مبحث تندرستی از دیدگاه طب سنتی، مبحث بسیارمهمی است و حفظ صحت، هدف اصلی این مکتب طبی است. حکما برای حفظ صحت، عواملی را وضع کردهاند که یکی از آنها حرکت و سکون بدنی است . حرکت و سکون یکی از اصول شش گانه تدابیر حفظ سلامتی (سته ضروریه) در طبّ سنتی است. حرکت به معنای خروج ماده ازغیرفعال بودن (قوه) به فعل است، مثل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی که مقصود، حرکت کلی بدن از جایی به جایی یا حرکت اجزای بدن و جوارح میباشد و ورزش که حکما آن را ریاضت نامیدهاند، مصداق بارزی از حرکت بدنی است. سکون، بقای ماده در حالت قوه و در حالت خودش است.
حرکت حرارت غریزی بدن را تقویت میکند (حرارت غریزی بر روی آنچه وارد بدن میشود تأثیر میگذارد و به خاطر این تأثیرگذاری دچار ضعف و ناتوانی از تحلیل فضولات بدن میگردد). حرکت همچنین باعث تسخین (گرمی) در بدن میگردد.
سکون و آرامش، بدن را از رنج و تعب استراحت میدهد. اگر حرکتی دائمی و مستمر باشد و بین آن فاصلهای به نام سکون نباشد موجب ازبین رفتن رطوبت های اصلی بدن و تحلیل آنها میگردد، با ازبین رفتن رطوبت های اصلی، حرارت غریزی هم دچار تباهی میشود.
چگونگی حرکت و سکون قبل و بعداز غذا خوردن
سکون باعث تقویت هضم غذا میشود، ولی حرکت به خاطر جابجا کردن غذا در معده باعث میشود هضم به خوبی انجام نگیرد. البته حرکت پیش از تناول غذا قوه هاضمه را تقویت میکند چون حرکت گرمی بخش است و موجب تقویت حرارت غریزی می شود.
راه رفتن یا حرکت بعد از غذا خوردن، موجب می شود غذا از بخش فوقانی معده به بخش تحتانی آن برود؛ چرا که قوه هاضمه در آنجا نیرومندتر است. بنابراین اوقات ورزش بعد از خروج غذا از معده و کامل شدن هضم معدی است ، نه بلافاصله بعدازغذا که مضر می باشد، ولی بعد از آن نیاز به سکون وجود دارد.
چه رابطه ای بین ورزش و زمان غذاخوردن وجود دارد؟ هنگام امتلا معده و نیز خالی بودن معده ورزش مضر است، یعنی نه پر و نه گرسنه. بین ورزش باید فاصلههای استراحت باشد و هر کس به حسب تحمل خودش باید ورزش کند. ورزشی مفید است که تعریق بدهد. البته در صفراوی ها که خشکی عمومی بدن دارند، ورزش باید خیلی ملایم و معتدل انجام شود، مثلاً شنا کردن که هم مرطوب است و هم تعریق کمتری ایجاد میکند.
لزوم حرکت جسمانی
حیات بدون غذا محال است و تندرستی ما با غذایی است که مناسب مزاج ما باشد. یعنی غذایی که در کیفیت و کمیت، معتدل است. غذایی که ما می خوریم، تمام قسمت های غذا دربدن تبدیل به عضو نمی گردد و بلکه درهرمرحله از مراحل هضم، ، بخشی از آن به صورت ماده زائد در می آید و طبیعت می کوشد آن را ( از طریق مدفوع، ادرار، عرق و… ) از بدن دفع کند، اما همیشه مقدارکمی ازاین فضولات دفع نمی شود و دربدن باقی می ماند که به مرور زمان دربدن تجمع پیدا کرده، سبب بیماری می گردد.
مثلا اگر این مواد دفعی که باقی مانده و جمع شده است متعفّن شود؛ موجب بیماری های عفونی می شود. اگر حالات و کیفیت آن ها شدت یافت، بد مزاجی روی می دهد. اگر این تجمع بیشتر شد، بیماری های امتلاء (پر شدن بدن از اخلاط فاسد) به وجود می آید و اگر این مواد زاید خود را به اندامی برسانند ورم حاصل می شود. بخارهای این مواد باقی مانده، مزاج گوهر روح را تباه می گردانند.
