دسته: علم و دین

بحث رابطه علم و دین از مباحث بنیادین برای اندیشه های اصولی و حرکتهای اجتماعی می باشد. هم قائلین به عدم جدایی دین و سیاست و هم مخالفین این اندیشه، قبل از هر گونه بحث اثباتی یا سلبی در مورد نقش دین و تفکر الهی در زندگی جمعی بشر، گزیری از تعیین تکلیف در روابط و مناسبات بین این دو مقوله ندارند .
بنابراین لازم است تا به این ریشه ای ترین و قدیمی ترین پرسمان بشر متفکر، رویکرد و زبانی جدید، با بهره گیری از تجربه بشر متفکر در طول تاریخ داشت.

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۶)

    مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۶)

    قسمت ششم

    با توجه به آنچه که در احادیث فوق مشاهده می شود، هرچه که ابتدای خلقت و تا ابد مورد نیاز انسان باشد در قرآن آمده است و از این مطلب ۲ نکته استنباط می شود:

    • برخلاف نظر آن عده که می گویند دین (اسلام) برای زندگی و حیات بشر مفید هست ولی پاسخگوی نیاز بشر نیست و در کنار آن تعالیم دیگری لازم است! همه چیز در کتاب خدا و سنت پیغمبرش موجود است.
    • این مطلب که خداى تبارک و تعالى چیزى از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آنکه آن را در قرآنش فروفرستاد به این معنی نیست که هر کسی با مراجعه به قرآن مستقیماً می تواند پاسخ هرآنچه که می خواهد را پیدا کند بلکه گاهی برخی از این مطالب نیاز به تأویل دارد که تأویل آن در دست هیچ کس جز ائمه هدی (علیهم السلام) نیست. این جاست که اهمیت حدیث ثقلین پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله) آشکار می شود که چرا برای رهایی از گمراهی باید به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) در کنار هم چنگ زد!

    ۱۷

    راهی که معصومین (علیهم السلام) برای یافتن حقیقت در پیش روی ما نهاده اند این است که آنچه را در دست داریم با قرآن مقابله کنیم. درصورتی که موافق قرآن است آن را قبول کرده و به کار بسته و در غیر این صورت آن را واگذاریم. مانند:

     

    • قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ إِنَّ عَلَى کُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً وَ عَلَى کُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۱)

    رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: براى هر امر حقى و حقیقتى موجود است (که به سوى آن حق رهبرى می کند) و بر سر هر امر درستى، نورى موجود است، پس آنچه موافق قرآن است اخذ کنید و آنچه مخالف قرآن است ترک نمائید (زیرا قرآن نور است و حقیقت که مردم را بحق و صواب دلالت کند)

     

    • سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ اخْتِلَافِ الْحَدِیثِ یَرْوِیهِ مَنْ نَثِقُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَا نَثِقُ بِهِ قَالَ إِذَا وَرَدَ عَلَیْکُمْ حَدِیثٌ فَوَجَدْتُمْ لَهُ شَاهِداً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ أَوْ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ وَ إِلَّا فَالَّذِی جَاءَکُمْ بِهِ أَوْلَى بِهِ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۲)

    ابن ابى یعفور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: در باره اختلاف حدیث که آن را روایت کند کسى که به او اعتماد داریم و کسى که به او اعتماد نداریم (و در مضمون مختلف باشند)

    فرمود: چون حدیثى به شما رسید و از قرآن یا قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گواهى بر آن یافتید اخذش کنید وگرنه براى آورنده ‏اش سزاوارتر است. (شما نپذیرید و به کسى که نقل می کند برگردانید).

     

    • أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مَرْدُودٌ إِلَى الْکِتَابِ وَ السُّنَّهِ وَ کُلُّ حَدِیثٍ لَا یُوَافِقُ کِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ‏. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۳)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر موضوعى باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثى که موافق قرآن نباشد دروغی است خوش نما.

     

    • أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: خَطَبَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِمِنًى فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَکُمْ عَنِّی یُوَافِقُ کِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَکُمْ یُخَالِفُ کِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب اخذ به سنت و شواهد قرآن، ص۶۹، ح۵)

    پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در منى سخنرانى کرده فرمود: اى مردم آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود آن را من گفته‏ ام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود من آن را نگفته‏ ام.

