اهمیت ولایت فقیه در جامعه

آیا مقوله سیاست و تشکیل حکومت، امری “عقلایی” است که دین آن را امضا کرده و یا امری “تأسیسی” و ره آورد خود دین است؟
پاسخ:
اصل حکومت، امری است “عقلی” که ضرورت آن را عقل به خوبی ادراک میکند و عقلاء نیز به استناد ضرورت عقلی، آن را میپذیرند
“و چیزی که برهان معتبر عقلی بر آن اقامه شود، حکم شرعی خواهد بود”.

از سوی دیگر، دلیل نقلی نیز آن را امضا نموده، شرایط و اوصاف لازم را به صورت تفصیلی بازگو میکند و تعیین حاکم نیز بر اساس شواهد عقلی و نقلی، به عهده خداوند است.
با دلایل عقلی و برای تایید و برای استناد آن به نقل و سیره متشرعه می توان به آن استناد کرد کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به العقل حکم به الشرع.
البته این مطلب در همه جا صدق نمی کند که اگر ما چیزی را نفهمیدیم و عقلا آنرا نتوانستیم ثابت کنیم مشروعیت آن ساقط گردد.
همانطور برای تعیین ولایت فقیه به نکته حائز اهمیتی اشاره شده زیرا عقلا هم این طور هست که کاتالوگ و دستور استفاده از چیزی را سازنده آن بیشتر از بقیه می داند و ما هم چون مخلوق خداییم باید برای انجام فرامین و روش زندگی به کتاب خدا و رسول خدا وجانشینان ایشان و نایبان آنها که همان ولایت فقیه می باشند مراجعه نمود زیرا که آنها می توانند تعالیم الهی را برای ما تبیین و تفسیر نمایند بدلیل نزدیک تر بودن آنان به خالق هستی بنابراین باید از طریق آنان راه و روش زندگی کردن را آموخت و به زندگی ایده آل رسید. پس عقلا باید از ولایت فقیه و اولیای الهی تبعیت نمود برای رسیدن به کمال انسانی و الهی.