشور داده بود، به مقام بالای شهادت به مقام عظمای خدمت رسید، همراهانشان هم همینطور. از خداوند برایشان علو درجات و همنشینی بر سر سفره اولیای خودشان در عالم برزخ تقاضا میکنیم و از خداوند متعال میخواهیم که هر کسی که در مسیر خدمت به دین خدا و بر مردم مؤمن است، انشاءالله موفق و موید باشد و از خداوند متعال میخواهیم که به ما هم توفیق خدمت تا سرحد شهادت را عنایت بفرماید.
در مورد تعطیلی شنبهها
یک مسئلهای که این روزها مطرحشده و چندین بار از بنده سوال شد و نظر بنده را خواستند و آن مسئله این است؛ تعطیلی روز شنبه! حالا تعطیلی روز شنبه اصلا به ما ربطی ندارد، نه به عرفان مقربین و نه به جلسات ما! ولی بعضی از دوستان گفتند که شما نظرتان را بگویید. البته من نظرم را خلاصه گفتم آنجا ولی بعضی دوستان گفتند که اگر استدلالش را هم بگویید جالب است (خب ما همه استدلالها را میگوییم). البته آن مطلبی که ما میگوییم بهاندازهی سواد ما است و تا آنجاییکه تحقیق کردیم میگوییم و ابعاد علمی قضیه را ما بررسی میکنیم و ابعاد سیاسی و اجتماعی بر عهدهی مسئولین و مدیران جامعه است. اینکه شنبه ها تعطیل شود و هفتهای دو روز باشد و علت اینکه بعضی از دوستان از بنده خواستهاند که بیشتر توضیح دهم این است که بنده قبلا درباره این مسئله صحبت کرده بودم، خیلی سالها پیش من گفته بودم که شنبه ها باید تعطیل شود. علت این است که ما درواقع فقط یک روز از هفته تعطیلی داریم و آن هم روز جمعه است و اینکه از نظر اسلام روز جمعه روز تعطیل نیست ولی اینچنین جا انداختهاند. و تا جایی که بنده تحقیق کردهام نه حدیثی، نه روایتی و نه آیهای که در مورد تعطیلی روز جمعه باشد نداریم! این آخر هفته بودن شاید به جامعه اسلامی تحمیل شده است اینکه پنج شنبه روز آخر کاری بودن و جمعه روز تعطیل بودن! ما یک همچین چیزی نداریم.
جمعه به معنای جماعت
آن چیزی که ما داریم جمعه روز جماعت است؛ اصلاً کلمه جمعه را اسلام آورده است و قبلاز اسلام به آن میگفتند یوم السادس یعنی روز ششم. روزها را به شماره میشناختند؛ یک شنبه را میگفتند: روز اول، دوشنبه: روز دوم… هرروز را به اسم میشناختند و جمعه را میگفتند روز ششم. اسلام که آمد اسم این روز را گذاشت جمعه، چون فهمید که روز جماعت است، روز جمع شدن است، روزی است که مردم باید دور هم جمع شوند و امام جمعه در مورد مسائل اجتماعی، سیاسی و منافع خودشان صحبت کنند و اتفاقهایی که در طول هفته افتاده است را جمعبندی کنند و برای هفته آینده برنامهریزی کنند. و این روز، روز جمع است و مردم باید جمع شوند و برای نماز جمعه. خب این روز جمعه که روز جمع است یعنی روز عبادت هم است.
روز جمعه، روز عبادت
بسیار در روایات ما وارد شدهاست که روز جمعه روز عبادت است، روز زیارت اهل قبور است، روز قرآن است، روزه دعا است. دعاهای زیاد و نمازهای مکرر که همینطور در روز جمعه وارد شده است. روز جمعه را روز عبادت میدانند و چون روز عبادت میدانند و مردم باید بروند به نماز جمعه، خب پس روز تعطیل آنها چه میشود! لذا بسیاری از افرادی که میخواهند بروند نماز جمعه بهخاطر اینکه فقط همین یک روز تعطیل است به نماز جمعه نمیروند! شما بروید نماز جمعهها را نگاه کنید میبینید اکثراً افراد بازنشسته هستند که در طول هفته کارهایشان را انجام دادهاند و در روز جمعه به نماز جمعه میروند.