به این جهت چاره ای جز این نیست که آن ها را از بدن بیرون برانیم. بیرون راندن این مواد به چند طریق صورت می گیرد:
۱- اگر آن ها را به وسیله داروهای سمی(داروهای قوی) از بدن دفع کنیم، خود داروی سمی نیروی غریزه را کاهش می دهد و غریزه را خستگی می بخشد.
۲-اگر دفع آن ها با داروی غیرسمی (داروهای ملایم) ممکن باشد؛ باز بار سنگینی بر طبیعت است، همچنان که بقراط فرموده است: “دارو صفا می دهد و جفا می بخشد”. گذشته از آن، دارو در عین حال که مواد زائد را می راند، خلط پسندیده و رطوبت های غریزی و روانی را که گوهر زندگی است از آسیب خود مصون نمی دارد و مقداری از آن ها را نیز بیرون می راند و بر اثر آن، نیروی اندام های اصلی و اندام های خدمتگزار کاهش می یابد.
پس این بلیات و سایر بلاها از امتلاء روی می آورند، زیرا مواد بندآورنده چه در جای بمانند و چه تخلیه گردند آفت دارند.
۳- لیکن ورزش چیزی است که ما را از استعمال دارو بی نیاز می سازد و بهترین بازدارنده حالت امتلاء است. اگر ورزش به صورت صحیح و چنان که باید و شاید انجام پذیرد، عوامل بیماری های امتلاء از بین می رود.
فواید ورزش
ریاضت، بهترین وسیله ای است که از امتلا جلوگیری میکند و نمیگذارد که از ابتدا امتلا به وجود بیاید. چرا که ورزش نیاز به دارو را رفع میکند و نمیگذارد چیزی در بدن انباشته شود. بدین صورت که ورزش حرارت لطیفی در بدن ایجاد میکند، حرارت ایجاد شده ناشی از حرکت، باعث رقیق شدن فضولات و دفع اخلاط می شود و یا سبب عدم تجمع آنها در بدن می شود. همچنین بر روی رباطها و اعصاب هم اثر تقویت کنندگی دارد و با تحلیل رطوبتهای «مرضی» عضوها باعث تقویت و استحکام رباطها و مفاصل و اوتار میشود.
چنان که گفتیم، ورزش موجب از بین رفتن رطوبات غیر طبیعی بدن می شود. کم شدن رطوبت بدن، بافت پیه و چربی را کوچک می کند. همچنین با افزایش حرارت داخلی، بافت های بلغمی رو به پختگی می روند و این یعنی تبدیل بافت های سردتر و مرطوب تر مثل چربی به بافت های گرم تر مثل خون و عضله.
اندامها بر اثر ورزش، برای پذیرش غذا آمادگی بیشتری مییابند، زیرا مواد دفعی آنها دفع شده و جای غذا خالی مانده است.
نیروهای جاذبه و دافعه اعضای بدن بر اثر ورزش به حرکت درمیآیند، اندامها به نرمش درمیآیند، رطوبتهای بدن رقیق میگردند و مسامات (منافذ ریز بدن) فراختر میشوند.
ورزش باعث تقویت و اصلاح کل بدن می شود، به شرطی که به افراط کشیده نشود.
در روایتی آمده است: خیر ما تداویتم به المشئ: بهترین چیزی که با آن مداوا میشوید پیاده روی است.
انواع ورزش
ورزش را می توان از لحاظ درگیر بودن اندامهای بدن به دو دسته طبقه بندی نمود:
ورزش کلی یا ورزش عام: شامل تمام بدن و اعضای آن است و نفع آن به کل بدن میرسد مانند دویدن، شنا، اسب دوانی و کشتیگرفتن.
ورزش جزئی یا ورزش خاص: مخصوص به عضو خاصی است مانند وزنه زدن برای دستها، آواز خواندن برای حنجره یا نگاه کردن به چیزهای ریز برای چشمها و ….
ورزش از دیدگاه ابن سینا درکتاب قانون
ابن سینا میگوید: ورزش حرکت ارادی است و شعور در آن به کار رفته (که در مقابل حرکت جبری میباشد)؛ همچنین در ورزش، تنفس عظیم (عمیق) و متواتر صورت می گیرد. در برخی کارهای روزمره مانند ورزش، حرکات عضلانی داریم، اما چون با اراده و تمرکز انجام نمیشوند پس تأثیر مناسبی ندارند. درواقع اراده و تمرکز در ورزش، حرارت غریزی و قوا را متوجه عضو میکند و تأثیر مطلوب را میگذارد. یا مثلاً در برخی حرفهها مثل آهنگری حرکت در آنها زیاد است ولی چون قصد و اراده در آن نیست پس ورزش خالص و ریاضت نمیباشد.
