آموزش های عملی در بستر «خدمت عاشقانه و مخلصانه»
با توجه به اثرات بسیار زیاد خدمت عاشقانه و مخلصانه در جهت رشد نفسانی انسان، این کانون متناسب با اهداف عالی جامعه ظهور، اقدام به تأسیس موسسات و گروه های مختلف شامل :موسسه قرآنی میثاق با نور، گروه یادآوران آسمانی، خیریه کنزالسالکین، گروه جهادی نقبا، گردشگری، بنیاد ازدواج و ...
جهت رشد بهتر و سریعتر مخاطبینش کرده است. افراد در این موسسات و گروه ها، استعدادها، توانایی ها و امکانات خود را عاشقانه و مخلصانه در اختیار سایرین قرار می دهند تا در کنار یکدیگر زندگی بهتر و متعالی تری داشته باشند.
امام علي عليه السلام میفرمایند : يارَبِّ ، يارَبِّ! قَوِّ عَلى خِدمَتِكَ جَوارِحي وَاشدُد عَلَى العَزيمَةِ جَوانِحي.
پروردگارا ، پروردگارا! اندام مرا بر خدمتگزارى ات نيرومند ساز و درونم را در تصميم گيرى قوى دار .
ضرورت کار تشکیلاتی کردن
بهترین راه قرب به خداوند، خدمت است. خدمت کردن آثاری در رشد و تکامل انسان و شکوفا شدن استعدادهای انسان دارد. این خدمت بهتر است در قالب تشکل و کار گروهی باشد چرا که توجه اسلام و قرآن، و اهل بیت و ائمه معصومین و به طور کلی نظام خلقت بر این مبنا قرار داده شده است که کارها به صورت گروهی، سیستمی و تشکیلاتی باشد تا انسانها بتوانند موفق شوند، مانند بدن هر موجود زنده ای که به صورت یک سیستم ارگانیکی کار میکند.
سیستم ارگانیسمی یا ارگانیکی، سیستمی است که تمام اجزایش با هم هماهنگ و منسجم هستند و همه اجزاء برای بر پا بودن سیستم و رشد و تکامل آن وجود دارند. برای مثال بدن انسان شامل سیستمهای مختلفی است مانند سیستم گوارشی، سیستم اعصاب، سیستم گردش خون، سیستم معرفتی به نام ذهن و مغز و غیره که این سسیستمهای مختلف هر کدام اجزاء و جزئیاتی دارند. خداوند متعال به گونه ای بدن انسان را خلق کرده است که همه این سیستمها با هم هماهنگ و منسجم کار میکنند تا انسان سر پا باشد و از سر و پا بودن خودش نتیجه و بهره بگیرد و به کمالاتی برسد و استعدادهایش شکوفا شود و باقی بماند. در اینجا نمیتوان گفت با پایان خلقت انسان دیگر سیستمی وجود ندارد بلکه سیستمهای مختلفی وجود دارند که با تشکیل انسان که جزئی از آن سیستمهاست، سیستمهای بهتر و بالاتری درست میشود. یکی از آن سیستمها، سیستم خانواده است. خانواده یک مجموعه، سیستم یا سامانه ارگانیک؛ شامل پدر، مادر و فرزندان است. این سیستم همانطور که بارها بیان شد اگر یک هدف و یک جهتگیری داشته باشد رشد میکند و به کمال میرسد اما اگر اعضای سیستم خانواده رابطهشان، رابطه ارگانیکی نباشد و هر کدام از آنها بدون توجه به سایر اعضاء به دنبال کار خود باشد و فقط شبها زیر یک سقف باهم جمع شوند و غذایی بخورند و بخوابند و صبح دوباره، هرکس به دنبال کار خود برود، از نظر اسلام و نظام خلقت، این سیستم خانواده، یک سیستم منسجم نیست. این سیستمها دیر یا زود از هم پاشیده میشوند، حال یا با ازدواج کردن فرزندان یا با اختلافات درون گروهی که درون خانواده پیش میآید و منجر به طلاق میشود یا اگر طلاق ظاهری هم رخ ندهد، طلاق عاطفی ایجاد خواهد شد به طوری که اعضا مجبور هستند با هم زندگی کنند و همدیگر را تحمل نمایند. این سیستم، سیستمی نیست که مورد پسند نظام آفرینش باشد. بحث خدا و دین هم نیست. این سیستم، یک سامانه نیست بلکه مجموعهای از عناصر ناهمگون و ناهماهنگ است.
خیریه کنزالسالکین
از جمله واحدهای مهم کانون علم و دین که با هدف مبارزه با فقر و محرومیت و رشد طبقات محروم و افراد مستضعف از سال 1395 خدمت خود را آغاز نموده است مؤسسه خیریه کنز السالکین میباشد.