معنی کلمه سَبَتَ در قرآن
جوانها و کارمندها خیلی کم میروند، چون یک روز جمعه را فقط دارند که باید به همه کارهایشان برسند؛ انجام صلهرحم، رسیدگی به بهداشت شخصی… خیلیها دلشان میخواهد که به نمازجمعه بروند ولی نمیتوانند و چون در قرآن کلمه “سَبَتَ” را بهکار برده است؛ بنده گفتم که خب شنبه هم تعطیل باشد، مردم در روز جمعه به کارهای عبادی خودشان برسند و شنبه به کارهای شخصی خودشان رسیدگی کنند! خب حالا چرا شنبه؟ کلمه شنبه در عربی سبت است با “س”، سه دندانه، و ثبت با “ث” سه نقطه یعنی ثابت شدن، ساکن شدن، یعنی چیزی تکان نخورد و سر جایش بماند. اما وقتیکه تبدیل میشود به س سه دندانه معنی آن ایستادن نمیشود، معنی آرامش را میدهد و معنای تعطیل شدن؛ یعنی یک حرکتی، یک کاری را انسان تعطیل کند به آن میگویند سَبَتَ، با س سه دندانه یعنی تعطیل کرد. خب این از نظر معنا است.
در کتابهای لغت سبت را ترجمه کردهاند بهمعنای قطع کردن، ولی وقتیکه به کتابهای لغتی که خیلی تحقیق کردهاند دقت کنیم، خصوصاً کتاب محقق بزرگ مرحوم آیتالله مصطفوی در کتاب .”التحقیق فی کلمات القرآن الکریم” سبت را آورده و گفته است که سبت یعنی تعطیل کردن؛ یعنی شما یک کاری را دارید انجام میدهید یک کار تولیدی دارید انجام میدهید این کار را تعطیل کنید به آن میگویند سبت با س سه دندانه. از نظر لغت بهمعنای تعطیل کردن است و از نظر قرآن هم همین معنا را میرساند مثلاً در آیات قرآن داریم «وَ جَعَلنا نَومَکُم سُبَاتَا»[۱] خواب شما را مایه آرامش شما قرار دادهایم و ثبات با س سه دندانه یعنی آرامش و آرامش همیشه بعد از کار است. شخصی که کار کرده است و میخواهد استراحت کند میگوید: «وَ جَعَلنا نَومَکُم سُبَاتَا» ما خواب شما را وسیلهی آرامش شما قرار دادهایم. پس در قرآن هم کلمه سبت با س سه دندانه که در ترجمه اش میشود؛ شنبه، اصل معنی آن تعطیل است، آرامش است.
در روایات نگاه میکنیم میبینیم روز شنبه روز استراحت قرار دادهشده است. در یک روایت پیامبر میفرمایند: شنبه روز تعطیلی است.
اخرین روز هفته در روایات و مفاتیح
و یک مطلب دیگر اینکه الان رایج شدهاست که میگویند: پنجشنبه و جمعه روزهای آخر هفته هستند و شنبه روز اول است! اصلاً در روایات اینچنین نیست. شما مفاتیح را نگاه کنید اول دعای روز یکشنبه را نوشتهاند آخر روز دعای شنبه را نوشتهاند؛ یعنی بعد از روز جمعه! در کتابهای دیگر هم اینچنین است آخرین روز هفته شنبه است.