حد ورزش
ورزش معتدل که اعضا و حرارت غریزی را تقویت میکند آن است که سطح پوست سرخ شود و ضربان قلب افزایش پیدا کند، به گونه ای که تنفس به شماره بیفتد و تعریق ملایم ایجاد کند. هرگاه تندی نفس و تعریق به افراط برسد باید ورزش قطع شود، زیرا سبب ضعف حرارت غریزی میگردد.
مقدار حرکت و مقدار سکون مناسب ومفید برای هر فرد، برپایۀ مزاج وی تعیین می شود وعدم تعادل دراین الگوی فردی زمینه ساز بروز بیماری های گوناگون می گردد.
حرکت بیش ازحد با ایجاد حرارت زاید، رطوبات بدن را کاهش می دهد، اگر کسی بخواهد سنگین تر از این ورزش نماید(مثل ورزش های حرفه ای)، حتماً باید تحت تدابیر خاصی به ورزش بپردازد تا آسیبی به او نرسد.
فعالیت کم نیز موجب افزایش تری وسردی بدن وبروز بیماریهای بلغمی (بویژه درمفاصل) می گردد، ورزش کمتر از این مقدار هم به صلاح نیست چرا که اخلاط را به جنبش در می آورد امّا باعث دفع آنها نمی شود و این باعث بیماری است.
زمان مناسب برای ورزش
ابن سینا میگوید: کسی که موفق به ریاضت شود (یعنی ورزش معتدل و متناسب در وقت خود)، بینیاز از هر نوع درمان میشود. وقت مناسب برای ورزش مثلاً در تابستان اول روز که هوا خنک است و در زمستان آخر روز بهتر است یا وسط روز اگر با غذا همراه نباشد و در بهار هم نزدیک ظهر خوب است.
– حضرت امیرالمؤمنین، علی، (علیه السّلام) فرموده اند: « در زمان دو خنکی (بامداد و عصر) راه پیمایی کن. » (وسائل الشیعه/۴/۲۳۸)
نکته: این حدیث شریف برگرفته از توصیه های حضرتش(علیه السّلام) به « معقل ابن قیس ریاحی» است هنگامی که او را برای جنگ با شامیان روانه کرد امّا به طور غیرمستقیم می تواند یکی از نکته های مورد بحث ما، یعنی اهمیت انتخاب زمان مناسب در فعّالیت بدنی را مورد تاکید قرار دهد.
عوامل تأثیرگذار بر ورزش
افراد مختلف نیاز متفاوتی به فعالیت واستراحت دارند. نوع و میزان ورزش، باید بر اساس سن، جنس، مزاج، فصل و اقلیم محل زندگی… تعیین شود. لذا نوع ورزش هر فرد با دیگری متفاوت است و تجویز عمومی ورزش برای همگان ممکن نیست.
رعایت تعادل درحرکت وسکون با توجه به وضعیت مزاجی ضروری است؛ مثلاً افراد صفراوی مزاج بهتراست کمترفعالیت کنند واستراحت کافی داشته باشند وبلغمی ها سعی کنند فعالیت بیشتر و نضج داشته باشند. برای دموی ها حرکت خوب است وتنبلی را ازآنها دور می نماید؛ وبرای سوداوی ها حرکت معتدل مناسب است.
همانطور که ذکرشد در فصول مختلف نیز نوع و شدت فعالیت متفاوت می شود؛ مثلاً دربهار و بخصوص تابستان بهتراست، فعالیت را کاهش داد و درپائیز و زمستان حرکت و ورزش را بیشترنمود.افرادی که رطوبت دارند،یعنی دموی ها و بلغمی ها حرکت مستمر وکند برایشان بهتراست؛ ولی افراد دارای خشکی بیشتر یعنی افراد صفراوی و سوداوی بهتراست حرکتهای مستمر و قوی نداشته باشند.