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.

     

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۵)

    مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۵)

    قسمت پنجم

     

    علم نزد چه کسانی است؟

     

    حال که قرار است علم جز از دانشمندان الهی که همان حجج الهی هستند گرفته نشود، قائدتاً باید تمام آن چیزی که انسان به آن نیازمند است در دست آنها موجود باشد وگرنه این با حکمت الهی سازگار نخواهد بود که انسان را به چیزی امر کند درحالی که انجام آن برای بشر کفایت نکند.

    شاهد این مطلب احادیثی است که در ادامه می آید:

     

    • أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ اللَّهُ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ حَتَّى لَا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولُ لَوْ کَانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ- إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیهِ.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۵۹، ح۱)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداى تبارک و تعالى در قرآن بیان هر چیز را فرو فرستاده تا آنجا که‏ به خدا سوگند چیزى را از احتیاجات بندگان فروگذار نفرموده و تا آنجا که هیچ بنده‏ئى نتواند بگوید اى کاش این در قرآن آمده بود جز آنکه خدا آن را در قرآن فرو فرستاده است.

     

    • أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُولُ‏ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَدَعْ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّهُ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَیْهِ دَلِیلًا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِکَ الْحَدَّ حَدّاً.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۵۹، ح۲)

    امام باقر (علیه السلام) می فرمود: خداى تبارک و تعالى چیزى از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آنکه آن را در قرآنش فروفرستاد و براى رسولش بیان فرمود و براى هر چیز اندازه و مرزى قرار داد و براى رهنمائى آن رهبرى گماشت و براى کسى که از آن مرز تجاوز کند کیفرى قرار داد.

     

    • أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏ مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا وَ فِیهِ کِتَابٌ أَوْ سُنَّهٌ.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۵۹، ح۴)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: چیزى نیست جز آنکه در باره‏ اش آیه قرآن یا حدیثى هست.

    ۶

    • قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام)‏ إِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‏ءٍ فَاسْأَلُونِی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ‏ .

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۰، ح۵)

    امام باقر (علیه السلام) فرمود: چون به شما از چیزى خبر دهم از من بپرسید کجاى قرآن است.

     

    • قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَا مِنْ أَمْرٍ یَخْتَلِفُ فِیهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ. (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۰، ح۶)

    امام صادق (علیه السلام) فرمود: هیچ امرى نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند جز آنکه براى آن در کتاب خدا ریشه و بنیادى است ولى عقل هاى مردم به آن نمی رسد.

     

    • قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)‏ إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا مَضَى وَ عِلْمَ مَا یَأْتِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ حُکْمَ مَا بَیْنَکُمْ وَ بَیَانَ مَا أَصْبَحْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ فَلَوْ سَأَلْتُمُونِی عَنْهُ لَعَلَّمْتُکُمْ.(کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۱، ح۷)

    امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: در قرآن است علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت میان شما حکم مى ‏دهد و اختلافات شما را بیان می کند، اگر از من قرآن را بپرسید به شما مى ‏آموزم.

     

    • أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏ قَدْ وَلَدَنِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَنَا أَعْلَمُ کِتَابَ اللَّهِ وَ فِیهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ فِیهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّهِ وَ خَبَرُ النَّارِ وَ خَبَرُ مَا کَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ کَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِکَ کَمَا أَنْظُرُ إِلَى کَفِّی إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب رجوع به قرآن و … ، ص۶۱، ح۸)

    امام صادق (علیه السلام) می فرمود: من زاده رسول خدایم و به قرآن دانایم، در قرآن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قیامت رخ دهد و خبر آسمان و زمین و خبر بهشت و دوزخ و خبر گذشته و خبر آینده. تمام اینها را می دانم چنان که به کف دست خود می نگرم، همانا خدا می فرماید: در قرآن است بیان آشکار هر چیز.

     

    ادامه دارد…

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.

    (با استفاده از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۴)

    مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۴)

    قسمت چهارم

     

    علم نزد چه کسانی است؟

    آنچه که در روایات نقل شده از ائمه هدی (علیهم السلام) غیرقابل انکار است، این است که آنچه که از آن به عنوان علم یاد می شود نه تنها باید از مسیر قرآن و معصومین (علیهم السلام) اخذ شود بلکه حتی جز در این خاندان در جای دیگر یافت نمی شود.