بهترین روز خرید و فروش روز شنبه است
به این دلیل بنده اعتقاد دارم زمانیکه خداوند سبت و سبات را قبول دارد و روایات هم اینچنین میگویند: پنجشنبه که بروند سرکار، روز جمعه که نماز جمعه تمام شد، همانطورکه در آیات قرآن میفرماید:«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[۲] در روز جمعه خرید و فروش ممنوع است و تعطیل است. خب مردم در روز جمعه خریدوفروش نکنند، شنبه هم که باید بروند سر کار و تا پنجشنبه هم که باید کار کنند! خب چه زمانی خریدهایشان را انجام دهند و نیازشان را در طول هفته برطرف کنند! قرآن میفرماید: «فَاِذا قُضِیَتِ الصَّلوهُ فَانتَشِروا فِی الاَرضِ»[۳] پس هنگامى که نماز [جمعه] تمام شود، آنگاه در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بخواهید. برای همین در روایات وارد شدهاست که بهترین روز خریدوفروش روز شنبه است. به ما هم زمانیکه میگویند استخاره کنید و اگر شب جمعه باشد ما انجام نمیدهیم، چون میخواهید استخاره انجام دهید برای انجام کاری! ما میگوییم جمعه زمان خوبی برای استخاره نیست و پاسخ درست نیست. و علتش این است که خداوند میفرماید: که در روز جمعه کاری را انجام ندهید، شنبه خوب است برای استخاره، چون شنبه روز خریدوفروش است، روز انجام دادن کار است و در یک روایت امام صادق میگوید: “اَلسَّبْتُ لَنَا وَ اَلْأَحَدُ لِشِیعَتِنَا وَ اَلْإِثْنَیْنِ لِأَعْدَائِنَا وَ اَلثَّلاَثَاءُ لِبَنِی أُمَیَّهَ” شنبه برای ما اهلبیت است و باز در یک روایت دیگر از امام هادی میفرمایند: شنبه السَّبتُ رسول خدا است. شنبه روز رسول خدا است، یکشنبه روز امیر المؤمنین است و ایام را بین ائمه تقسیم میکند. و این آیات و روایات، هم معنای تعطیلی و آرامش را میرساند و هم میگوید که شنبه آخرین روز هفته است و اولین روز هفته روز یکشنبه است که میگوید: یومالاحد یعنی روز اول.
اصحاب سَبت
خب این دو کلمه یوم السبت و یوم الجمعه اختراع بشر نیست و هر جفت دستور دینی است. در قرآن اشارهای دارد به اصحاب سَبت؛ یهودیها در روز شنبه نباید کار میکردند و نباید به شکار میرفتند روز تعطیل بود، ولی آنها یک حقهای زدند که خداوند هم آنها را لعنت کرد بهخاطر نگه نداشتن حرمت روز شنبه که حرمتش آرامش و کار نکردن بود. خداوند وقتیکه به آنها گفت که من شما را نجات دادم به آنها گفت که روز شنبه روز سبت را احترام کنید. پس مشخص است که این روز سبت قبلاز یهود بودهاست. بعضی از افرادی که مخالف هستند که روز شنبه را تعطیل کنند میگویند که روز شنبه روز یهودیان است! نه برای یهودیان نیست، این برای قبلاز یهودیان است. آیهی قرآن ظاهرش اینچنین است وقتیکه میگوید روز سبت را احترام بگذارید معلوم است که این اینها روز ثبتی را داشتهاند که به آنها میگوید نیامد بگوید که من یک روزی را قرار میدهم بهنام روز سبت و حالا که اسم ان را گذاشتهام روز آرامش شما حرمت آن را حفظ کنید نه اصلاً اینچنین نگفت گفت همان که شما به آن میگویید روزه آرامش آرامش خود را حفظ کنید و کار نکنید این معلوم است که قبلاز آن است البته آیات قرآن نشان میدهد که این نامگذاری و تاریخ چیزی نیست که بشر خودش درست کرده باشد میفرماید إن عده الشهور عند الله شهرام تعداد ماهها در نزد خداوند دوازده تا است یا من خلقه سماوات بر عرض آن موقع که آسمانها را خلق کرد خداوند دوازده ماه گذاشت قاعدتاً دوازده تا ماه را گذاشت قاعدتاً هفته و اسامی هفت را هم داشت اینها همه بودهاست حالا این بهنظر میرسد که قبلاز بحث یهود بودهاست اینها مباحث