این مؤسسه در جهت تکمیل حرکت تربیتی سالکین راه عرفان و تکامل نفس تأسیس شده و از حمایت مالی و خدمات خیرخواهانه آن عزیزان بهرهمند میگردد.
خدماتی که تاکنون توسط خیریه ارائه شده است، عبارتند از:
شماره کارت جهت واریز کمکهای نقدی: 8467-9998-9918-6037
حمایت مالی خانوادههای مستمند و تهیه ارزاق آنها به مبلغ 76۰ میلیون تومان
اعطای امکانات تحصیلی به دانش آموزان تحت پوشش به ارزش 130 میلیون تومان
قربانی و عقیقه به ارزش 160 میلیون تومان
تخصیص بیش از 200 میلیون تومان کمک هزینه برای آزادی زندانی، ودیعه و اجاره مسکن و حوزههای درمانی و پزشکی
اشتغال زایی (تهیه چرخ خیاطی، سبزی خردکن و...)
برگزاری جشنوارههای خیریه
ارائه مشاوره رایگان در زمینههای خانواده، حقوقی و تربیتی
اعزام معلم به مناطق محرم جهت آموزش دانش آموزان بازمانده از تحصیل در مناطق جنوب غرب تهران و جنوب کشور(استان هرمزگان،جنوب کرمان و ...)
گروه جهادی نقبا
گروه جهادی نقبا در سال 1398 با اخذ مجوز از سپاه پاسداران آغاز به کار کرد. هدف اصلی این گروه جهادی، رسیدگی به مناطق کم برخوردار جنوب تهران و امور تربیتی ویژه نوجوانان است.
خدمات ارائه شده گروه جهادی نقبا در سال جاری عبارتند از: |
|
---|
جهانبینی اسلامی و قرآنی یک جهانبینی منسجم است.
اسلام عزیز و سیستم عالم آفرینش این را میپذیرد که انسانها یکجا جمع شوند و گروهی را تشکیل دهند، دارای یک هدف و برنامه باشند و همدیگر را احساس کنند و ارتباط معنوی برقرار نمایند به نحوی که وجود یکی در وجود دیگری آمیخته شود. در این صورت این اجتماع مانند بدن انسان میشود یعنی یک سیستم ارگانیسمی، منسجم و زنده که بهم ربط دارند.
نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند:
(مَثَلُ الْمُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ: اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَر وَ الْحُمّی)[۵].
«مَثَل مؤمنان در دوستی و ابراز رحمت و عاطفه به یکدیگر، مثل پیکر است. هر گاه عضوی از آن دردمند شود، دیگر اعضای پیکر، با بی خوابی و تب، با آن عضو هم دردی می کنند.»
جهانبینی اسلامی و قرآنی یک جهانبینی منسجم هستند که به هم ربط دارند. اگر کسی اعتقاد به قیامت پیدا کند، این اعتقاد او با اعتقاد به خدا و با اعتقاد به این دنیا با هم مرتبط هستند و این گونه نیست که دو اعتقاد مختلف وجود داشته باشد که باهم همخوانی ندارند. مسیحیها و غیرمسلمانها و غیرمؤمنین، دارای جهانبینی غیرمنسجم هستند. آنها در محل کار و خانه خود، خدا و دینی ندارند اما روزهای یکشنبه و در کلیسا دارای خدا میشوند و قیامت معنا پیدا میکند و با بیرون رفتن از کلیسا مجدداً خدایی ندارند، دیگر خدا خودشان، پول و قدرت میشود. اما همانطور که اشاره شد، جهانبینی اسلامی منسجم است زیرا قرآن منسجم است. آیات قرآن همه به هم ربط دارند و مشابه مثانی هستند، یعنی همه به هم نظارت دارند و حاکم بر هم هستند و با هم همخوانی دارند. اگر قرآن از طرف غیرخدا بود، آیات قرآن اختلاف زیادی با هم پیدا میکردند و غیرهماهنگ میشدند. آیات قرآن، عقاید اسلامی، دین و سیستم بدن انسان منسجم هستند. هر سیستم، سامانه یا هر دستگاهی که در عالم وجود، خدایی است، انسجام دارد. در مورد عالم آفرینش خداوند در سوره ملک میفرماید:
الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿۳﴾ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ ﴿۴﴾
«همان که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید در آفرینش آن [خداى] بخشایشگر هیچ گونه اختلاف [و تفاوتى] نمىبینى بازبنگر آیا خلل [و نقصانى] میبینى(۳) باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد(۴)»
تمام عالم هستی؛ از عالم آفرینش بزرگ (کرات و منظومه و کهکشانها) تا آن عالم کوچک (اتم و هسته آن) همه چیز منسجم است. الکترونها با سرعت مافوق تصور در کوچکترین فضا میچرخند و با هم برخورد نمیکنند و هر کدام وظیفه خود را انجام میدهند. این انسجام عالم هستی است.