عنوان این فصل در کتاب قانون اینچنین است:« ورزش؛ برنامه مشترک اشخاص بالغ»؛ از این عنوان برمی آید که کودکان، با توجه به نوع مزاج و نیز فعالیت زیادی که دارند، علی العموم نیاز چندانی به ورزش ندارند و تحمیل ورزش، به ویژه ورزش های سنگین به آنها، با کاهش رطوبات بدن، در روند رشد کودکان اختلال ایجاد می کند.
رابطه ورزش و تغذیه
فاصله بین تغذیه و ورزش بسته به نوع غذاهای مصرفی متفاوت است و به طور متوسط حدود سه ساعت بعد از غذاست. طبیعتاً در صورت مصرف غذاهای لطیف، این مقدار کمتر و در صورت مصرف غذاهای سنگین، این زمان طولانی تر می شود.
همچنین ورزش حین گرسنگی نیز توصیه نمیشود. ورزش با شکم خالی و در حال گرسنگی حتی بدتر از ورزش با شکم پر است چرا که موجب تحلیل اعضا می شود. بنابراین کسانی که عادت به ورزش در صبح زود(ناشتا) دارند، باید قبل از شروع ورزش، اندکی غذای لطیف(مثلا یک عدد سیب) میل کنند.
ورزش درقرآن
قرآن کریم درسورۀ ملک می فرماید: فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ ﴿۱۵﴾
در پستی ها و بلندیهای زمین راه بروید و از روزی الهی میل کنید.
یا در سوره الکهف به اهمیت حرکت در خواب اشاره شده است :
وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿۱۸﴾
و مىپندارى که ایشان بیدارند در حالى که خفتهاند و آنها را به پهلوى راست و چپ مىگردانیم و سگشان بر آستانه [غار] دو دستخود را دراز کرده [بود] اگر بر حال آنان اطلاع مىیافتى گریزان روى از آنها برمىتافتى و از [مشاهده] آنها آکنده از بیم مىشدى (۱۸)
خداوند در این آیه اشاره کرده است که ما آنها را به چپ و راست می گرداندیم و دلیل این آن است که بی شک اگر اصحاب کهف ۳۰۰ سال بطور کامل به خواب می رفتند و هیچ حرکتی نداشتند دچار زخم بستر می شدند و این زخم همه بدن آنها را بعد از سی صد سال متلاشی می نمود.
نتیجه گیری
یکی ازنکات ضروری درسلامتی رعایت تعادل درحرکت وسکون است.همچنانکه میدانید انسان دارای حرکات ارادی وغیرارادی می باشد و بدون این حرکات حیات معنای خود را ازدست میدهد. صائب تبریزی شاعر خوش ذوق چه زیبا سروده است.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
ولی دراینجا باید گفت سکون نیزقسمتی از زندگی است، همچنانکه حرکت سبب زندگی است. اگر انسان تماماً حرکت باشد، حرارتش افزایش پیدا می کند وبا افزایش حرارت، رطوبات بدن کاهش پیدا می کند، سردی بربدن مستولی می شود و درطی زمان فرد مستعد بیماریهای سرد می شود، بنابراین استراحت وسکون درحد خاص خودش مفید می باشد.
استراحت کافی رطوبت بدن را بازمی گرداند و قوای لازم برای حرکات بعدی را فراهم می آورد؛ وهمین طور بدون حرکت وفعالیتهای ارادی مانند راه رفتن و دویدن بشر دچار مرگ تدریجی می شود. درسورۀ کهف آیه ۱۸ نیزاشاره کردیم که حرکت حتی درخواب نیزلازم است. شاید به همین دلیل باشد که در بیمارستانها افرادی که به کمای دراز مدت رفته اند ، حرکات ویژه ای داده می شوند یا تخت های خاصی دارند که داخل آنها پر از باد می شود و باد در زیر تشک به بالا و پایین حرکت می کند تا مانع از ایجاد زخم بستر شود و از دیدگاه آفرینش نیز شاید به همین دلیل است که انسان در خواب تکان می خورد تا دچار زخم بستر نشود.
می توان گفت ورزش بهترین بازدارنده حالت امتلاء است؛ اما ضرورتاً بهترین درمان کننده امتلاء نیست. بنابراین باید به ورزش عمدتاً از دید پیشگیرانه نگاه کنیم اگرچه استفاده های درمانی زیادی نیز بر آن مترتب است.