علمی هم دارد اینها فقط مطالب دینی نیست یعنی خداوند روزی که آسمان و زمین را خلق کرد زمان نبود و ماها را گذاشت اینها یک بحثهای بسیار علمی است که در بحثهای رابطه علم و دین اگر روزی فرصت شد ما اینها را میگوییم بحثهای بسیار جالبی است پس ما میبینیم ظاهر آیات قرآن میگوید که این نامگذاریها از قبل بوده هست و برای یهود نیست در دین یهود چیزی که آمدهاست این است که خداوند در روز اول دنیا را در شش روز خلق کرد در تورات عام مد است که خداوند دنیا را در شش روز خلق کرد و روز هفتم کار را قطع کرد و تعطیل کرد البته در تفاسیر تورات یک حرفهایی میزنند و میگویند که خدا خستگی در کرد و استراحت کرد شش روز کار کرد و دنیا را خلق کرد و خسته شد و بعد استراحت کرد و یک کسی یک یهودی نزد پیغمبر بود و وقتی که آن مطلب را فرمود، پیامبر فرمود که کفر است، خدا خستگی ندارد که خسته بشود. بعد آیه نازل شد “وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ»[۴] ما آسمان و زمین را در شش روز خلق کردیم ولی خسته هم نشدیم، خستگی ما را نگرفت، خداوند خسته نمیشود، بلکه خدا قطع کرد بعد قرآن چندین آیه حدود هفت آیه دارد در مورد اینکه میفرماید: ما زمین و آسمان را در شش روز خلق کردیم، بعد از شش روز که خلق کردیم «ثمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ»[۵] خداوند بر عرش و بر آن تخت مدیریت خود تکیه زد و شروع کرد به مدیریت عالم. شش روز عالم را خلق کرد یعنی اینکه در تورات آمده است خداوند شش روز عالم را خلق کرد، در قرآن هم آمده است این نیست که در تورات فقط آمده باشد. اما آنجا مفسّرین تورات گفتند: خدا استراحت کرده است و الّا این توراتی که ما داریم من خود نگاه کردم اصلاً نگفته است خدا خسته شد، میگوید خدا ترک کرد، کار را تعطیل کرد. خب خدا کار را تعطیل کرد طبق روایات قرآن هم این را تأیید میکند که خداوند در شش روز آسمانها و زمین را خلق کرد سپس مستولی شد بر عرش خب این هم تأیید میکند این مطلب را. پس ما هم در قرآن داریم هم در روایات داریم این کلمه را و از نظر تاریخی در تورات آمده است و این نیست که در تورات آمده باشد قبل از آن نبوده باشد، آیات قرآن به نظر به ظاهر میرسد که اصلاً این نام گذاریها قبل بوده است قبل از ورود صدر، روز صدر به شش، روز آرامش بوده است. از آن مهمتر ده فرمان حضرت موسی است، ده فرمان بر حضرت موسی در کوه طور نازل شد و آن فرامین روی دو عدد لوح نوشته شد، روی الواحی نوشته شده بود که قرآن هم میفرماید که حضرت موسی آن الواح را از کوه طور پایین آورد، ده فرمان الهی بود هر ده فرمان آن در قرآن تأیید شده است یعنی اینطوری نیست که مثلاً این ده فرمان برای قوم یهود باشد، نه! هر ده فرمان آن را اسلام هم پذیرفته است آیات آن ده فرمان در قرآن هم هست یعنی اگر تورات تحریف شده باشد، تورات نسخ شده باشد، از بین رفته شده باشد ولی ده فرمان چی؟ ده فرمان نسخ نشده است ده فرمان هست، اینکه خدا را بپرستید، اینکه با خدا چیزی را شریک قرار ندهید، اینکه زنا نکنید، اینکه دزدی نکنید، اینکه حق مردم را از بین نبرید، به مردم ظلم نکنید فقط یک عدد از آن است که شنبه را محترم بدارید، این چیزی است که مثلاً در اسلام ظاهراً نیامده است که من روایت آن را خواندم که نه اینطوری نیست در اسلام در احادیث پیامبر آمده است که شنبه محترم است در شنبه نام پیامبر اسلام هست و بهخاطر آن مسائل و به دلایل همین ظاهری که هست، معلوم است که هست. خب حالا یک کسی ممکن است بیاید بگوید خب آقا اینهایی که