بنابراین مؤمن باید تلاش نماید مجموعهای که تشکیل میدهد، مجموعه منسجمی باشد. اگر میخواهد تسلیم قوانین عالم خلقت و سنن الهی باشد باید بنابر شرایطش، یک سیستم منسجم را تشکیل دهد. هنگامی که همسری را برای خود انتخاب میکند، باید بداند یک واحدی را تشکیل میدهد که اجزای این واحد باید با هم هماهنگ باشند، مانند اعضای یک ارکستر سمفونیک یا یک قایق. لذا نباید هر کدام از اعضا اهداف جدایی داشته باشند و تلاش روزانهشان برای نیل به آن اهداف باشد. این خانواده، یک خانواده اسلامی نیست.
اولین نشانه امت چیست؟
اولین نشانه آن گروه ارکستر یا آن گروه قایقران که در جهت مقصد حرکت میکنند، رهبر یا ناخدای آنهاست، اوست که همه را با حرکات دستش هماهنگ میکند. بنابراین هر جا امت بود، باید امام هم باشد. امت، جامعهای است که امام دارد، مانند بدن انسان که یک مجموعه ارگانیک است که مرتب کار میکند زیرا یک چیزی بنام مغز دارد. این مغز است که تمام سیستمها و سلولهای بدن را هدایت میکند. پس، به سیستمی که یک رهبر داشته باشد و او مجموعه را هدایت کند، امت گفته میشود. ﴿کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً…﴾؛ ابراهیم شخصیتی بود که در حد یک امت کار میکرد یعنی حرکات و سکناتش در حد یک جامعه بزرگی بود که امام دارد.
بنابراین هر سیستمی از سیستم خانواده گرفته تا یک قوم و قبیله، اگر امام داشته باشند، تبدیل به یک سیستم یا سامانه الهی میشوند. به عبارت دیگر، تبدیل به یک سامانه زنده و ارگانیک در نظام اجتماعی میشوند. در حدیثی پیامبر(ص) فرمودند: (یدالله مع الجماعه)؛ «دست خدا و نصرت الهی همیشه همراه جماعت است.» لذا نباید تنها زندگی کرد و باید گروه تشکیل داد، گروهی که ارگانیک، سیستمی و تشکیلاتی باشد. برای مثال عدهای از مردم محل و مسجد، با رهبریت امام جماعت مسجد دور هم جمع شوند و زیر نظر او فعالیت اجتماعی انجام دهند یا چند محله زیر نظر یک امامی، به نام امام جمعه جمع شوند و امام جمعهها زیر نظر امام کل کشور جمع شوند و امام کل کشورها هم زیر نظر امام واحدی جمع شوند که امام جهان است و باید کل عالم آفرینش را در این سیستم هدایت و رهبری نماید. این سیستمی است که ائمه(ع) آن را تعریف کردند و فرمودند:
(…السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَهِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَهَ…)[۱۱]؛
«از سواد اعظم و اکثریت مسلمانان جدا نشوید که دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهیزید»
دستورات و تأکیداتی که برای حضور در مسجد آمده مانند آن که «برای همسایه مسجد مکروه است که بدون عذری; مانند باران، نماز را در غیر آن مسجد اقامه کند.» و غیره، همه برای ایجاد تشکل اولیه ارگانیک زیر نظر یک امام جماعت و یک انسان عادل است. این مسأله به قدری حائز اهمیت است که پیامبر(ص) تصمیم گرفت خانه کسانی را که (بدون عذر شرعی) در منزلهای خود نماز میخواندند و در جماعت مسلمانان شرکت نمیکردند، آتش بزند.
یک نفر نابینا به حضور پیامبر(ص) رسید و عرض کرد من نابینا (یا شب کور) هستم، صدای اذان جماعت را میشنوم، ولی کسی نیست که دستم را بگیرد و مرا به جماعت برساند، پیامبر(ص) فرمود: از منزل خود تا مسجد، طنابی ببند، هنگام نماز جماعت، آن طناب را بگیر و با راهنمائی آن خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شرکت کن.
پس انسان موظف است در تشکیلات و مجموعههایی که زنده هستند شرکت کند و عدم شرکت در این سیستمها و سامانهها به معنای مردن است، درست مانند سلولی که در بدن هماهنگ با سلولهای دیگر نباشد تبدیل به سلول مرده میشود، انسان هم اگر در این سواد أعظم و در این حرکت جهانی که عالم به سمت خدا به رهبری ولی الله الأعظم دارد، شرکت نکند و در گوشهای تنها زندگی کند یا دچار روزمرگی شود، مانند یک مرده میماند که این بریدن از جامعه با تعالیم الهی و با سیستم شیعه منافات دارد.