    بنابراین آنچه که از مسیرهای دیگر به ما می رسد:

    • یا علم نیست و چیز دیگری است! (که در آن صورت توصیف ها ، دستورات و نکاتی که در مورد علم در متون دینی ما موجود است لزوماً شامل آنها نمی شود.)
    • یا علم آمیخته به جهل (و یا هر چیز دیگری به جز علم) است.
    • یا شکل ناقص و یا بخشی از آن چیزی است که ما نیاز داریم.

    ۱۲

    برای مثال در این زمینه می توان به احادیث زیر اشاره کرد:

     

    • أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُول‏ فَوَ اللَّهِ مَا یُوجَدُ الْعِلْمُ إِلَّا هَاهُنَا.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب نوادر- متفرقات، ص۵۱، ح۱۵)

    امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به خدا علم جز در این خاندان یافت نشود.

     

    • عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَر (علیه السلام) یَا هِشَامُ نَصْبُ الْحَقِّ لِطَاعَهِ اللَّهِ‏ وَ لَا نَجَاهَ إِلَّا بِالطَّاعَهِ وَ الطَّاعَهُ بِالْعِلْمِ‏ وَ الْعِلْمُ‏ بِالتَّعَلُّمِ وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ یُعْتَقَدُ وَ لَا عِلْمَ‏ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِیٍّ وَ مَعْرِفَهُ الْعِلْمِ‏ بِالْعَقْلِ یَا هِشَامُ قَلِیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعَالِمِ مَقْبُولٌ مُضَاعَفٌ وَ کَثِیرُ الْعَمَلِ مِنْ أَهْلِ الْهَوَى وَ الْجَهْلِ مَرْدُودٌ. (کافی، ج۱، کتاب عقل و جهل، ص۱۷، ح۱۲)

    اى هشام- حق براى فرمانبردارى خدا بپا داشته شد، نجاتى جز به فرمانبردارى نیست و فرمانبردارى به سبب علم است و علم با آموزش به دست آید و آموزش به عقل وابسته است و علم جز از دانشمندان الهى به دست نیاید و شناختن علم به وسیله عقل است.

    اى هشام- کردار اندک از عالم، چند برابر پذیرفته شود و کردار زیاد از هواپرستان و نادانان پذیرفته نگردد.

     

    ادامه دارد…

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.

    (با استفاده از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۳)

    مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۳)

    قسمت سوم

     

    علم چیست؟

    در ادامه بحث گذشته تقسیمات مختلف علم در کلام معصومین (علیهم السلام) را بررسی می کنیم:

     

    • علم بر چهار قسم است:

     

    وَ قَالَ‏ امیرالمؤنین (علیه السلام): الْعُلُومُ أَرْبَعَهٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیَانِ وَ الطِّبُّ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ وَ النُّجُومُ‏ لِمَعْرِفَهِ الْأَزْمَان‏. (کنز الفوائد، ج‏۲، در بیان دانش و دانشمند و شرافت و فضل و تشویق بدان و ادب در باره آن‏، ص۱۰۹، ح۸۰)

     

    امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: علم چهار رشته‏ اند:

    فقه براى دین و طب براى تن و نحو براى زبان و نجوم‏ براى شناختن ازمان و وقت‏ شناسى.

     

    • علم بر چهار قسم است:

     

    أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏ وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب نوادر- متفرقات، ص۵۰، ح۱۱)

     

    امام صادق علیه السلام می فرمود: همه علم مردم را در چهار چیز یافتم:

    اول اینکه پروردگار خود را بشناسى.

    دوم اینکه بدانى با تو چه کرده (به خلقت موزون و حکیمانه‏ ات و نعمت عقل و حواس و ارسال‏ رسل و انزال کتب پى ببرى)

    سوم اینکه بدانى او از تو چه خواسته است،

    چهارم اینکه بدانى چه چیز ترا از دینت خارج کند (گناهان و موجبات شرک و ارتداد را بشناسى).

     

    • گاهى علم را از نظر سود و زیان تقسیم می کنند مانند:

     

    لا خیر فی علم لا ینفع‏

    علمى که سود ندهد خیر ندارد.

     

    و هم چنین حدیثی که در قبل آمد که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) دانسته های آن مرد عرب را فضل شمردند به این دلیل که سودی ندارند.