شما میگویید درست است، طبق این مطالبی که شما میگویید معنای صدر معنای آرامش است و اشکالی ندارد که مثلاً تعطیل باشد و اینها و عرض میشود که در دین یهود بوده است ولی خب اسلام آمده است دینهای قبل را نسخ کرده است، وقتی اسلام آمده است دینهای قبل را نسخ کرده است و از بین رفته است دیگر معنا ندارد که ما روز شنبه را تعطیل کنیم چون اسلام تعطیل کرده است او را و نسخ کرده است، این جواب دارد و جواب آن این است که اولاً نسخ، در مورد نسخ یک بحث طولانی است ما در آیات قرآن ناسخ و منسوخ داریم اما اینکه این دین، دین قبلی را نسخ کرده است اینجا فرق میکند حالا بخواهم وارد بشوم یک بحث طولانی و مفصلی است که علامه طباطبایی در مورد نسخ چه میگوید؟ علما چه میگویند؟ آیا مثلاً ما در اسلام یک احکامی داریم که نسخ شده باشد یا نداریم؟ بین علما بحث شده و تقریباً دیگر علمای حال حاضر همه به یک وحدت نظری تقریباً رسیدند که نسخ چیست؟ و معنای نسخ چیست؟ ولی آن که در ادیان هست که نسخ در ادیان، یعنی دین اسلام آمد ادیان قبلی را نسخ کرد باز اینجا هم یک بحثی شده که خب نسخ کرد یعنی چه؟ یعنی اسلام آمد دین قبلی را نسخ کرد یعنی دین قبلی بهطور کلی از بین رفت؟ هر چه گفت اسلام گفت همه باطل است؟ یا نه اینطوری نیست یک قسمتهایی از آن هست یعنی میگویند نسخ بالجمله شد یا فیالجمله شد؟ فیالجمله یعنی کلاً دین قبلی نسخ شد، دین یهود و دین نصاری مثلاً کلاً نسخ شد یا اینکه نه کلاً نسخ نشد؟ خب معلوم است که کلاً نسخ نشد مثلاً حضرت موسی گفت خدای یکتا را بپرستید، این نسخ شد و پیامبر گفت نه خدای یکتا را بپرستید نه، حالا خدای این دوتا را بپرستید؟ نه این همان است، همان است که اسلام گفته است پس کل دین نسخ نشد، آن اصول دین لااقل مانده است بنابراین اینها میگویند که اسلام دین قبلی را نسخ کرد ولی نه بالجمله یعنی کلاً بلکه فیالجمله بعضیهای آن را، خب آن بعضیهای آن کدامها بود؟ قطعاً اصول دین نبود چون اصول دین در همه ادیان یکی است و خداوند به پیامبر میفرماید: «مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاهَ وَالْإِنْجِیلَ»[۶] پیغمبر تصدیق کننده دینهای قبل است، این تصدیق کننده دینهای قبل مخالف این است که بگوییم نسخ کرده است و گفته است باطل است، نسخ را اگر به معنای ابطال بگیرید، بعضیها نسخ را به معنای ابطال گرفتند که این هم غلط است که اگر بگوییم باطل کرده است خب دین اسلام که دینهای قبل را باطل نکرد چون خداوند میفرماید: “مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاهَ وَالْإِنْجِیلَ” دینهای قبل را پیغمبر تصدیق کرد، پس چه چیزی را تصدیق کرد؟ اصول آن را، شریعت آن عوض شد، آیا همه شریعتها یعنی احکام آن عوض شد؟ اصول درست بود، احکام عوض شد؟ مثلاً گفت که حالا مثلاً در آنجا در دین قبلی مثلاً شراب حلال بود، حرام کرد؟ یا مثلاً فرض بفرمایید بعضی از اعضای مثلاً بعضی از حیوانها حرام بودند اسلام حلال کرد یا آنجا حلال بود اسلام حرام کرد یعنی در این حد بوده است ولی اصل دین حفظ شده است این هم نیست، این هم نمیشود گفت چرا؟ چون یک احکامی در دین یهود هست در دین ما هم هست ازجمله خِطان، ازجمله حجاب، ازجمله روزه، حجاب الان زنهای یهودی مثل شما مثل خانمهای ما همینطوری محجبه و میپوشانند خود را، خیلی هم بیشتر خود را میپوشانند. حجاب در تورات است پس ما بگوییم این هم باطل است یا چون آنها حجاب دارند ما حجاب را باطل کنیم؟ نه! همه احکام همه دین باطل نشد، نسخ نشد قسمتی از آن نسخ شد آن هم قسمتی در شرعیات و در احکام، نه همه آن و اصولاً به عقیده ما نسخ، ابطال نیست ابطال احکام نیست، نسخ ابطال حجیت است ما که معتقدیم دین اسلام آمد ادیان قبلی را نسخ کرد یعنی گفت حجیت آنها از بین رفت، تا زمانی که اسلام است آنها دیگر حجت نیستند نسخ یعنی ابطال حجیت، یعنی پایان حجت. تا حالا حجت بود از این به بعد دیگر حجت نیست، ازاین به بعد اسلام حجت است. تا زمانی که کسی به او، اسلام نرسیده است دین او حجت است به محض اینکه اسلام آمد آن دین نسخ میشود یعنی آن دیگر حجت نیست یعنی اطاعت دیگر نمیتوانید بکنید، باید از اینجا اطاعت کنید. یعنی اگر کسی آمد گفت من حجاب را قبول دارم چون دین یهودی قبول دارد این حرف او غلط است، گناه کرده است چرا؟ چون دین یهود حجت ندارد و حتی برای حجاب، حجت خود را باید از اسلام بگیرد این خیلی مهم است، این حرفی که ما میزنیم چندین اثر. پس بنابراین دین اسلام اگر نسخ کرد این را نسخ کرد. خب بنابراین دین اسلام ده فرمانی که نسخ نکرده است دلیلی نمیماند که بگوییم که دین اسلام آمده است شنبه را نسخ کرده است نداریم ما، با این حسابی که گفتیم ما دین اسلام نسخ نکرده است اولاً که آن معنای نسخی که میگیرد دیگر آنجا نمیشود خواند، ده فرمان سرجای خود هست تا زمانی که یک دلیل محکم داشته باشید یعنی باید شما یک آیه محکم بیاورید یا یک روایت محکم بیاورید که بگوید آقا شنبه اول هفته است و شنبه روز کار است، روز تعطیلی نیست اگر یک چنین دلیل محکمی آمد دیگر ما شنبه را میگذاریم کنار اما اگر یک چنین دلیلی نیامد هیچکس نمیتواند بگوید که چون یهودیها گفتند شنبه، بنابراین شنبه تعطیل است ما هم نباید بگوییم شنبه تعطیل است، اسلام نسخ کرده است؟ نه! در حالی که برعکس ما همانطوری که گفتیم ادلهای داریم که نشان میدهد شنبه تعطیل است نه تنها دلیلی نداریم که شنبه تعطیل نیست بلکه عقیده داریم که شنبه تعطیل است پس بنابراین تا اینجا به نظر میرسد که تعطیلی شنبه هیچ منافاتی با دین ندارد بلکه ارجح هم هست. خب حالا اگر آمدند یکی از حرفهایی که آمدند مخالفین میزنند این است که اسلام گفته است که تشبه به کفار نکنید، حالا یک کسی را که گفتند همین است که آقاجان ما حالا داریم با اسرائیل میجنگیم اگر بیاییم اعلام کنیم شنبهها تعطیل است آبروی ما میرود و میگویند شما با او میجنگید و کشورهای اسلامی میگویند شما آمدید با اسرائیل مخالف هستید ولی حالا آمدید دارید ادای یهودیها را در میآورید، به رسمیت میشناسید و اینها یا در قانون اساسی گفته است جمعه تعطیل رسمی است، حالا این را بگویم قانون اساسی گفته است جمعه تعطیل رسمی است نگفته است که شنبه تعطیل رسمی نیست حالا چرا گفتند جمعه تعطیل رسمی است؟ چون زمان آن شاه ملعون معدوم اینها میخواستند یکشنبهها را تعطیل کنند، اینها در قانون اساسی آمدند پیش بینی کردند گفتند آقاجان برای اینکه بعدا کسی حرفی نزند جمعه تعطیل رسمی ما جمعه است خب حالا قانون اساسی وحی مُنزل نیست همانطور که بعضی از قوانین آن بعداً تغییر کرده است ممکن است این را هم تغییر دهند، در ثانی قانون اساسی نگفته است که جمعه تعطیل است معنی آن این است که شنبه تعطیل نیست، نه تعطیل رسمی میتواند جمعه باشد تعطیل غیر رسمی هم میتواند شنبه باشد، دو روز باشد و هیچ اشکالی هم ندارد. تشبه به کفار هم نیست چون تشبه به کفار آن جایی است که بعضی مواقع ان چیزهایی که مخصوص آنها است، یک چیزهایی مخصوص آنها است و برای ما نیست یا اگر مخصوص آنها هست به مرحله اهمیت حیاتی نرسیده است، این دو حالت است، بله مثلاً لباس مثل آنها نپوشید، تشبه به کفار همین که جوانهای ما شلوار پاره میپوشند، میخواهند خود را مشابه آنها کنند یا لباسهای آنچنانی و اجق وجقی میپوشند یا مثلاً این تشبه به آنها این حرام است، این اشکال دارد. خب تشبه به کفار حرام است اما در چه چیزی؟ در چیزی که مخصوص به آنها است، حجاب مخصوص به آنها نیست، روزه مخصوص به آنها نیست، یعنی اموری که مخصوص به آنها نیست تشبه به آنها اشکال ندارد ما هم گفتیم سبت اصلاً مخصوص به آنها نیست بلکه آن چیزی که در آنها است آن رفتار علیه سبت بوده است برای آنها بوده است و الّا خود سبت قبل از دین یهود بوده است و اسلام هم گفته است و بعد در مسائل مهمه ما نمیتوانیم بگوییم که شبیه به آنها نباشیم، مثلاً اگر الان آمدند گفتند دانشمندان یهود یک روشی پیدا کردند برای مثلاً فرض بفرمایید جلوگیری از گرمای زمین، برای جلوگیری از آلودگی هوا، یک روشی پیدا کردند مخصوص خود آنها هم هست این روش را به کسی نمیدهند ولی ما هم نباید دنبال آن برویم و پیدا کنیم و بگوییم این مخصوص آنها است؟ نه اینطور نیست این جزء امور مهمه است، جزء امور مهمه تشبه به آنها معنا ندارد اصلاً این برای آنها نیست، پس بنابراین اینکه گفتند تشبه به یهود اولاً تشبه در یک مسائل خاصی آن هم نه همه مسائل و اینها نه مسائل خاص است، ارزشهای خاص آنها است که گفتیم جواب آن را و جزء مسائلی است مهمه است چون اسلام هم اینها را گفته است. خب با این حساب با توجه به اینکه اگر شنبهها تعطیل بشود مردم به عبادت روز جمعه خود خوب میرسند و شنبه میتوانند به کارهای شخصی خود برسند و شنبه هم روز کار و تولید نیست بلکه روز معامله است یعنی روز این است که انسان برود مایحتاج در طول هفته خود را تهیه کند ولی بخواهد برود سرکار باید روز یکشنبه، کار روز یکشنبه است تولید روز یکشنبه است که خداوند هم طبق آیات قرآن تولید خود را از روز یکشنبه شروع کرده است، خلق آسمانها و زمین را خدا از روز یکشنبه شروع کرد تا روز جمعه، میگویم اینها معانی علمی و معانی عرفانی دارد و آنها را ما نمیخواهیم وارد بشویم و اینها برای مراحل درسی و بحثهای بین رابطه علم و دین و بعد بحث عرفان و اینکه خداوند عالم را چهطوری خلق کرد و این نامگذاریها چه بودها ست؟ روز چه بوده است؟ شب چه بوده است؟ اینها معانی باطنی دارد حالا آن بحثهای دیگر است ولی همین که داریم ظاهر را نگاه میکنیم، پس بنابراین تشبه به خداوند، تخلق به اخلاقِ الله و اینکه خداوند چون این کار را کرده است خواسته از بشر که بشر هم این کار را بکند، روز جمعه روز جمع باشد روز عبادت باشد، روز ذکر خدا باشد و شنبه روز خرید و فروش و روز دنیا و رسیدن به مایحتاج روزمره ما ، این تا اینجا که امروز صحبت کردیم و وقت ما هم گذشت تا به اینجا هیچ اشکالی ندارد حالا برویم ببینیم بحثهای سیاسی و اجتماعی آیا مانع ایجاد میکند یا نه؟ آن را دیگر میگذاریم فعلاً به عهده شما تا خود ما هم ببینیم که چه میشود و با بعضی از این آقایان که میگویند صحبت کنیم ببینیم آیا واقعاً چیزی هست یا نه؟ پس بنابراین ما تا اینجا مطابق فتوای آن علمایی هستیم که عده آنها کم است و معتقدند که تعطیلی شنبه اشکالی ندارد و مخالف آن علمایی هستیم که میگویند تعطیلی شنبه اشکال دارد و تعداد آنها ظاهراً زیاد است تا ببینیم خدا چه میخواهد وصلی الله علی محمد وآل محمد.
[۱] . (سوره نبا آیه ۹)
[۲] . (سوره جمعه آیه ۹)
[۳] . (سوره جمعه آیه ۱٠)
[۴] . سوره ق، آیه۳۸
[۵] . سوره یونس، آیه۳
[۶] . سوره آلعمران، آیه۳