۱۴۰۳/۳/۸
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهالرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین سیما بقیهالله فی السموات و الارضین
مقدمه
آیا حرز امام جواد(ع) و شرف الشمس اثر دارد؟
تبیین تعطیل بودن شنبه
لزوم وجود استاد
مقدمه
یک تذکر به شما عزیزان دارم و کل دوستانی که در این مجلس حضور دارند و یک تذکر به دوستانی که مدیریت میکنند جلسه را. به شما عزیزان عرض میکنم که اگر خدای ناکرده از بنده یا دوستانی که مدیر جلسات هستند رفتار ناشایستی دیدید اولا به بزرگواری خود ببخشید، ثانیا خواهش میکنم که اینها را تذکر بدهید و با قسمت نظارت و دوستانی که بالاخره شما آنها را میشناسید بنویسید در آن بحثهای شنیدن نظرسنجیهایی که کردند در آن نظرسنجیهایی که باید مرتب انجام بگیرد در آن نظرسنجیها بنویسید مطالب را، از استاد شروع کنید که مثلا استاد دیر میآید، زود میرود، بد صحبت میکند، چرا این حرف را زد، غلط گفت، اشتباه کرد، شروع کنید از بنده و دیگر دوستان اشکالات را با نیت خوب، با نیت اینکه تذکر بدهم و درست بشود انشاءالله اینها را به قسمت نظارت و در بحث نظرسنجی بدهید، این را از شما عزیزانی که میهمان این جلسه هستید خواهش میکنم. از مدیران و مجریان جلسه هم خواهش میکنم که در رفتار خود، در برخورد خود با دوستانی که میآیند در این جلسه خیلی دقت کنید، رفتار شما نشان دهنده این است که این حرفهایی که زده میشود مطالبی که گفته میشود چقدر در روح شما و در اخلاق و رفتار شما اثر گذاشته است، اگر خدای ناکرده رفتاری داشته باشید که این رفتار شأن و مناسب یک مبلغ دین نباشد اثر آن بد و گناه است و معصیت زیادی دارد، معصیت آن مضاعف است، چند برابر میشود برای کسانی که در این لباس هستند. حتما میدانید که خداوند به زنان پیامبر میفرماید چون شما همسر پیامبر هستید باید جایگاه خود را حفظ کنید اگر گناه کنید گناه شما و مجازات شما چند برابر میشود این مسئله فقط برای آنها نیست، هر کسی در هر لباسی هست که اگر آن لباس به نوعی به دین ربط دارد مثل امثال ما که لباس روحانیت پوشیدیم اگر یک رفتار بدی کنیم گناه ما دو برابر است، یکی اینکه همان گناه را انجام دادیم.
دوم اینکه مردم را به دین بدبین کردیم! این مردم را به دین بدبین کردن دوتا است، بعضی موقعها گناهها اینطوری چند برابر میشود. فعلا همین را توجه داشته باشید انشاءالله، رعایت کنید تا انشاءالله خداوند به همه ما توفیق بدهد که از زندگی خود بیشترین استفاده را ببریم.