     

    ادامه دارد…

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.
    • کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد، ۲جلد، دارالذخائر – ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۴۱۰ ق.
    • کراجکى، محمد بن على – کمره اى، محمد باقر، گنجینه معارف شیعه إمامیه / ترجمه کتاب کنز الفوائد و التعجب، ۲جلد، چاپخانه فردوسى – تهران، چاپ: اول، بى تا.

    (به نقل از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)

  • مفهوم علم از نگاه اهل البیت(ع)(قسمت۲)

    قسمت دوم

     

    علم چیست؟

    در کلام معصومین (علیهم السلام) علم از نظرهاى گوناگون، تقسیمات مختلفى دارد مانند:

    • العلم علمان: مطبوع و مسموع

    ۲- العلم علمان: علم الابدان و علم الادیان‏

    • علم بر دو قسم است: علم غیب و شهود
    • علم بر سه قسم است:

    در برخی روایات از معصومین (علیهم السلام) همه آنچه که علم محسوب می شود، در ۳ دسته می گنجد و باقی همه فضل است.

     

    عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السلام) قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَهٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِیلَ عَلَّامَهٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَهُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَیَّامِ الْجَاهِلِیَّهِ وَ الْأَشْعَارِ الْعَرَبِیَّهِ قَالَ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) ذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَهٌ آیَهٌ مُحْکَمَهٌ أَوْ فَرِیضَهٌ عَادِلَهٌ أَوْ سُنَّهٌ قَائِمَهٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل‏.

    (کافی، ج۱، کتاب فضل علم، باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان، ص۳۲، ح۱)

     

    امام هفتم (علیه السلام) فرمود: چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد مسجد شد. دید جماعتى گرد مردى را گرفته ‏اند. فرمود: چه خبر است؟

    گفتند: علامه‏ ای است.

    فرمود: علامه یعنى چه؟

    گفتند: داناترین مردم است به دودمان عرب و حوادث ایشان و به روزگار جاهلیت و أشعار عربى.

    پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: این ها علمى است که نادانش را زیانى ندهد و عالمش را سودى نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چیز است:

    آیه محکم، فریضه عادله، سنت پا برجا، و غیر از اینها فضل است.

     

    کلمه «آیه و آیات یا آیه محکمه و آیات محکمات» در ۲۳۲ مورد از قرآن و ۱۷ مورد از نهج البلاغه ذکر شده است و در تمام این موارد به معنى آیه قرآن یا نشانه‏ اى که از آن به خدا پى برند یا مطلق نشانه به کار رفته است.

    مرحوم فیض کاشانى چنین فرماید: پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با جمله‏

    «لا یضر من جهله»

    به مردم فهمانید که معلومات این شخص که علامه‏ اش مى‏ خوانید در حقیقت علم نیست بلکه علم حقیقى آن است که دانستنش براى معاد و قیامت مفید باشد و ندانستنش در آن روز زیان دهد. نه آنچه را که عوام مردم بپسندند و وسیله جمع مال شود. آنگاه علم سودمند در نظر شرع را بیان کرده و به سه قسم منحصر نموده است:

    آیه محکمه:

    که به اصول عقاید اشاره دارد. زیرا براهین آن آیات محکمات جهان و قرآن کریم است و در قرآن دلائل مبداء و معاد به لفظ «آیه و آیات» بسیار ذکر شده است و

    فریضه عادله :

    اشاره به علم اخلاق است که خوبش از لشکر عقل و بدش از لشکر جهل است و بر انسان فریضه (واجب) است که لشکر عقل را داشته باشد و از لشکر جهل تهى باشد و عدالت آن کنایه از حد وسط بین افراط و تفریط است و

    سنه قائمه :

    اشاره به احکام شریعت یعنى مسائل حلال و حرام دارد.

    و انحصار علوم دینى به این سه قسم معلوم است.

     

    ادامه دارد…

     

     

    منابع:

    • کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – الإسلامیه)، ۸جلد، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.
    • کلینى، محمد بن یعقوب – مصطفوى، سید جواد، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ۴جلد، کتاب فروشى علمیه اسلامیه – تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش.

    (به نقل از نرم افزار جامع الحدیث۳٫۵ محصول مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور)