بررسی دقیق و علمی رابطه علم ودین وقتی انجام خواهد شد که تعاریف این دو از نظرگاه های مختلف جمع آوری شده و با هم مقایسه شود.
اگر گفتند رابطه علم با دین چیست؟ بلافاصله نمی توانید بگویید که رابطه آنها تضاد است یا وحدت .
گاهی واقعاً ممکن است برداشت و تعریفی از علم با برداشت و تعریفی از دین متضاد باشد و برعکس ممکن است اگر این دو به شکل دیگری تعریف شده باشند کاملاً بر هم منطبق باشند.
پس دین چندین معنا و علم هم چندین معنا دارد. بعد هر کدام از اینها نسبتی با هم دارند. یعنی علم به معنای الف با دین به معنای الف تضاد دارد ولی علم به معنی الف و دین به معنای ج تضادی ندارد.
در یک کار پژوهشی بهتر است اول تقسیم بندی و انواع معانی گفته شود بعد رابطه ها سنجیده شود بعد برسیم به یک معنی که از همه مهم تر است علم و دین کامل چه نسبتی با هم دارند.
بنابراین در نهایت، یافتن تعریف دقیق و درست این دو برای یافتن رابطه واقعی علم و دین لازم است.
گاهی منظور از علم را، فقط علوم تجربی و علومی می دانند که می شود در آزمایشگاه ثابت کرد. بیشترین تضادهای بین علم و دین هم وقتی ایجاد می شود که علم به این تعریف محدود شود. بنابراین می گویند علم آن چیزی است که با تجربه بدست می آید و معتقدند هر چیزی را که نتوان با علم ثابت کرد، دین است.
قرآن علم تجربی را پایین ترین سطح از علم می داند.
قرآن می گوید” هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون(سوره زمر آیه ۱۱۸)”
علم را در برابر جهل قرار نمی دهد بلکه در برابر علم، لا علم را قرار می دهد. ما در فارسی می گوییم جاهل یا عالم ولی قرآن می گوید دانا و نادان، عالم و بدون علم و جهل را در مقابل عقل قرار می دهد.
ما یک معنی حقیقی یا الهی داریم یک معنی استقرایی ؛ معنای استقرایی یعنی ما نگاه می کنیم در تمام این معنا هایی که برای علم آمده است، وجه مشترکی باید پیدا کنیم تا این لفظ را بکار ببریم.
انسان عاقل برای دو معنی یک لفظ را انتخاب نمی کند. این می شود معنی حقیقی.