آیا حرز امام جواد ع و شرف الشمس اثر دارد؟
مطلب دوم این است که بعضی از دوستان میپرسند ما رفتیم حرز امام جواد خریدیم ،شرفالشمس خریدیم این دعا را خریدیم و اینها را همراه خود داشته باشیم و اثر داشته باشد و اینها. از من میپرسند آیا اثر دارد یا اثر ندارد؟ ببینید اگر کسی بخواهد دعا به شما بدهد و این دعایی که به شما میدهد اثر داشته باشد به چند چیز بستگی دارد؛ یکی از مطالبی که به آن بستگی دارد نفس و نَفَس و آن مقام روحانی آن شخص است. اگر شخصی خیلی به خداوند نزدیک باشد به شما بگوید یاالله مرده شما زنده میشود، یاالله مریض شما شفاء پیدا کند، این عیب ندارد بعید نیست، بستگی دارد که او چقدر به خدا نزدیک باشد. حضرت مسیح(ع) اینطوری بود دیگر، با یک یاالله با یک بسمالله کور را شفاء میداد، مریض را شفاء میداد و مرده را زنده میکرد، با یک بسمالله چون روح و نفس او قوی بود! اما اگر روح و نفس قوی نباشد و ضعیف باشد اثری ندارد، کسی که سیروسلوک روحانی نداشته صدبار هم قرآن را بخواند بالای سر یک میت هیچ تکانی نمیخورد نه میت یک کسی هم که سرماخوردگی داشته باشه صدبار قرآن بخواند که این سرماخوردگی او خوب بشود نمیشود، چرا؟ چون مسئله آن روح است، آن روح که دارد ارتباط با خدا برقرار میکند و این اثر دارد. حالا آن کسی که دعایی را مینویسد و پول میگیرد از شما و این دعا را میدهد این اصلا برای پول دارد این کار را میکند این اصلا صاحب نفس نیست، این دعا هیچ اثری ندارد حرز جواد هیچ اثری ندارد، این شرفالشمس اگر درست باشد اگر بتواند بنویسد با این حال هیچ اثری ندارد چون او دارد برای پول این کار را میکند هیچ اثری ندارد، کسی که به شما دعا میدهد فقط نیت او این است که شما خوب بشوید، دنبال منافع مادی نیست. آن ممکن است اثر بگذارد اما اینکه او میآید پول میگیرد حرز جواد مینویسد، پول میگیرد شرفالشمس مینویسد، پول میگیرد برای شما دعا مینویسد، این دعا نویسها و رمالها که پول میگیرند اینها اکثریت نه همه آنها کلاهبردار هستند، همه آنها حقهباز هستند، اثر این کارها با پول درست نمیشود بله یک موقع هست یک انسان خوبی یک دعایی برای شما مینویسد، یک دعایی برای شما میخواند هیچ چیزی هم نمیخواهد و شما آن دعا را میگیرید میروید بعد به خاطر تشکر مثلا یک هدیهای با طیب نفس با رضایت قلب خودتان به او میدهید او قبول بکند اینجا اشکالی ندارد اما اینکه بگوید من این دعا را مینویسم اینقدر پول میگیرم، این حرز و این طلسم را مینویسم اینقدر پول میگیرم بعضی هم دروغ میگویند، میگویند این پول را میگیریم برای اینکه میخواهیم بدهیم به موکلین خود به آن جن و به آن شیطان و… این هم دروغ است، این هم بازی و فریب است، نخورید خصوصا خانمها دقت کنند، خانمها چون خیلی زود باور هستند نسبت به آقایان خیلی دقت کنید اینها کلاهبرداری است اینها حقهبازی است، من از اینها دهها خاطره دارم که اصلا شماها باور نمیکنید وقتی معما چون حل شود آسان شود. من الان برای شما بگویم چکار میکنند چه شعبده بازیهایی میکنند اول که میگویم شما میگویید عجب، وقتی میگویم این کلک را میزنند شما میگویید چه قدر ساده بودید شما که باور کردید! حالا من نمیخواهم وارد اینها بشوم، اینها اکثریت قریب به اتفاق حقهباز هستند. بعضیها هستند با جن ارتباط دارند تعداد اینها بسیار کم است، اینها هم معمولا دنبال پول گرفتن و اینها نیستند. به هر صورت این هم توجه داشته باشید با پول دعای حرز جواد بگیرید با پول شرفالشمس بگیرید هیچ اثر ندارد، پول شما که از بین رفته است هیچی گناه هم کردید که به اینها رجوع کردید چون رجوع به اینها گناه است، رجوع به دعانویس و رمال و سرکتابگیر گناه است حرام است ائمه هم فرمودند به اینها رجوع نکنید. این هم یک مسئله چون بالاخره اینجا کانون علم و دین هست همان طور که در مورد طب سنتی ما صحبت کردیم این هم به شما بگویم که توجه داشته باشید. صلواتی ختم کنید.
تبیین تعطیل بودن شنبه
در مورد بحث هفته قبل هم یکی اشکال گرفته بود گفته بود شما این مطالبی که میگویید آیا در مورد آن آیه قرآن حدیثی هست؟
بله ما هر چیزی میگوییم مستند است، مدرک دارد منتهی اینجا جای بحث مدرکی نیست چون روایات بعد با آیات تعداد آن زیاد است بعد اینها هر کدام باید با هم مقایسه بشود سند حدیث، متن حدیث، دلالت حدیث اینها باید بررسی بشود این کار علمی است، کار اجتهادی است، کار دوستانی که در این جلسه هستند نیست. لذا ما فقط آن اصل مطلب را میگوییم منتهی اگر کسی اهل آن باشد علاقهمند باشد خب آیات و روایات هم هست. این هم تا میگویی میگویند روایت آن کجا است؟ یا مثلا میگوید که هیچ مفسری تا حالا این حرف را نگفته است که شما دارید میگویید خب این حرف دلیل درستی نیست، هیچ مفسری حرفی نگفته است دلیل نمیشود که ما هیچ چیزی نگوییم خب ممکن است علامه طباطبایی مفسر بزرگ المیزان خیلی حرفها دارد که قبلا هیچ مفسری نزده است ایشان زده و استدلال هم کرده نمیشود به آن بگوییم که آقای علامه هیچ مفسری تا حالا این حرف را نزده که شما دارید میزنید. ایشان خیلی نظرات داده است نظرات منحصر به خودش است، ایشان در قرآن در تدبر قرآن و تفکر در قرآن این درک کردند و کشف کردند و مطرح کردند بسیاری از آنها هم صحیح است، علما همه تسلیم شدند گفتند این مطلب درست است. نمیشود گفت چون مفسرین قبلی نگفتند بیاییم بگوییم که آقای علامه این حرفی که شما گفتید هیچ مفسری نزده است! میگوید خب نزده باشد. من به عنوان یک عالم دارم تدبر میکنم در قرآن، این اولا، صرف اینکه هیچ مفسری نزده باشد این درست نیست مهم این است که این حرفی که دارد گفته میشود بر اساس استدلالها و منابع و اسناد دینی باشد و عقلی باشد. بعد هم بارها من گفتم شما خیال نکنید که روایات حجت هستند روایات حجت نیستند. نبی مکرم اسلام(ص) فرمود “اِنى تارِکُ فیکُمُ الثِّقْلَینِ” من دو چیز بین شما میگذارم یکی قرآن یکی اهلبیت، نگفت یکی روایات، گفت یکی اهلبیت، آن چیزی که حجت است امام حجت است نه روایت. روایت ممکن است اشکال داشته باشه، روایت ممکن است آن کسی که شنیده وقتی نقل میکند ممکن است از یاد برده باشد، ممکن است کلمات آن را از یاد برده باشد، ممکن است نداند امام این را در شرایط تقیه گفته، برای یک شخص خاصی گفته اینها را نمیداند میگوید یک روایتی از امام نقل شده آیا این روایت اولا دقیقا متن آن همین بوده است؟ در چه شرایطی بوده این روایات را گفته است؟ آیا برای یک شخصی گفته یا برای همه گفته است؟ عام گفته ،خاص گفته، مطلق گفته، مقید گفته، مجمل گفته، مبین گفته اینها همه را باید یک فقیه بنشیند این روایات را بررسی کند اگر ثابت شد این روایت از طرف امام است آن موقع باید به این روایت عمل کرد و یکی از ملاکهای آن این است که به قرآن عرضه بشود، روایات باید خود ائمه فرمودند، روایات ما را به قرآن عرضه کنید اگر با قرآن مخالفتی نداشت قبول کنید، نگفته حتما موافقت باشد، موافقت شرط نیست بلکه نبودن مخالفت شرط است، اینطوری فرمودند. بنابراین این حرف که آقا تا حالا هیچکس نگفته یا مثلا چه روایتی، چه چیزی اینها را توجه داشته باشید ما بیشتر طرح مبحث میکنیم انشاءالله خداوند توفیق بدهد شما هم به کسانی که این رشتهها را انتخاب میکنند علاقهمند باشند در مراتب بعدی ما ادله اینها را مفصل میگوییم، آن بحث هفته قبل هم ادله بسیار دارد، ادله مفصلی دارد، آیات هست، روایات هست مطالب عقلی هست که اینها همه را جمعبندی آن این شده است. خدا به همه ما توفیق بدهد صلوات دیگری عنایت بفرمایید.
لزوم وجود استاد
و اما مطلب سوم که ادامه همان شبهات جلسات قبل است که افرادی میگویند آقا لازم نیست که استاد داشته باشیم ما میتوانیم با خواندن کتابها و مطالعه آثار علمی خود راه نجات را پیدا کنیم. خب این یک شبههای است بنابراین برای اینکه بگویند ما احتیاجی به رفتن پیش اولیاء خدا، علمای ربانی نداریم این را به عنوان یک راه مطرح میکنند که این راه ما را از علمای ربانی بینیاز میکند. جواب این این است که اولا شما بخواهید کتابها را بخوانید و با عقل خود بروید جلو به این عقل شخصی و جزئی چه اطمینانی هست، چه دلیلی دارید که عقل شما میتوانید همه راهها را برای شما باز کند؟ چون ما نگاه میکنیم میبینیم هشتمیلیارد یا بیشتر الان انسان روی کره زمین است همه هم دارند با عقل خود، همه هم میگویند ما عاقلانه داریم زندگی میکنیم ولی دو نفر پیدا نمیکنید که در همه مسائل با هم به توافق رسیده باشند! این نشان دهنده این است که عقلها راهگشا نیست. عقل تا یک جایی میتواند برود یک چیزهای مسلّم عقلی هست تا آنجا میتواند برود ولی بیشتر از آنجا دیگر نمیتواند برود، در حالی که ما احتیاج داریم بسیاری از مسائلی که برای زندگی ما برای آخرت ما برای دنیای ما برای دنیاهای بعد باید به آن برسیم اینها را عقل نمیتواند بفهمد عقل هیچوقت نمیتواند بفهمد دنیای بعد از مرگ چه شکلی است. عقل نمیتواند بفهمد آن بهشت حقیقت بهشت چه چیزی است؟ عقل نمیتواند بفهمد حقیقت جهنم چه چیزی است؟ میتواند بفهمد ولی خود او به خودکفایی با خود نمیتواند، حتما باید زیر نظر اولیاء خدا باشد، چون یکی ممکن است بگوید آقا اگر عقل ما نمیتواند بفهمد جهنم چه چیزی است، بهشت چه چیزی است، پس خداوند برای چه این آیات را در قرآن آورده است؟ خداوند در قرآن در مورد بهشت صحبت کرده در مورد جهنم صحبت کرده بعد به ما گفته تدبر کنید در قرآن پس معلوم است ما میتوانیم بفهمیم! بله ما میتوانیم بفهمیم به شرطِها و شروطها، یک شرط و شروطی دارد که امام رضا فرمود “اَنَا مِن شُروطها”. یکی از شرطهای آن این است که عقل در خدمت عقلِ کل باشه، عقل در مقابل عقل الهی باشه، یعنی عقل زیر نظر عالم ربانی باشد این است شرط آن و الّا خودِ عقل خودش اعتراف میکند که من نمیتوانم بفهمم به خودم اگر باشد، خودکفا نیستم.
جلسه قبل هم گفتیم خودکفا به این معنا که میگوید که من تا اینجا میتوانم از اینجا به بعد نمیتوانم و اگر ما این حرف عقل را گوش بدهیم میشود عقلی و قرآن هم که گفتیم جواب آن را گفتیم که آنهایی که میگویند “حَسْبُنَا کِتَابُ الله” قرآن باشد کافی است به یک معنا درست است به یک معنا غلط، به این معنا که بگوییم فقط قرآن را بگیریم و میخواهیم از قرآن بگوییم و دیگر هر چیزی غیر از قرآن باشد حتی اگر خود قرآن گفته باشه قبول نمیکنیم این معنا غلط است ولی اگر این معنی که اصلا کتاب خدا کافی نیست… اما اگر گفتی نه من قرآن را کافی میدانم این قرآن همه چیز را نشان من میدهد خب بسیار خب قرآن چه میگوید؟ میگوید باید بروی پیش عالم ربانی تا من را بفهمی، من احتیاج به مفسر دارم، من احتیاج به مبیّن دارم، قرآن دارد به تو میگوید من احتیاج به شخص دیگری دارم، وقتی میگوید من احتیاج به شخص دیگری دارم و تو اطاعت بکنی به این معنا میگویی بله، این قرآن کافی است چون من را نجات داد. قرآن مثل یک بلا تشبیه، بلا تشبیه برای نزدیک شدن به ذهن مثل یک کتاب راهنمای یک دستگاه است، یک دستگاه شما میخرید یک کاتالوگی یک راهنمایی کنار آن هست که باز میکنی میگوید که اگر میخواهی از این استفاده بکنی باید این کار را بکنی، باید این کار را انجام بدهی، یک جای آن هم نوشته در صورتی که با این مشکل روبرو شدید ببرید پیش متخصص. یک جاهایی هم این را میگوید. پس بنابراین شما هم اگر بخواهید واقعا بگویید من با این راهنما از این دستگاهی که کافی است و احتیاجی به کسی ندارم در همان هم نوشته بعضی کارها باید رجوع بکنی به، اگر به این مشکل برخورد کردید انتقال بدهید به آن اداره، ببرید به آن کارخانه آنها درست بکنند، اینطوری است دیگر، راهنمایی میکند دیگر، این هم راهنمایی، قرآن هم این طوری است. خب یک عده میگویند ما با کتاب خواندن خود میتوانیم برسیم، عرض کردم جواب آن این است که عقل ما نمیتواند، بعد هم فقط مسئله این نیست مسئله این است که شما در ارتباط با علمای ربانی، ارتباط روحانی برقرار میکنید فقط این نیست که ما بخواهیم بفهمیم، فقط این نیست که ما بفهمیم دنیا چی است، اخرت چی است، خدا چی است؟ اینها را بفهمیم یک سری واژه، یک سری مفهوم بخواهد بیاید در ذهن ما بلکه ما احتیاج داریم به کسی که نور به قلب ما برساند ما احتیاج داریم یک کسی ما را بکشد بالا. شما یک کتاب میگیرید مدام میخوانید که آب این خاصیتها را دارد ولی سیراب نمیشوید آن کسی که میتواند به شما آب بدهد او باید باشد، فقط اکتفا کردن به کتاب و مطالعه فقط مفاهیم را به شما میدهد اما آن کسی که بخواهد این مفاهیم را واقعیت آن را به شما بدهد یک کسی است که باید دارای روح بلندی باشد و معنای شفاعت این است، معنای توسل این است که او روح به شما میدهد او وقتی به شما درس میدهد همراه با درس به شما روح میدهد. شما گاهی موقعها میبینید یک کتاب اخلاقی میخوانید ولی هیچ روی شما اثر نمیگذارد، حال شما عوض نمیشود ولی میروید پیش یک انسان اهل دلی یک کلام به شما میگوید یکدفعه میبنید که اصلا منقلب میشوید. این همه کتاب خوانده بود در مورد ثواب نماز شب ولی هیچ وقت نماز شب نمیخواند رفت پیش یک عالم ربانی به او گفت پسرم نماز شب بخوان، همین کلام آنقدر این را تغییر داد که دیگر نماز شب او ترک نشد اگر یک شب نماز شب او هم قضا میشد گریه میکرد که چرا من مثلا دیشب نتوانستم نماز شب بخوانم هیچ وقت نماز شب رو ترک نمیکرد، چرا؟ چون آن کلام اثر گذاشت. (همت طلب از باطن پیران سحرخیز. حافظ) این همت دادن
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم [۱]
این همت چیزی نیست که با کتاب بیاید، همت با عنایت الهی میآید، با عنایت ارواح پاک، ارواح روحانی، اینها تاثیر میگذارند، روح انسان را تغییر میدهند و در انسان ایجاد شوق میکنند این با کتاب خواندن به دست نمیآید. لذا نبی مکرم اسلام(ص) فرمود: “خُذوا العِلمَ مِن أفواهِ الرِّجال” علم را از دهان مردم بگیر، از دهان مردان الهی بگیر، یعنی برو زانو بزن بنشین او بگوید تو یاد بگیر. این اثر دارد این نفس و نفَس اثر دارد در اینکه در دل تو بنشیند در ذهن تو بنشیند جا بیفتد و در تو تأثیر بگذارد.
خُذوا العِلمَ مِن أفواهِ الرِّجالِ” علم را از دهان مردان الهی بگیر “لَا یَغُرَّنَّکُمْ الصُّحفیّون”[۲] این روایت این کتابها شما را فریب ندهند، با کتاب خیال نکنید که میتوانید برسید و روایات دیگری که همه تاکید میکند به اینکه سعی کنید بروید زانو بزنید و آن چیزی را که میخواهید یاد بگیرید از دهان انسانهایی که اهل آن هستند با کسانی باشید که “یُذَکِّرُکُمُ اللّه َ رُؤیَتُهُ”[۳] کسی که وقتی دیدید یاد خدا بیفتید با اینها باشید این ارتباط فیزیکی، ارتباط نزدیکی منجر میشود به ارتباط روحی و آن روحهای بزرگ در روحهای کوچک اثر میگذارند و اینها را رشد میدهند و بالا میکشند. اینکه ما بگوییم فقط خود ما با کتاب میرویم این هم یک فریبی است که داریم خود را میدهیم، ما هیچگاه نمیتوانیم از ارتباط با اولیاء خدا و با علمای ربانی بینیاز بشویم چون اینها معراج هستند اینها نردبان هستند و رها کردن نردبان همانا و سقوط همانا. این هم جواب این شبهه، انشاءالله که قانع شده باشید.
خداوند را قسم میدهیم به حق اولیاء مقربین درگاهش ما را در این دنیا در این زمان که این صحنهها را میبینیم این انسانهای پاک را میبینم که در راه خدمت به مقامهای بالا میرسند اینها برای ما عبرت باشد و ما بتوانیم در این زمان بهترین استفاده را بکنیم و ما هم انشاءالله بعد از ۱۲۰ سال به درجه شهادت برسیم. آیت الله انواری میگفتند: من دلم میخواهد شهید شوم، خدا او را رحمت کند، میگفت: من دلم میخواهد شهید شوم منتهی بعد از ۱۲۰ سال، آن هم در خواب. یکی بیاید یک گلوله بزند به مغز من، هیچ دردی احساس نکنم، همین که خوابیدم وقتی بیدار شدم ببینم داخل بهشت هستم. انشاءالله خداوند به هر صورت که خودش صلاح میداند ما را هم عاقبت بخیر و با شهدا محشور کند، الهی آمین.
صل الله علی محمد و آل محمد.
[۱] .حافظ
[۲] . نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، جلد۱،صفحه۳۷
[۳] . تحفالعقول، ص۴۴